خطر تعلیق در کمین فوتبال است. این اصلا اتفاق دور از ذهنی نیست. اینکه خانم فاطیما دبیرکل فیفا به ایران نامه زده و احساس نگرانی کرده است هم اتفاقا همان بحثی بود که اهالی فوتبال انتظارش را داشتند. 

اساسنامه فدراسیون فوتبال در همان بند نخست تاکید دارد که این نهاد یک نهاد غیر دولتی است اما در ذیل همان بند اشاره مشخص دارد که براساس قوانین داخلی کشور فعالیت می کند.

این قانون منع به کارگیری بازنشسته ها یکی از مختصات قوانین عمومی است که در اساسنامه فدراسیون فوتبال هم به آن اشاره شده است.

اصلا به همین دلیل است که امیر صدیقی دانش آموخته دوره مستر فیفا تاکید دارد این قانون نمی تواند منجر به تعلیق فوتبال ملی ایران شود. اما چرا چنین شائبهای به وجود می آید و حتی فیفا با فدراسیون فوتبال ایران مکاتبه می کند تا ابراز نگرانی کند؟

شاید درک دو نکته در این زمینه کمک کند که چرا امروز فوتبال در چنین بن بستی قرار گرفته است.

ولی قبل از آن باید یک نکته خیلی صریح تشریح شود.

اینکه فوتبال ایران امروز در یکی از تاریخی ترین بزنگاه‌هایش قرار داد. در بزنگاه جام ملتها و رویای قهرمانی پس از ۴۰ سال. چیزی که حالا کمترین شایستگی فوتبالمان است و باید همه در کنار هم به مهدی تاج و دوستانش در این زمینه کمک کنیم که فرصت از دست نرود و باز افسوس نخوریم!

از دوره مدیریت تاج بر فوتبال به طور قانونی کمتر از ۶ ماه مانده و می شود مدارا کرد و قانون بازنشسته ها را فعلا عطف به ماسبق نکرد تا این دوره ۶ ماهه به سر برسد و ما جام ملتهای آسیا را به سلامت از سر بگذرانیم.

 اما دو نکته مهمی که باید در نظرمان باشد برمی گردد به تصمیمات اشتباه مدیران فعلی فوتبال که این حساسیت را ایجاد کرده اند.

آنها که از ابتدا می دانستند اصل قانون چیست، خودشان بر اجرای قانون تاکید کردند. اینکه کسی جانباز دفاع مقدس باشد اما بداند بر اساس قوانین کشورش نمی تواند در جایگاهی خدمت کند و بعد استعفا ندهد تا خطر تعلیق فوتبال کشورش را تهدید می کند، اصلا باور پذیر نیست و قطعا یکی مثل مهدی تاج کسی نیست که دنبال چنین راهکاری برود.

پس چرا خطر تعلیق باید فوتبالمان را تهدید کند؟ مهدی تاج و افرادی چون علی کفاشیان که خیلی خوب می دانند با این قانون حق دخل و تصرف در بیت المال را ندارند پس چرا باید این بحث طوری پیش برود که خطر تعلیق را داشته باشیم؟

آنها که خیلی خوب می دانند یک استعفا به مجمع همه مشکلات را حل می کند، آیا واقعا در زمان انتخاب ممکن است باور کنیم میان انتخاب مسئولیت شخصی و منافع ملی، آنچه نادیده گرفته می شود، منافع ملی است؟

اگرچه نکته کلیدی در بحث این قانون و تضادش با اساسنامه فوتبال یک اختیار کلیدی است. اگر فوتبال بر اساس قانون ۵ ساله کشور توانسته بود از اسفندماه گذشته به حق پخش برسد، حالا بی نیاز از بودجه های دولتی بود. پولی که قانونا باید رسانه ملی بپردازد و راهکاری که علی لاریجانی رئیس مجلس هم صراحتا به اعضای فدراسیون گفته. اینکه حق پخش تان را بگیرید و غیر دولتی و مستقل باشید

اتفاقی که برای همیشه فوتبالمان را از این تهدیدهای فیفا و استرس ها نجات خواهد داد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.