پاکستان به سومین زرادخانه هستهای جهان تبدیل میشود
سایه جنگ اتمی بر شبه قاره
محمدحسین باقی: پاکستان سخت میکوشد تا ظرفیتهای هستهای خود را متنوع کند. این کشور در آیندهای قابل پیشبینی در راستای بازدارندگی ضروری در برابر تهدیدات برخاسته از هند به این ظرفیتها دست خواهد یافت. در این راه، رهبری نظامی پاکستان مستقر در راولپندی به دنبال دستیابی به بازدارندگی «استراتژیک» در برابر هند است. پاکستان از هماکنون رقابت هستهای با هند را آغاز کرده است. این کشور چهار رآکتور تولید پلوتونیوم دارد درحالیکه هند دارای یک رآکتور از این نوع است. اسلامآباد این ظرفیت را دارد که سالانه ۲۰ کلاهک هستهای تولید کند درحالیکه هند سالانه ظرفیت تولید ۵ کلاهک هستهای را دارد اما یک تفاوت در این میان وجود دارد؛ هند بهدلیل اقتصاد بزرگتر از پاکستان و زیرساختهای هستهای قابلتوجه میتواند در این زمینه از پاکستان پیشی بگیرد، البته اگر بخواهد چنین کند.
محمدحسین باقی: پاکستان سخت میکوشد تا ظرفیتهای هستهای خود را متنوع کند. این کشور در آیندهای قابل پیشبینی در راستای بازدارندگی ضروری در برابر تهدیدات برخاسته از هند به این ظرفیتها دست خواهد یافت. در این راه، رهبری نظامی پاکستان مستقر در راولپندی به دنبال دستیابی به بازدارندگی «استراتژیک» در برابر هند است. پاکستان از هماکنون رقابت هستهای با هند را آغاز کرده است. این کشور چهار رآکتور تولید پلوتونیوم دارد درحالیکه هند دارای یک رآکتور از این نوع است. اسلامآباد این ظرفیت را دارد که سالانه ۲۰ کلاهک هستهای تولید کند درحالیکه هند سالانه ظرفیت تولید ۵ کلاهک هستهای را دارد اما یک تفاوت در این میان وجود دارد؛ هند بهدلیل اقتصاد بزرگتر از پاکستان و زیرساختهای هستهای قابلتوجه میتواند در این زمینه از پاکستان پیشی بگیرد، البته اگر بخواهد چنین کند.
پاکستان میکوشد تا بهعنوان دارنده سلاح هستهای «دولتی عادی» جلوه کند. دیپلماتهای پاکستانی درصدد توافقنامه همکاری هستهای غیرنظامی هستند، شبیه به توافقی که هند به آن دست یافت. مسیری تجاری برای ورود به بازار هستهای جهان برای پاکستان بسیار بعید است چراکه این کشور فاقد اهرم تجاری و حمایتی است که هند از آن برخوردار است، با این حال پرسشی که بسیاری از محافل فکری میپرسند این است؛ جایگاه پاکستان در نظم هستهای در حال تکامل کجاست؟ آیا پاکستان همواره یک «غیرخودی» باقی خواهد ماند چراکه پس از اجرایی شدن NPT دست به آزمایش هستهای زد و هنوز به NPT نپیوسته است؟ آیا این کشور بهدلیل فعالیتهای هستهای غیرقانونیِ «عبدالقدیر خان» و شبکه تحت امرش برای همیشه مجازات خواهد شد؟ آیا پاکستان با وجود تلاشهای هماهنگی که برای خلع سلاح «تحریک طالبان پاکستان» و سایر گروههای افراطی انجام داده، همچنان خارج از «جریان» عدم اشاعه باقی خواهد ماند، چراکه این کشور برای این گروهها به مثابه بهشت امنی است که میتوانند دست به اقدامات خشونتبار علیه هند بزنند؛ اقداماتی که در نهایت ممکن است تنشها را آنقدر افزایش دهد که به درگیری هستهای بینجامد. یا اینکه پاکستان از گذشته خود خواهد گسست، برداشتهای منفی را تغییر خواهد داد و- به اندازه هند- به یک دولت هستهای «نرمال» تبدیل خواهد شد؛ دولتی که در قبال زرادخانه هستهای خود مسوولیت داشته و به رژیم عدم اشاعه کمک میکند.
