زمستان ۹۶ در حالی آغاز می‌شود که از مدت‌ها قبل دشمنان انقلاب اسلامی، مرحله‌ای جدید از دشمنی و مخالفت با اصول اسلام را کلید زده‌اند. رسانه‌های معاند از ماه‌ها قبل با تبلیغ و اغراق در بازنمایی کمپین‌های خود ساخته‌ی #نه_به_حجاب، سعی در رواج بی‌حجابی و القای مخالفت با حجاب اسلامی و قانونی کشور داشتند. جریانی از داخل کشور نیز با این رسانه‌ها هم‌نوا می‌شود و تأویل‌ها و نقل‌قول‌هایی را به بزرگان و اندیشمندان انقلاب نسبت ‌می‌دهد تا برای تغییرات احتمالی، پیشینه‌ی تاریخی و منطقی را در راستای اهداف دشمن تأمین کند و فضا را به گونه‌ای ترسیم کند که گویی متفکران انقلاب، هدفی مغایر با اصول امروز جمهوری اسلامی داشتند.

این در حالی است که بازخوانی بیانات و نظرات بزرگانی چون امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، شهید بهشتی و شهید مطهری ثابت می‌کند که مواجهه‌ی جمهوری اسلامی با مقوله‌ی حجاب امری سلیقه‌ای نیست، بلکه برخاسته از یک نظام تحلیلی و اندیشه‌ای است. شهید بهشتی در این‌باره چنین می‌گوید: "برای اینکه بقیه‌ی انسان‌ها حاکم بر هوایشان بمانند، باید بکوشیم محیط هم طبیعی باشد که از در و دیوارش انگیزه‌ی فساد نبارد و به محض اینکه ما خواستیم محیط را از این آلودگی‌ها پاک کنیم خود به خود مقداری از آزادی‌ها گرفته می‌شود. اگر به آن خانم گفتند خانم شما آزادی فریاد برای آزادی هم برآورید درست، اما خانم مسلمان در کوچه و خیابان که می‌آیی لباس و پوشش شما ساده باشد، اندام‌های بدن و موی سر شما پوشیده باشد... خوب در اینجا اگر این را به او گفتند و شنید‌، باز هم آزادی او حفظ شده چون خودش آزادانه شنیده، اما اگر نخواست آزادانه بشنود بگوید این چیزهایی که شما می‌گویند خوب است ولی من دلم می‌خواهد نیمه برهنه از خانه بیرون بیایم... در آنجا ما نهی از منکر می‌کنیم در این صورت خود به خود مقداری از آزادی این خواهرها را از دستش می‌گیریم."

* خدمت انقلاب به زن مسلمان ایرانی

با پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل نگاه مترقی اسلام به خانواده، زن نقش ویژه و مهم‌تری در جامعه یافت. زن مسلمان علاوه بر آنکه محور خانواده بود، به عنوان یک کنش‌گر فعال اجتماعی نقش گرفت تا جایی که بنیان‌گذار انقلاب زن را مانند قرآن، انسان‌ساز معرفی می‌کند. همین نگاه ویژه موجب شد تا بر اساس فرامین اسلامی، کسب علم و سوادآموزی و مشارکت در امور اجتماعی و سیاسی در میان زنان رونق بگیرد، امری که در قبل از انقلاب سابقه نداشت. با نگاهی به آمار سوادآموزی در کشور در می‌یابیم که میزان زنان با سواد در سال ۱۳۳۵ تنها هشت درصد جمعیت زنان را تشکیل می‌داده است که در سال ۱۳۴۵ به ۹/۷ درصد و در سال ۵۴ به ۳۵/۵ درصد می‌رسد، یعنی همچنان بیش از ۶۰ درصد زنان کشور از نعمت سواد محروم بوده‌اند، در حالی‌که این آمار امروز به بیش از ۸۰ درصد رسیده است.

