مدتهاست که توفیق نگارش در رسانه نصیبم نبود . عصر امروز با عزیزی از بزرگان اهل رسانه و سیاست گفت و شنودی دوستانه داشتم. می دانست که از طرفداران برجام بوده ام و همچنان حفظش را در راستای منافع کشور می دانم؛ لذا تشویق کرد تا چند سطری در باب وضعیت کنونی قلمی کنم ...

١- پر واضح است که شرایط دستیابی به یک امر در سیاست با شرایط حفظ آن متفاوت است ؛ بدیهی است نمی توان علیرغم تغییر شرایط همان متد سابق را به کار بست ؛ از یکسو بسیاری از برگه های شما هزینه شده است و دیگر آنها را در اختیار ندارید و از سوی دیگر طرف مقابل شما تغییر کرده و اساسا با روش دیگری به صحنه امده است ... لذا نمی توان برای حفظ برجام بر شیوه گذشته باقی ماند.

٢- سوالی که با بسیاری از دوستان در میان گذاشته ام ، این است: اگر آمریکا یقین یابد که در صورت خروج از برجام و عدم انجام تعهداتش ، شما همچنان دست بسته بدان پایبند خواهید بود و تعهداتتان را عمل می کنید ، پس بر اساس منطق سیاست در روابط بین الملل که نه اخلاقی است و نه حقوقی ، چرا باید به آن پایبند باشد و از ان خارج نشود ؟

به دیگر سخن در این معامله شما جنس را تحویل داده اید و طرف مقابل بهای آن را نمی پردازد و یقین دارد شما قصد پس گرفتن جنس خود را ندارید ... پس چرا باید در نپرداختن بها تردید کند ؟

منتها طرف مقابل در این میانه ترجیح می دهد به جای اعلام فسخ معامله ما را " نمد مال کند " . در این حالت کوچکترین آسیب حیثیتی نیز متوجه آن نخواهد شد ؛ که البته این حالت برای ما خطرناکتر است ؛

زیرا آمریکا با قرایت دقیق سخنان تصمیم گیران اصلی نظام و نه مجریان ، نیک می داند در صورت خروجش از برجام برنامه هسته ای ایران دیگر تحت کنترل نخواهد بود ...

٣- ساختار برجام به گونه ای شکل گرفت که آمریکا و ایران دو طرف اصلی آن بودند . لذا فونداسیون و اسکلت بنای برحام از دو عنصر ایرانی و آمریکایی شکل گرفته است .نقش اروپا و روسیه در آن شکلی بود و بیشتر به تزیین آن کمک کرد ؛ چین هم که از اساس ساز دیگری می نواخت و هیچگاه در این ارکستر نقش تعیین کننده بر عهده نگرفت. پس روشن است که برجام بدون امریکا به بنای ویرانی می ماند که دیگر شریک اصلی، یعنی ایران باید هزینه تخریب و خاک برداری را هم خود بر عهده گیرد.

٤- در چنین شرایطی تلاش برای تئوریزه کردن نرمش از اساس غلط است ، زیرا اساسا شدنی نیست . نه اروپا قادر است جای خالی امریکا در برجام را پر کند و نیازهای اقتصادی ما را تامین کند و نه ما برجام بدون انجام کامل تعهدات امریکا را می پذیریم . پس پر واضح است که برجام پاره شده از سوی امریکا توسط ما خواهد سوخت .... سخن گفتن از ضرورت حفظ برجام بدون آمریکا شاید طرف مقابل را دچار خطای محاسباتی کند . پس صادقانه اعلام کنیم: در صورت خروج امریکا از برجام دیگر برنامه اتمی ایران تحت کنترل نخواهد ماند ... و کالای فروخته شده ولو با زیان و آسیب باز پس گرفته خواهد شد.

٥- در مورد روش نمد مال کردن که به نظر من احتمال بیشتری دارد، باید گفت وضعیت از این هم پیچیده تر است که در فرصتی دیگر بدان خواهیم پرداخت ؛ اما یکی از جلوه های نمد مال کردن ، قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان های تروریستی و یا تحریم آن است . از نظر بنده این دو تفاوتی با یکدیگر ندارند . می دانیم در مباحث استراتژیک ، اساسا مبانی حقوقی حرف جدی برای گفتن ندارند . نبرد کنونی ما و آمریکا یک نبرد استراتژیک است . پس بکوشیم تا نیازهای یک نبرد استراتژیک را فراهم سازیم.

در این راستا تفاهم و دستیابی به اتحاد ملی فارغ از صف بندی های داخلی امری ضروری بلکه حیاتی است. سپاه ملک و دارایی همه ملت ایران است پس همه برای حفظ ان باید به صحنه بیایند ؛ همانگونه که رییس حمهور محترم دیروز شجاعانه و حکیمانه عمل کرد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.