این نظریه را می‌توان تقلیل یا بسط داد. در مدل تقلیل یافته شما می‌خواهید سبدی از سهام شرکت‌های مختلف تشکیل بدهید. در اینجا فاکتورهایی چون نسبت‌های مالی، طرح‌های توسعه، اندازه شرکت‌ها و تعداد سهام، درصد سهام آزاد شناور، میزان پرداخت سود نقدی در مجامع، دارایی محور یا سود محور، بتای مثبت یا منفی با شاخص‌های بازار، مدل تاثیرپذیری از افزایش یا کاهش نرخ ارز، جذابیت‌ها و قابلیت‌های سفته بازانه، داشتن بازار گردان و داشتن حمایت‌های نهادی در ترکیب سهامداری مطرح می‌شود و سرمایه‌گذار می‌تواند با متنوع‌سازی پرتفو، ریسک سبد سهام را کنترل کرده یا کاهش دهد.حال اگر مقداری کلی تر به سرمایه‌گذاری نگاه کنیم می‌توانیم کل سبد سهام را بخش پرریسک سبد دارایی در نظر گرفته و بخش کم ریسک را معطوف به اوراق بدهی و صندوق‌های قابل معامله و صندوق‌های با درآمد ثابت کنیم. در این حالت هم درصدی از دارایی که به سهام اختصاص می‌دهیم در برابر دارایی‌های کم ریسک و درآمد ثابت ما قرار گرفته و تنظیم درصد آنها در کل سبد تعیین‌کننده مقدار ریسک و نیز بازده مورد انتظار خواهد بود.در مدل بسط یافته می‌توان بازارهای دیگر مانند بازار پول، ارز و سکه را نیز در سبد کل دارایی دخیل کرد. در این حالت سپرده بانکی در کناراوراق بدهی و صندوق‌های درآمد ثابت در رده بخش کم ریسک سرمایه‌گذاری‌ها و ارز و طلا در کنار بخش سهام که همگی بازارهای نوسانی هستند در ردیف بخش پرریسک سرمایه‌گذاری‌ها قرار می‌گیرد.محاسبات ریاضی دقیق برای واریانس و همبستگی بین دارایی‌های سبد سرمایه‌گذاری و تعیین میزان ریسک و بازده مورد انتظار، امری پیچیده و تخصصی است، لذا صحیح آن است که سرمایه‌گذاران ناآشنا به اصول سرمایه‌گذاری، به صندوق‌های سرمایه‌گذاری روی بیاورند اما سرمایه‌گذاران خردی که در هر حال تمایل دارند خود مدیریت سبد دارایی‌شان را بر عهده بگیرند می‌توانند با درنظر گرفتن کلیتی از این نظریه به دارایی‌های خود تنوع بخشیده و ریسک سرمایه‌گذاری را کاهش دهند.