کارگردان لاتاری چرا شاهنامه را کاری فاشیستی خواند؟
واکنشها هنوز پس از گذشت چند روز به سخنان محمدحسین مهدویان، کارگردان جوان فیلم «لاتاری» در برنامه «هفت» پیرامون شاهنامه فردوسی ادامهدار است. این بار و البته کمی با تاخیر نوبت شاعران است که به سخنان مهدویان و فاشیستی خواندن شاهنامه واکنشهایی را نشان دهند، یکی با زبان و قلم طنز و دیگری با متنی کاملا جدی و شفاف.
«علی اکبر میرجعفری» در فضای مجازی نوشته است؛
شاهنامه بخوانیم و فیلم بسازیم آقای کارگردان!
شما احتمالا/قطعا شاهنامه را نخوانده اید یا به دقت نخوانده اید.
شما احتمالا/ قطعا درباره فاشیسم و ناسیونالیسم هم مطالعهٔ کافی ندارید.
خواندن شاهنامهٔ چند صد صفحهای وقت زیادی از شما می گیرد که به جای آن می توانید صدها فیلم سینمایی و سریال تماشا کنید. مطالعه دربارهٔ فاشیسم هم همین طور؛ وقت گیر است. اما راه ساده تری هم وجود دارد . اصول فاشیسم را در ویکی پدیا هم می توان پیدا کرد. آنها را بخوانید و ببینید کدام یک از آنها در شاهنامه وجود دارد؟ « عدم اعتقاد به صلح» یکی از اصول فاشیسم است. خب این اصل در کدام داستان یا بیت شاهنامه دیده می شود؟ احتمالا می فرمایید: یکی از همان بیت ها که می خواستم در برنامهٔ هفت بخوانم و فرصت نشد؛ دیر نشده؛ آن بیت را در پاسخ به این نوشته بیاورید.
از دیگر اصول فاشیسم: مقابله با سوسیالیسم و لیبرالیسم است. فردوسی برای مقابله با این دو اندیشه چه گفته است؟ احتمالا می فرمایید: دارم مزاح می کنم! اما همین که پی ببریم اصلا فاشیسم مولود دنیای جدید است و ربطی به دوران فردوسی ندارد_ چون در آن دوره نه سوسیالیسمی بوده نه لیبرالیسم_ کفایت می کند؛ اما خب علوم انسانی زادروز دقیقی ندارند. احتمالا در زمان فردوسی هم لیبرال هایی بوده اند، نه؟ پاسخ فردوسی به آنها چه بوده است؟ یک بیت از شاهنامه بیاورید.
«تقدس پیشوا در حد بی نهایت» اصل دیگر فاشیسم است. اما در این فقره هم شباهتی بین افکار فردوسی و فاشیسم نمی بینید. کافی است در این مورد داستان کیکاووس را بخوانید؛ پادشاهی که علی رغم داشتن فره ایزدی کارهایی نابخردانه کرد و از طرف بزرگان نکوهش شد. پس پیشوا هم از نظر شاهنامه مقدس نیست.
اصلا خیالتان را راحت کنم: شما که اهل سینما هستید، قطعا پدرخواندهٔ فورد کوپولا را دیده اید. رفتار جناب کورلئونه گوشهای کوچک از اخلاق فاشیستی را به نمایش میگذارد. او به اعضای خانواده اش می آموزد که «در هر شرایطی خودش را ؛ اعضای خانواده اش را و همولایتیاش را به دیگران ترجیح دهد، بدون آنکه توجه کند حق با کیست! به عبارت دیگر: همیشه حق با ماست»! در حالی که فردوسی همه جا ستایشگر خرد است؛ خواه این خرد نزد پیران ویسهٔ تورانی باشد، خواه نزد زال یا کیخسرو ایرانی. عجیب تر اینکه فردوسی از تمام پهلوانان دوست و دشمن با احترام یاد می کند( به جز آنها که ذاتا بد خویی پیشه کرده اند)
آقای کارگردان! فاشیسم پدیده ای متعلق به دروهٔ جدید است که از دل آن جنگی جهانی بیرون آمده است؛ با میلیون ها کشته و ویرانی؛ اما از دل شاهنامه کدام ویرانی رخ نموده است؟ اصلا از دل ادبیات؛ چه حماسی و چه غیر حماسی کدام ویرانی سر زده است که آن را با فاشیسم مقایسه کنیم
* «امید مهدینژاد» هم با زبان طنز خود اینطور مینویسد:
آقای محمدحسین مهدویان، سلام.