از سوی دیگر مشارکت زنان در حوزه‌های فرهنگی، علمی، سیاسی و ورزشی با حفظ شخصیت زن مسلمان یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی است که به جهانیان الگویی متفاوت از زن را معرفی می‌کند. «زن، در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بی‌نقش در تاریخ‌سازی؛ و در تعریف غالباً غربی، بمثابه‌ی موجودی که جنسیت او بر انسانیتش می‌چربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایه‌داری جدید است، معرفی می‌شد... زن مسلمان ایرانی، تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان گشود و ثابت کرد که می‌توان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود، و درعین حال، در متن و مرکز بود.»(۱۳۹۰/۰۳/۰۱)

* حجاب، نماد زنده بودن انقلاب

بر اساس همین نقش و جایگاه ویژه است که امروز دشمن، شأن و شخصیت زن مسلمان ایرانی را هدف گرفته است. او با درک حقیقی جایگاه زن در جامعه‌ی اسلامی فهمیده است که اگر بتواند زن مسلمان را از هویت اسلامی ایرانی خود جدا کند، می‌تواند یکی از ارکان اصلی انقلاب اسلامی را تضعیف کند. سال‌ها پیش، ریول گرکت، فرمانده سازمان جاسوسی سیا در ایران، در پاسخ به این سؤال که "به نظر شما نیرومندترین قشری که از زمان انقلاب توانسته در ایران سر برآورد کدام قشر است؟" جواب داد: سؤال ساده‌ای است: زنان. آنان قشر بسیار پر جنب و جوش، بسیار نیرومند و بسیار پرنفوذ در جامعه‌ی ایران هستند. زنان در واقع برپادارنده‌ی یکی از دو شعار اصلی انقلاب اسلامی هستند، آنها پاسداران چادرند... چادر نمادی است که وجود انقلاب را در سر هر چهارراه و خیابانی به نمایش می‌گذارد، با چادر می‌توان این احساس را پدید آورد که انقلاب اسلامی هنوز زنده و جاری است..." حالا شاید بهتر بتوان فهمید که چرا یکی از ابرپروژه‌های دشمن برای مواجهه با انقلاب اسلامی، مبارزه‌ی آنها با حجاب، ‌ و تلاش برای بدحجابی است.

* حجاب، مسئله شخصی یا اجتماعی؟ 

این میان اما مغالطه‌ای هم توسط رسانه‌های بیگانه و ضدانقلاب انجام می‌شود، و آن اینکه با تقلیل مسئله‌ی حجاب به یک "امر شخصی"، آن را از حیطه‌ی اختیار دولت خارج می‌سازند. گرچه از یک منظر، حجاب موضوعی شخصی است، اما مانند بسیاری از موضوعات، تأثیر آن بر حوزه‌ی اجتماعی و جامعه است. از منظر شخصی، بدحجابی یک "نقص ظاهر" است(۱۳۹۱/۰۷/۱۹) در کنار سایر نقص‌های ظاهری و باطنی که همه‌ی انسان‌ها ممکن است دچار آن باشند و حکومت نیز دخالتی در عرصه‌ی خصوصی افراد ندارد، اما از منظر اجتماعی «آن کاری که در ملأ انجام می‌گیرد، در خیابان انجام می‌گیرد، یک کار عمومی است، یک کار اجتماعی است، یک تعلیم عمومی است؛ این [خطا]، برای حکومتی که به نام اسلام بر سرِ کار آمده است تکلیف ایجاد می‌کند. حرام کوچک و بزرگ ندارد؛ آنچه حرام شرعی است نبایستی به‌صورت آشکار در کشور انجام بگیرد... شارع مقدّس بر حکومت اسلامی تکلیف کرده است که مانع از رواج حرام الهی در جامعه بشود؛ حکومت اسلامی موظّف است در مقابل حرام بایستد.»(۱۳۹۶/۱۲/۱۷)

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.