کسانی که از توافق همکاری هستهای غیرنظامی میان آمریکا- هند در سال ۲۰۰۵ حمایت میکنند، استدلال میکنند که نظم هستهای در صورتی قدرتمندتر میشود که دهلی برای همکاری با رژیم فعلی گامهایی بردارد، اقدامات استاندارد عدم اشاعه را بپذیرد و به این جریان ملحق شود. پاکستان معتقد است که با این کشور هم باید چنین معاملهای صورت گیرد. هند به این دلیل در نظم هستهای در حال ظهور جایگاه کشور «خودی» را به دست آورد که دارای ظرفیت رشد بود و بازاری جذاب برای تجارت هستهای تلقی میشد. برخی از توافق هستهای هند- آمریکا به دلایل ژئواستراتژیک دفاع کردند و استدلال میکردند که «دگرگونی روابط هند و آمریکا در مسائل حساس استراتژیک برخاسته از ماهیت دموکراتیک هند است و این عامل مهمی در متوازن کردن ظهور چین است.»
شرایط ژئوپلیتیک و تجاری که به نفع هند است با شرایط پاکستان جور در نمیآید. پاکستان متحد استراتژیک چین، رقیب هند است و فاقد ظرفیت پرداخت برای نیروگاههای برق هستهای است و تنها پکن میتواند خواسته اسلامآباد را برآورده سازد. اگر پاکستان میخواهد وارد باشگاه هستهای شود و همچون هند به چنان جایگاهی برسد، باید استراتژی متفاوتی نسبت به هند اتخاذ کند. براساس سه اصل باید با هند و پاکستان بهطور یکسان برخورد کرد و باید رفتار متفاوت در قبال این دو کشور اتخاذ شود:
۱ - اصل اول عدالت است. پاکستان شایسته همان جایگاه و وضعیت در نظم هستهای جهانی است که هند صاحب آن است. ۲ - اصل دوم ثبات است. شبه قاره به شدت بی ثبات خواهد شد، اگر با این دو کشور رفتاری متفاوت در پیش گرفته شود. سوم، عادی بودن است. یعنی نظم هستهای جهانی تا زمانی که پاکستان عضو مطرود و بیرون ماندهاش باشد، همچنان غیرطبیعی است.
روایت تاریخ
گزارشهای ملی از تصمیمگیری رهبران سیاسی- نظامی پاکستان حاکی از این است که آنها قویا خود را ملزم به دستیابی به سلاح هستهای کردهاند چرا که این کشور خود را در وضعیتی ضعیف و شکننده میبیند و این وضعیت ریشه در جدایی سال ۱۹۴۷ شبه قاره دارد. در جنگ ۱۹۷۱ با هند که منجر به از دست رفتن بخشی از این کشور (پاکستان شرقی که بعدها بنگلادش نام گرفت) و گرفتن ۹۰ هزار اسیر جنگی شد، آسیبهایی در روح و روان ملی پاکستانی بر جا نهاد. در واقع، این جنگ باعث حرکت پاکستان به سوی هستهای شدن شد. خنثی کردن یا مهار هژمونی منطقهای هند و توسعه تسلیحات متعارف نظامی نیروی محرکه پاکستانیها برای کار روی سلاح هستهای شد. رهبری نظامی پاکستان با اطلاع از ضعفهای خود در برابر غول هند، بهترین وسیله و ابزار برای تقویت امنیت ملی را تکیه بر سلاح هستهای میدانند.
از سال 1998 وقتی اختلاف میان ظرفیت متعارف نظامی دو کشور افزایش یافت، پاکستان ظرفیت بمب سازی با سرعتی همتراز با هند را افزایش داد. اتکای روزافزون پاکستان به سلاحهای هستهای موجب نگرانیهای بینالمللی در مورد ایمنی و امنیت زرادخانه هستهای این کشور شده است. نکته مهم این است که پاکستان به لحاظ اجتماعی دچار شکافهای فرقهای است. وجود گروههای مختلف افراطی- تروریستی در مناطق مختلف این کشور بهویژه مناطق قبایلی وزیرستان، پاکستان را به بهشت امن جریانهای افراطی تبدیل کرده است. وجود گروههایی از طالبان و القاعده در این کشور که چند سالی است توجه ارتش را به خود معطوف کرده این باور را دامن زده که ممکن است بخشی از زرادخانه هستهای این کشور به دست گروههای افراطی بیفتد.