به خدمت شما عارضم که انصافا شما دیگر چرا؟ شما که خودتان کارگردانید و فیلمسازید و از معجزات تقطیع خبر دارید و میدانید که با تقطیع میشود یک «جمله شرطی» را به یک «جمله خبری» تبدیل کرد و بر فرض مثال میشود جمله «اگر اینطور باشد پس فلان است و بهمان» را به جمله «فلان است و بهمان» مبدل کرد و جمله «اگر بخواهید اینطور نگاه کنید، شاهنامه فردوسی را هم میشود اثری فاشیستی، نژادپرستانه و پر از شعار و خشونت تعبیر کرد» را به جمله «شاهنامه فردوسی اثری فاشیستی و... الخ است»، آنوقت شما که میدانید، چرا جملهبندیتان را جوری طراحی نمیکنید که تقطیعکاران نتوانند فلان و بهمانش کنند؟ حالا کار نداریم وسط آن رینگ بوکس، اساساً وسط کشیدن پای فردوسی چه کاری بود.
از دست شاعر جماعت اما دلگیر نشوید. شاعران، هم اغلب از معجزات تقطیع و غیره خبردار نیستند، هم فردوسی و حافظ و سعدی و... ناموسشانند و به آنها غیرت میورزند و با شنیدن جملات تقطیعشده خون جلوی چشمشان را میگیرد...
بالاغیرتا به انتقادها هم پاسخ ندهید. پشت دست را که کلاً بیخیال شوید. موج که بلند شود، بطبع موجسواران هم سوار میشوند. اندکی صبر کنید. موجها فرو مینشیند، آنوقت هم معجزه تقطیع را توضیح دهید هم حرف دلتان را درباره فردوسی، سنجیده و دور از فضای جدل، بنویسید. به جان جفتمان سوءتفاهمها برطرف میشود. والا بخخدا.
البته نکات طنز در میان پستهای افراد در فضای مجازی متعدد و بعضا با کنایه بوده است، آنجا که فردی از مهدویان دعوت میکند تا در برنامهزنده تلویزیونی رو در رو شاهنامه را بخواند تا اگر 5 هزار بیت را درست خواند برایش جایزه گزافی تهیه کند.
یا مخاطبی که پیشنهاد خرید شاهنامه را برای این کارگردان جوان ارائه کرده است. اعتراضها به شکلهای مختلف ارائه شده و به او معنی کلمه «فاشیست» را یادآوری کردهاند.
برخی مطلبی از شخصیتهای شاهنامه مثال زده و نوشتهاند: «کافی است فقط داستان زال را بخواند، شاهنامه حماسهای است در ستایش ایرانیان، اما نژادپرستانه نیست».
* مهدویان تمام قد عذرخواهی کرد: در واقع خواستم به فردوسی پناه ببرم
مهدویان در برنامه هفت گفته بود: شاهنامه فردوسی را هم میشود یک اثر فاشیستی نژادپرستانه پر از شعار و خشونت تعبیر کرد!
اما دیری نپایید که مهدویان در شبکه دو سیما اینگونه بابت سخنانش عذرخواهی کرد و گفت: اسم فرزندم «آرش» است، او 4 ساله است و برایش قصههای شاهنامه را تعریف میکنم، بخاطر تعابیرم عذرخواهی میکنم، در واقع خواستم به فردوسی پناه ببرم. خواستم بگویم به او اقتدا کردهام. اگر شاهنامه نبود من اصلا شجاعت ساختن چنین فیلمی را پیدا نمیکردم.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر