مقامهای اطلاعاتی آمریکا پس از حملات تروریستی فرانسه،کویت و تونس اعلام کردند
جوخههای مرگ داعش در ۵ قاره
به گزارش نیویورکتایمز، در بیانیههایی که داعش در توئیتر منتشر کرد مسوولیت حملات کویت و تونس را به عهده گرفت. اما باز هم پرسش این است که آیا این حملات هماهنگ شده بود؟ پیش از پاسخ به این مساله میتوان گفت که هرکدام از این حملات به شکلی متفاوت بر دشواریهای پیشبینی تهدیدات و محافظت از شهروندان در برابر اقدامات تروریستی تاکید میکند؛ خواه این حمله در مسجد باشد، خواه در کارخانه و خواه در ساحل دریا. نیویورکتایمز مینویسد: «این حملات در زمانهای رخ داده که به نظر میرسد سازمانهای تروریستی در حال تکامل هستند. به این معنا که بیش از آنکه این سازمانهای تروریستی روندی نزولی داشته باشند، شاهد قدرتنمایی آنها هستیم. اگرچه بیش از یک دهه ایالاتمتحده تلاشهای سختی برای مبارزه با تروریسم انجام داده اما این گروهها توانستهاند با وجود فشارهای غرب همچنان ایدئولوژی خود را در سراسر جهان بپراکنند.»
ایالاتمتحده رهبران القاعده در افغانستان، یمن و جاهای دیگر را کشته است اما این گروه زیرشاخههایی تشکیل داد و فعالیت خود را بهصورت محلی سازمان داد. داعش هم به دو شکل در حال توسعه فعالیت خود است: از یکسو، در اراضی تصرف شدهاش میکوشد تا خلافت خودخواندهاش را در عراق و سوریه تثبیت کند و در سوی دیگر، میکوشد تا هستههای تروریستی خود را به خارج فرستاده و حملاتی در دل کشورهای غربی انجام دهد. عملیات داعش بهصورت «ویروسی» است. همانطور که ویروس وارد بدن انسان بیمار میشود و در صورت عدم رسیدگی به تدریج از درون انسان را از پا درمیآورد، داعش هم هستههای تروریستی خود را همچون ویروس وارد بدنهای بیمار دولتهای عربی کرده و آنها را از درون تخریب و فاسد کرده است. به گزارش نیویورکتایمز، به همین ترتیب، آنها توانستهاند از لیبی تا یمن جبهههایی بگشایند و در فضاهای خلأ و بیدولتی که تندروها شیفته آن هستند ریشه بدوانند؛ در حالی که فضای مجازی هم ابزاری به دست افراطگرایان داده تا پیام خود را بهصورت جهانی پخش کنند.
اگرچه مقامهای این سه کشور دستور تحقیق در مورد این حادثه را صادر کردند، اما بسیاری خاطرنشان ساختند که رهبران خلافت خودخوانده بارها از حامیان خود خواستهاند تا در کشورهای خود دست به حمله و کشتار و غارت بزنند تا ترس را در دلها ایجاد کنند. هفته گذشته ابومحمد العدنانی، سخنگوی داعش، از هواداران این گروه در ماه رمضان استقبال کرد و به آنها گفت که چنین اقداماتی در ماه رمضان ثواب بیشتری دارد و پاداش آن بهشت است. این حملات که این سه کشور را هدف گرفت در برههای خاص رخ داده است. تونس - که همواره بهعنوان نمونهای موفق از قیامهای بهار عربی مورد تمجید قرار گرفته است- شاهد ضرباتی بر پیکر توریسم این کشور که ستون اقتصاد داخلی آن است، بوده است. حمله به مسجد شیعیان در کویت مشابه با حمله به مسجد شیعیان در عربستان است. هدف داعش این بود که ستیز شیعه- سنی را در داخل کویت هم دامن بزند و این در حالی است که به گزارش نیویورکتایمز، «شیعیان و اهل سنت در این کشور زندگی مسالمتآمیزی دارند، در سطوح بالای دولتی هم با یکدیگر مشارکت دارند و هیچ ستیز آشکاری میان فرقهها در این کشور دیده نشده است.»
