فرض کنید قیمت سهم الف درحال‌حاضر هزار تومان است، شما با انواع روش‌های تحلیل (تکنیکالی یا بنیادی) قیمت ۱۲۰۰ را در میان‌مدت برای این سهم محتمل می‌دانید. با توجه به مطالب تعیین حد ضرر، حد ضرر را برای این سهم ۸۰۰ تومان در نظر می‌گیرید. یعنی در صورتی که شما درست پیش‌بینی کرده باشید در صورت خرید سهم به ازای هر سهم ۲۰۰ تومان سود خواهید کرد. در صورتی که روند بر خلاف پیش‌بینی شما پیش رود، ۲۰۰ تومان به ازای هر سهم زیان شناسایی می‌کنید. در این معامله نسبت سود به زیان شما ۲۰۰ به ۲۰۰، یعنی برابر با یک است.

حد سود: حالا سهم ب را در نظر بگیرید. فرض کنید قیمت سهم ب درحال‌حاضر ۵۰۰ تومان است، شما قیمت هزار را در میان‌مدت برای این سهم محتمل می‌دانید، حد ضرر را برای این سهم ۴۰۰ تومان در نظر می‌گیرید. یعنی در صورتی که شما درست پیش‌بینی کرده باشید در صورت خرید سهم به ازای هر سهم ۵۰۰ تومان سود خواهید کرد. در صورتی که روند بر خلاف پیش‌بینی شما پیش رود، ۱۰۰ تومان به ازای هر سهم زیان شناسایی می‌کنید. در این معامله نسبت سود به زیان شما ۵۰۰ به ۱۰۰ یعنی برابر با پنج است.

کدام سهم برای وارد شدن جذاب‌تر است؟

با وارد شدن به سهم الف در نهایت شانس موفقیت و شکست شما برابر است. یعنی سودی که شناسایی می‌کنید با میزان ریسکی که متحمل می‌شوید برابر است، در صورتی که این نسبت برای سهم ب، ۵ مرتبه از سهم الف بهتر است. بهتر است وارد معاملاتی شد که نسبت سود به زیان آنها حداقل بیش از دو برابر باشد. یعنی احتمال سود حداقل دو برابر احتمال ضرر باشد. مفهوم نسبت سود به زیان برعکس مفهوم ریسک به ریوارد «Risk to Reward» است. به‌دلیل سادگی محاسبات ذهنی، این نسبت برای معرفی انتخاب شد. رعایت همین نکات ساده در ابتدای شروع معامله‌گری قدم به قدم ما را به سمت اتخاذ و تعیین استراتژی‌های معاملاتی پیچیده‌تر نزدیک‌تر می‌کند.