راه اژدها
بنیامین جی. کوهن
استاد بینالملل در دانشگاه کالیفرنیا
ترجمه: غزال غضنفری
اوایل اوت ۲۰۱۵، بازارهای مالی جهانی تقریبا فرو ریختند. از آسیای شرقی تا اروپای غربی، واحدهای پولی در شرف کما قرار گرفتند و قیمتها در بازارهای سهام سقوط کردند؛ همه اینها پیامد تصمیم چین بود مبنی بر اینکه ارزش واحد پولی رسمیاش، یعنی رنمینبی (RMB)، به میزان ناچیزی کاهش یابد. اکنون تحلیلهای بدبینانه حاکی از آن است که اقتصاد چین در آستانه سقوط قرار دارد و منفیاندیشان بانگ برآوردهاند که عصر جدیدی از جنگهای ارزی در آستانه شروع است.
بنیامین جی. کوهن
استاد بینالملل در دانشگاه کالیفرنیا
ترجمه: غزال غضنفری
اوایل اوت ۲۰۱۵، بازارهای مالی جهانی تقریبا فرو ریختند. از آسیای شرقی تا اروپای غربی، واحدهای پولی در شرف کما قرار گرفتند و قیمتها در بازارهای سهام سقوط کردند؛ همه اینها پیامد تصمیم چین بود مبنی بر اینکه ارزش واحد پولی رسمیاش، یعنی رنمینبی (RMB)، به میزان ناچیزی کاهش یابد. اکنون تحلیلهای بدبینانه حاکی از آن است که اقتصاد چین در آستانه سقوط قرار دارد و منفیاندیشان بانگ برآوردهاند که عصر جدیدی از جنگهای ارزی در آستانه شروع است. البته اینکه این گمانهزنیها را اغراقی صرف تلقی کنیم نیز کتمانِ حقیقتی فاحش خواهد بود.
در واقع، اقتصاد چین روندی نزولی طی کرده است، البته نه فقط بهدلیل افت شدید صادرات این کشور؛ با این حال، کاهش ارزش RMB، ممکن است اقدامی تهاجمی برای بازگرداندن روند نزولی صادرات چین و ترمیم رشد تولیدات داخلی این کشور تلقی شود و تحرکی در آسیا و سایر مناطق را برانگیزد تا آنها نیز ارزش برابری واحدهای پولیشان را در برابر سایر ارزها بکاهند و ماشه جنگهای ارزی تمامعیار را بکشند. بنابراین، در این زمینه، نگرانیهای سرمایهگذاران نیز بیجهت نبوده است.
اما تهدید چقدر جدی بوده است؟ در عمل، کاهش ارزش واحد پولی چین ناچیز و در مجموع کمتر از پنج درصد بوده است. این میزان را مقایسه کنید با افت 20 درصدی ارزش یورو از ابتدای 2015 میلادی تاکنون؛ یا سقوط 35 درصد ارزش برابری ین از زمانی که ژاپن برنامه اصلاحاتش موسوم به آبنومیکس (Abenomics) را از اواخر 2012 میلادی آغاز کرد؛ واضح است که سرتیترهای غلوآمیز درباره سقوط RMB بهطور تاسفآوری گمراهکننده بودهاند. اگر چین واقعا قصد داشته سهم بیشتری از بازار صادراتی جهان را به چنگ بیاورد، به سختی میتوان باور کرد که سیاستگذاران این کشور برای این منظور، اینچنین تنزل ناچیزی در ارزش RMB انجام داده باشند.
به نظر میرسد انگیزه واقعی چین، چیزی فراتر از این باشد. کاهش ارزش واحد پولی هدف استراتژیک چین در تبدیل RMB به ذخیره ارزی بینالمللی و تبدیل آن به ارز معتبر جهانی در بلندمدت است؛ ارزی که توان به چالش کشیدن دلار آمریکا را داشته باشد. تا پایان سال 2015 میلادی، صندوق بینالمللی پول در مورد پیوستن RMB چین به واحدهای پولی یورو، ین ژاپن، پوند انگلیس و دلار آمریکا در سبد ارزی *SDR -که ارزش داراییهای ذخیره بینالمللیاش با آن تعیین میشود- تصمیمگیر خواهد گرفت و چین فشار زیادی برای گنجانده شدن RMB در سبد ارزی SDR وارد میآورد.
