یک دیپلمات به ظریف:راه مذاکره با آمریکا را باز کنید
اما باید این نامه بیشتر وجه حقوقی و دیپلماتیک داشته باشد و پس از ارسال به مقاصد مهم، به جای یک نامه سرگشاده، به عنوان دستور مذاکرات دیپلماتیک ایران با امریکا قرار میگرفت.
اول خوب بود با تقویت جنبههای حقوقی و دیپلماتیک این نامه به مقصد آقای ماکرون، رییسجمهور فرانسه و خانم ترزا می نخستوزیر بریتانیا، خانم مرکل صدراعظم آلمان، دبیرکل سازمان ملل و دیگر مکانهای مناسب ارسال میشد.
دوم، زمانی که ما نامه سرگشاده مینویسیم شاید در ایران خوشمان بیاید، چرا که بیان مظلومیت ما است. اما این سوال مطرح میشود که با چه هدفی این کار را انجام میدهیم؟ اگر میخواهیم روی امریکا اثرگذار باشد، پیشنهاد میکنم بهجای اینکه نامه سرگشاده نوشته شود، همین مطالبات را در جلسات دیپلماتیک با مقامات امریکایی مطرح کنیم. شاید شبیه به آنچیزی که در توافق هستهای رخ داد که آقایان ظریف و کری با یکدیگر مذاکره کردند و مطالبات را مطرح کردند. زمانی که موضوعی به صورت نامه سرگشاده در میآید طرف مقابل موضع مطبوعاتی و تبلیغاتی میگیرد.
پس اگر میخواهیم موثر واقع شود، بهجای اینکه به سمت اقدامی تبلیغاتی و مطبوعاتی برویم، باید به سمت مذاکرات رودررو و دیپلماتیک پیش برویم.
بهطور مثال دونالد ترامپ چند بار درخواست مذاکره رودررو با رییسجمهور ایران را داده است. قبل از چنین دیداری، تمهیداتی اندیشیده میشد و وزرای امور خارجه با یکدیگر مذاکراتی را انجام میدادند یا در سطوح پایینتر مطالبات همین نامه ابتدا به عنوان مطالبات جمهوری اسلامی مطرح میشد. البته آنها هم مطالبات خود را مطرح میکردند و بهطور معمول این موضوعات تبلیغاتی و رسانهای نمیشود.
در چنین مذاکراتی، تا جایی که ممکن است طرفین سعی میکنند بر اختلافات فایق آیند و در نهایت برخی از محورهای مذاکره در رسانهها مطرح میشود. از همین رو باید گفت ضمن تایید نامه، بهتر بود ابتدا از طرف آقای رییسجمهور و با تقویت بخش حقوقی و دیپلماتیک آن، به مقاصد مهم ارسال میشد سپس این موضوعات را در جلسات کارشناسی با امریکا مطرح میکردیم.
باید توجه کرد که دونالد ترامپ به دنبال آن است که در موضوع برجام با ایران روبهرو شود و مذاکره کند در حالی که این اشتباه محض است و ما نباید اجازه دهیم روی توافق مستحکم حقوقی و بینالمللی بحث باز شود. به جای آن باید در بحث روابط دوجانبه موضوع را باز کنیم.باید مطالبات گفته شده را ردیف کنیم و به آنها بگوییم و بعد هم آماده شنیدن از آنها باشیم.
خانم آلبرایت، وزیرخارجه وقت امریکا ٢٠ سال پیش بابت کودتای ٢٨ مرداد ابراز تاسف کرد آنها انتظار دارند که ما هم قابلیت شنیدن اینکه چرا به سفارت امریکا در تهران حمله شد، داشته باشیم. در شرایطی که امریکا بیشترین فشارهای بیرحمانه را بر ما وارد و تحریمهای غیرمنصفانه بر ما اعمال میکند در این صورت ما باید یک راه برونرفت پیدا کنیم و راه آن این است که یک کانال مذاکراتی ایجاد کنیم و اجازه ندهیم دونالد ترامپ پشت سرما تصمیم بگیرد.
بهطور مثال امریکا به سوییفت اعلام کرده است که طی ٥ ماه آینده باید ایران از آن خارج شود. این قبیل موضوعات باید در مذاکرات با امریکا مطرح شود و ایران در آنجا چانهزنی کند نه اینکه ما در سطح رسانهای با یکدیگر دهان به دهان شویم. وقتی این موضوع به سطح رسانهای کشیده میشود، هیچ گامی نه تنها برداشته نمیشود بلکه دامنه اختلافات نیز وخیم و وخیمتر میشود و به صلاح نیست شرایطی را به وجود آوریم که این اختلافات عمیقتر شوند. بلکه باید شرایطی را به وجود آوریم که اختلافات را در ابتدا مهار و سپس آنها را کاهش دهیم.
اما اگر تاثیر این نامه مهم را از زاویه دیگری بررسی کنیم آیا دونالد ترامپ اصولا به این استدلالها توجه میکند؟ در نامه اشاره شده است که ترامپ خلاف اصول حقوقی و منطقی عمل کرده ولی باید توجه داشت که با فردی صحبت میکنید که اصلا قائل به منطق و وفای به عهد نیست و اعتقاد به هیچ اصول حقوقی ندارد. پس باید دید که آیا این موضوع کمکی به رفع مشکلات ما با امریکا میکند یا خیر؟در شرایطی که اروپاییها قادر نیستند دونالد ترامپ را مهار کنند، اکتفا کردن به یک نامه سرگشاده اگرچه لازم است ولی مشکل ایران را حل نمیکند. ما قبل از اینکه خیلی دیر شود باید به سمت راههایی برویم که مشکل ایران را حل کنیم. ما باید کانال باز کنیم و آمادگی داشته باشیم که بشنویم و بگوییم. آقای ظریف در یک بحث حضوری دیپلماتیک بسیار موفق عمل میکند. البته محدودیتهایی برای ایشان وجود دارد، اما اگر در ایران کسانی به دنبال کاهش فشارهای بیرحمانه امریکا هستند تنها نباید به نوشتن نامه آقای دکتر ظریف دلخوش کرد بلکه باید ایشان را یاری کرد تا بتواند وظیفه اصلی یعنی مذاکرات دیپلماتیک را انجام دهد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر