در روزهایی که کارلوس کی‌روش ترجیح می‌داد خودش کمتر مصاحبه کند، اوسیانو کروز دستیار سرمربی تیم ملی گفت کی‌روش می‌گوید ممکن است کشور را به عنوان "قهرمان"  ترک کنیم اما در برگشت "صفر" باشیم. کی‌روش با این جمله‌ای که به دستیارانش گفته خواسته شرایط فوتبال ملی ایران را تشریح کند، اینکه آنها دل نبندند به جایگاهی که فوتبال ایران به دست آورده و این جایگاه که کی‌روش آن را به "وضعیت قهرمان" تشبیه کرده، ممکن است خیلی راحت به سمت "صفر" سیر کند. اما چرا کی‌روش چنین نگاهی دارد و چنین خطری را احساس کرده؟

کارلوس کی‌روش پس از چهل سال مربیگری می‌داند که همه نتایج خوب گذشته، با چند نتیجه ضعیف می‌تواند فراموش شود. او می‌داند که اگر فرانس فوتبال یا لوپتگی، سرمربی اسپانیا، تیم ملی ایران را بهترین تیم فعلی آسیا می‌دانند، هیچ تضمینی وجود ندارد که این تعریف همیشگی باشد و با دو، سه نتیجه ضعیف، دیگر کسی از ایران با عنوان "بهترین تیم آسیا" یاد نمی‌کند. کی‌روش خوب می‌داند که بر سر عربستان در جام جهانی ۲۰۰۲ چه آمد یا سرنوشت کره شمالی در جام جهانی ۲۰۱۰ چه شد؛ تیم‌هایی که با عنوان "قهرمان" از کشورشان بدرقه شدند و با سرمشاری و بدون استقبال به کشورشان بازگشتند. کی‌روش این را برای فوتبال ایران نمی‌خواهد. او این خطر را تنها برای خودش احساس نکرده. نگران پسران جوان فوتبال ایران است. دغدغه آنها را دارد؛ آنهایی که در این چند سال همه جوره به اعتماد فوتبال ایران جواب درست و حسابی داده‌اند. او می‌ترسد از اعتبار فعلی فوتبال ایران کم شود و برای همین هم هست که در این چند ماه پس از صعود به جام جهانی تلاشش را کرده تا فوتبال ایران را به زبان واحد برساند؛ زبانی که در آن خبری از جر و بحث نباشد و همه به یک چیز فکر کنند و آن هم موفقیت فوتبال ایران در جام جهانی است. کی‌روش و تیمش امروز به حمایت یک "ملت" نیاز دارند؛ او می‌خواهد همانطور که رییس جمهور روحانی در دیدارش با ملی‌پوشان گفت ضربان قلب هشتاد میلیون ایرانی برای یک تیم بتپد و این اتحاد چیزی است که مثالش را بارها و بارها دیده‌ایم و رسیدن دوباره به آن قطعا شدنی است. اگر فکر و هدف یکی باشد، نتیجه آن چیزی خواهد بود که همه انتظارش را می‌کشیم؛ قهرمانان را "قهرمانانه" بدرقه می‌کنیم و "قهرمانانه" به استقبالشان می‌آییم.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.