اما انگیزه حمله به فرانسه تا حدودی مبهم است هرچند آن سر بریدن نشان میدهد که عامل این حادثه تحتتاثیر داعش چنین کرده است، چرا که چنین اعمالی مشخصا ریشه در اقدامات داعشی دارد. «بن هوبارد»، گزارشگر نیویورکتایمز مینویسد: برخی تحلیلگران عقیده دارند که این حملات در اولین سالگرد تشکیل خلافت داعش صورت میگیرد. پایگاه SIITE که کارش رصد کردن تبلیغات و برنامههای داعش و گروههای افراطی است، میگوید: این حملات «تعریف و تمجید هواداران داعش در حسابهای توییتری را برانگیخت.» لینا خطیب، مدیر بخش خاورمیانه بنیاد کارنگی میگوید: «ما وارد عصر جدید جهادی شدهایم.» او میگوید: در این عصر جدید خلافت خودخوانده از زیرشاخههای بینالمللیاش میخواهد تا هستههای خزندهای در جهان تشکیل دهند که اقداماتش در راستای توسعه نفوذ داعش در جهان و تشکیل دولت باشد.
دلیل دیگری که در پس این حملات وجود دارد این است که داعش درصدد قدرتنمایی و مانور قدرت در برابر غرب است. داعش با حملات خود میخواهد این پیام را به کشورهای غربی بدهد که اگرچه عرصه خاورمیانه میدان جنگ میان نیروهای داعش بهعنوان «نیروهای خوب» در برابر نیروهای غربی بهعنوان «نیروهای شر» است، اما میدان این نبرد از نظر داعش گستردهتر است و «موطن غربی» را نیز در بر میگیرد. لینا خطیب از بنیاد کارنگی میگوید: «هر هدف و هر کاری که انجام میشود در راستای تقویت پروژه دولتسازی داعش صورت میگیرد.»
با تمام این تفاصیل، مقامهای اطلاعاتی و ضد جاسوسی ایالاتمتحده در حال جمعآوری اطلاعات هستند تا دریابند آیا رابطهای میان این سه حمله وجود دارد یا خیر. اگر رابطهای وجود داشت، مقامها به دنبال تعیین این مساله خواهند رفت که آیا داعش به شکلی فعالانه این حملات را برنامهریزی و هماهنگ کرده بود یا خیر. در ماجرای حمله به کویت، داعش این بمبگذار انتحاری را «یکی از شوالیههای سُنی» نامید و او را به خاطر کشتن شیعیان مورد تمجید قرار داد. نیویورکتایمز به نقل از تحلیلگران مینویسد: «حمله به کویت بسیار شبیه حمله به عربستان بود. به نظر میرسد داعش میکوشد به هر شکلی بذر نفاق و درگیری میان سنی و شیعه را بکارد و آشوبی بر آشوبهای منطقه بیفزاید.»
بدر بهبهانی یکی از دانشجویان شیعی در کویت با اشاره به کشته شدن شیعیان در مسجد کویت میگوید: «از وقتی ماجرای حمله داعش به مسجدی در قطیف عربستان را شنیدم همواره منتظر بودم که چنین حملهای در کویت هم رخ دهد.» گسترش حملات در مقیاس کوچک آن چیزی را برجسته میکند که مقامهای آمریکایی آن را «شکست در برابر جنگ ایدئولوژیکی- تبلیغی داعش» مینامند که «تغذیهکننده شبهنظامیان و الهام بخش آنان است.» تحلیلگران و مقامهای دولتی میگویند هدف باید تعیین یک استراتژی باشد که بهطور همزمان بر تمام جبههها متمرکز باشد: سیاسی، اجتماعی، ایدئولوژیک و مذهبی. آنها میگویند هدف اصلی باید پیروزی در جنگ اطلاعاتی- تبلیغی و سپس تضعیف جذابیت ایدئولوژی داعش باشد.
بروس هوفمان، مدیر مرکز مطالعات امنیتی در دانشگاه جورج تاون میگوید: اقدامات داعش این فرض را زیر سوال برده که میگوید این گروه محدود به مرزهایی است که در خاورمیانه به کنترل در آورده است. اگرچه دولتهای غربی میتوانند افرادی را که دست به حمله میزنند، شناسایی کنند اما این راهحل ریشهای مشکل نیست. دکتر هوفمان میگوید: «دنبال کردن افراد اشتباهی فاحش است؛ چرا که آنها به لحاظ جغرافیایی پخش هستند. مساله این است که باید سازمانی که در پس آن وجود دارد، زمینگیر کرد.»
برایان فیشمان، محقق مرکز ضدتروریسم در آمریکای جدید- سازمانی تحقیقاتی در واشنگتن- میگوید این تصادفی خارقالعاده است که «تمام این سه حمله در یک زمان و یک روز انجام شده است.» او میگوید تمرکز بر بازپسگیری سرزمینها از داعش ایالاتمتحده را دچار خطا میکند و باعث میشود خطرات دیگری که این گروه دارد، نادیده بگیرد.
ارسال نظر