در عین حال، اتکای روزافزون به ظرفیتهای هستهای همچنین باعث این نگرانی شده که این تسلیحات ممکن است به شکل عمدی، ناگهانی یا تصادفی در شرایط بحران شلیک و جنگ محدود یا نامحدود با هند را سبب شود. سرمقاله نیویورک تایمز در ۶آوریل ۲۰۱۵ این نگرانیها را در این جملات خلاصه کرد که «تداوم دغدغه ارتش پاکستان نسبت به هند به عنوان دشمن» و «عزم پاکستان برای تداوم توسعه سلاحهای هستهای کوتاه برد که تنها هدفش استفاده در میدان نبرد در جنگ علیه هند است» خطرناک است. این سرمقاله نتیجه میگیرد که «پاکستان، با زرادخانه هستهای به سرعت در حال رشد، بیتردید بزرگترین نگرانی» در جنوب آسیاست.
پاکستانیها معتقدند سرمقالههایی از این دست نگرانی مشروع پاکستانیها برای بازداشتن حمله از جانب هند را نادیده میگیرند. سفارت پاکستان در پاسخی به سرمقاله نیویورک تایمز نوشت: «سرمقالهای که پاکستان را کشوری معرفی میکند که به دنبال زرادخانه هستهای است نادرست است. پاکستان اولین کشور در جنوب آسیا نیست که به این کار مبادرت کرده است. هند نیز چنین کرده است. پاکستان فقط برای دفاع از خود دست به توسعه این سلاحها زده است...»
تحلیلگران میگویند پاکستان در حال حاضر حدود ۱۲۰ کلاهک هستهای در اختیار دارد درحالیکه هند حدود ۱۰۰ کلاهک هستهای دارد. در سالهای آینده احتمالا پیشرفت پاکستان بهطور چشمگیری تشدید خواهد شد زیرا این کشور زرادخانه بزرگی از اورانیوم غنی شده با درصد بالا دارد که میتوان از آن برای ساخت کلاهکهای هستهای در زمانی کوتاه استفاده کرد. این روند باعث میشود این کشور در یک دهه آینده به دارنده سومین زرادخانه هستهای جهان تبدیل شود. کارشناسان و مقامهای پاکستانی اما استدلال میکنند که گامهایی که این کشور در زمینه هستهای اتخاذ کرده در ماهیت خود دفاعی است. مقامهای پاکستانی میگویند نه دوست دارند و نه میل دارند که وارد مسابقه تسلیحاتی با هند شوند چرا که توان مالی برای این کار را ندارند.
از سوی دیگر، نهادهای امنیتی در پاکستان این ادعا را که میگوید ژست هستهای پوششی پنهان برای گروههای نیابتی جهت اقدام علیه هند است، رد کرده است. یکی از این گروههای قدرتمند لشگر طیبه است که مانع عادی سازی رابطه میان دو کشور شده است. بر اساس شواهد فراوان، لشگر طیبه مسوول حمله مرگبار به بمبئی در نوامبر 2008 تلقی میشود. مقامهای امنیتی پاکستان میگویند: هیچ تفاوتی میان «شبه نظامیان خوب» و «شبه نظامیان بد» وجود ندارد و هر دو در قاموس مقامهای پاکستانی یکی هستند. یکی از اهداف پاکستان «تحریک طالبان پاکستان» است که نمادهای دولتی و نظامی را هدف گرفته است. شواهد نشان میدهد که ارتش و سیستم اطلاعاتی پاکستان تمایل چندانی برای مبارزه با گروههای افراطی ندارد. شاید آنها ابزار یا کارتی در دست ارتش و سیستم اطلاعاتی پاکستان برای معامله با رقبایی منطقهای مانند هند و افغانستان یا قدرتهای فرامنطقهای مانند آمریکاست. حقیقت در دو نکته نهفته است: 1- پاکستان تمایلی برای ریشه کن کردن گروههای افراطی در این کشور ندارد و حاضر نیست بهشت امن را از این گروهها بگیرد. به نظر میرسد این نبردها، نبردهایی صوری باشد چرا که ارتش پاکستان یکی از ایدئولوژیکترین ارتشها در جهان است به گونهای که برخی معتقدند ارتباطات گستردهای میان ارتش با گروههای افراطی وجود دارد.
۲ - پاکستان در یک دهه آینده به دارنده سومین زرادخانه هستهای جهان تبدیل خواهد شد. این کشور برای رقابت با هند و مهار نفوذ این کشور و خارج شدن از زیر سایه هژمونی هند میکوشد قابلیتهای نظامی- و نه اقتصادی- خود را افزایش دهد که این به فقیرتر شدن پاکستان خواهد انجامید و گروههای شورشی و گریز از مرکز را تقویت خواهد کرد.
ارسال نظر