چین سالهاست که برای اضافه کردن RMB به سبد ارزی که ارزش داراییهای ذخیره صندوق بینالمللی پول با آن تعیین میشود، پیکار میکند. سبد ارزی حق برداشت مخصوص (SDR) متشکل از واحدهای پولی دلار آمریکا، پوند انگلیس، یورو و ین ژاپن است و اگر RMB به این گروه از ارزهای پیشرو جهان اضافه شود، اعتبار زیادی به دست خواهد آورد و بانکهای مرکزی بیشک استفاده از آن به عنوان ذخیره ارزی را افزایش خواهند داد. بر اساس گزارشی از صندوق بینالمللی پول، برای اینکه واحد پولی در سبد ارزی SDR گنجانده شود، باید دو معیار کلیدی داشته باشد. نخست اینکه کشور منتشرکننده آن واحد پولی جزو کشورهای صادرکننده پیشروی جهان باشد که در این زمینه مسالهای وجود ندارد؛ چرا که چین در حال حاضر، بزرگترین صادرکننده جهان محسوب میشود. اما معیار دوم، اینکه واحد پولی «آزادانه قابلاستفاده» باشد؛ یعنی در سطح وسیعی بهکار گرفته شود و در سطح وسیعی نیز خرید و فروش شود که مشکل اصلی سر راه ورود RMB به سبد ارزی SDR است. با توجه به محدودیتهای شدید اعمالی دولت چین بر سر خرید RMB توسط سرمایهگذاران خارجی و همچنین بهکارگیری RMB توسط سرمایهگذاران چینی در کشورهای خارجی، شواهد کافی مبنی بر اینکه این واحد پولی آزادانه قابل استفاده است، وجود ندارد. تنها چند هفته پیش، در یکی از گزارشهای صندوق بینالمللی پول دقیقا به همین دلیل اشاره شده بود و به درستی نتیجهگیری شده بود که RMB هنوز آماده ورود به اقتصاد جهانی نیست.
اما چین گامهای هماهنگی برای بسط استفاده از RMB برداشته است که از جمله آنها میتوان به امضای توافقنامههای تبادل پول با دهها کشور اشاره کرد که تلاش کرده بهطور فعال، بازارهای خارجی را تشویق کند تا از RMB به شکل سپرده و اوراق مشارکت استفاده کنند و محتاطانه به سمت باز کردن بازارهای سرمایه داخلی به روی سرمایهگذاران (خارجی) حرکت میکند. چین اکنون به دنبال رفع عامل کلیدی دیگری است که مانع از استفاده RMB در سطح بینالمللی میشود: کنترل دولت بر نرخ تبادل. نرخ تبادل RMB را از قدیمالایام، بانک خلق چین (PBOC) بهصورت روزانه تعیین میکند، بدون آنکه شرایط بنیادین بازار را مد نظر قرار دهد و تنها اجازه میدهد این واحد پولی به میزان محدودی خرید و فروش شود، اما اکنون چین اعلام کرده است که از این به بعد بازخوردهای بازار را معیاری برای تعیین نرخ تبادل روزانه RMB قرار خواهد داد. با فرض اینکه PBOC چنین عمل کند، چین میتواند با اعتبار بیشتری ادعا کند که واحد پولیاش آزادانه قابل استفاده است یا حداقل اینکه در این مسیر حرکت میکند. در یازدهم اوت (2015)، بانک خلق چین (PBOC) ارزش برابری پایه RMB را 9/ 1 درصد کاهش داده و جهان را در شوک فرو برد. بسیاری از تحلیلگران این اقدام را تلاش برای افزایش صادرات چین قلمداد کردند؛ اقدامی که طبق گفته آنها، جرقه دور جدیدی از جنگ ارزی را خواهد زد. اما دلایل خوبی وجود دارد تا باور کرد که این موضوع به هیچ وجه انگیزه چین نبوده است. البته، هنوز همگان در این زمینه متقاعد نشدهاند. باید منتظر ماند و دید PBOC در عمل چه رویهای در پیش میگیرد؛ اما صندوق بینالمللی پول مطمئنا این موضوع را مورد ملاحظه قرار داده است؛ چراکه عنوان کرده «در صورتی که در آینده RMB در سبد ارزی SDR گنجانده شود، هرچه نرخ تبادل بازارمحورتر باشد عملیات SDR با سهولت بیشتری انجام خواهد شد.» این عبارات، در مقایسه با گزارش قبلی صندوق بینالمللی پول، به وضوح نشاندهنده تغییر لحن در این زمینه است. درحالیکه نگاه اکثریت جهان به تهدید فرضی جنگهای ارزی معطوف شده است، چین ممکن است راهی بیابد تا واحد پولیاش را در سبد ارزی SDR بگنجاند. حداقل در این مقطع، به نظر میرسد که استراتژی بلندمدت این کشور درباره RMB در مسیر درستی قرار دارد.
* ترکیب فعلی سبد ارزی SDR
ارسال نظر