تراژدی عراق

کنت ام‌. پولاک

تحلیلگر موسسه بروکینگز

گروه ترجمه: زمان آن فرا رسیده است که بپذیریم عراق بار دیگر در وضعیت جنگ داخلی قرار گرفته است. اگر اقدامی چشمگیر و غیرمنتظره عراق را از سقوط نجات ندهد، این وضعیت وخیم‌تر می‌شود. این یک تراژدی برای عراق و یک تهدید جدی برای ایالات‌متحده است. آمریکایی‌ها تصور می‌کنند افزایش تولید داخلی نفت از ذخایر نفت شیل اقتصاد ایالات‌متحده را در برابر بی‌ثباتی خاورمیانه مصون کرده است.

این در شرایطی است که آژانس بین‌المللی انرژی آشکارا هشدار داده است که پیش‌بینی کاهش قیمت نفت در آینده بیش از آنکه مربوط به نفت شیل آمریکا باشد، به افزایش تولید نفت عراق وابسته است. وقوع رکودهای اقتصادی آمریکا پس از جنگ پیش از افزایش قیمت نفت رخ داده است. این افزایش قیمت اغلب درنتیجه بی‌ثباتی خاورمیانه بوده است. از سوی دیگر، این هشدار جامعه اطلاعاتی وجود دارد که گروه تروریستی داعش که در سوریه و عراق جنگ داخلی به راه‌انداخته‌، در فکر حمله به اهداف آمریکا از پایگاه‌های خود در شرق سوریه و غرب عراق است. متاسفانه، از زمان بیشترین موفقیت‌های سیاسی-نظامی عراق در سال‌های ۲۰۱۰-۲۰۰۹، آمریکا اکثر نفوذ خود را در این کشور از دست داده است. اما باید امیدوار باشیم که هنوز فرصت رسیدگی به وضع آشفته عراق وجود دارد، در غیر این صورت مطمئنا شاهد فاجعه خواهیم بود. مساله مهمی که باید درنظر گرفت این است که دولت عراق برای اینکه بتواند دوباره کنترل کشور را به دست گیرد نیازمند کمک نظامی است. این مساله به آمریکا قدرتی را می‌دهد که برای پابرجا نگه داشتن عراق لازم دارد. واشنگتن باید حمایت نظامی‌ای را که دولت عراق لازم دارد، فراهم کند مانند حمله با پهپادها، در اختیار قرار دادن اسلحه و وسایل شناسایی، آموزش نیروهای عراقی و حتی حملات هوایی با هواپیماهای نظامی دارای خلبان. البته این کمک‌ها باید به شرطی در اختیار دولت عراق قرار گیرد که دولت و سیاستمداران برجسته موافقت کنند درگیری‌های فرقه‌ای را حل و فصل کنند. بحران رو به رشد عراق به دلیل جنگ داخلی در سوریه یا رخنه تروریست‌ها از خارج نیست، بلکه این نگرانی وجود دارد که کردها، سنی‌ها و شیعیان خود را بر یکدیگر تحمیل کنند. هریک از این گروه‌ها تصور می‌کنند دیگری به دنبال سرکوب آن است و اگر فرصتی به دست آورد این کار را خواهد کرد. آنها همچنین نگران هستند که دولت مرکزی با قدرت مطلق خود، توسط یکی از این گروه‌ها کنترل شود.

نوری مالکی، نخست‌وزیر سابق عراق، به‌طور موفقیت‌آمیز قدرت را تثبیت کرد و از آن برای سرنگونی رقبای سیاسی و فرقه‌ای خود استفاده کرد. همین مساله موجب نگرانی دیگر جوامع عراقی به ویژه کردها شد و به همین دلیل کردها درتلاش برای کسب استقلال هستند. باز هم به همین دلیل است که توده سنی که در سال‌های ۲۰۰۸-۲۰۰۷ پیروزمندانه تروریست‌های سلفی را از عراق اخراج کرد، اکنون بازگشت آنها را پذیرا می‌شود. تا زمانی که وضعیت به این گونه باشد، عراق توسط جنگ داخلی و تروریسم دوپاره خواهد بود.

بنابراین آمریکا در ازای کمک نظامی باید بر چند نکته اصرار کند:

• اصلاح قانون اساسی و اعمال محدودیت دو دوره‌ای برای ریاست‌جمهوری و نخست‌وزیری.

• قانونی که قدرت و امتیازات وزرای کشور و دفاع را تعریف می‌کند، به این ترتیب نخست‌وزیر نمی‌تواند قدرت آنها را در اختیار بگیرد.

• قانونی که برمبنای آن فرماندهی نظامی منطقه‌ای تحت فرماندهی وزارت دفاع قرار بگیرد، بنابراین نخست‌وزیر نتواند به‌طور مستقیم به آنها دستور دهد.

• تصویب قانون قدرت استانی که قدرت انتصاب و کنترل نیروهای امنیتی محلی را به استانداران محول می‌کند.

• تشکیل دولت وحدت ملی شامل انتصاب یک رهبر کرد به سمت وزیر دفاع و انتصاب یک رهبر سنی از گروه‌های مخالف دولت به‌عنوان وزیر کشور. چنین دولتی عراقیان سنی و کرد را مجاب می‌کند که صحنه سیاسی عراق را ترک نکنند.

• به استان‌ها اجازه داده شود به مناطق فدرالی تبدیل شوند، همان‌طور که در قانون اساسی عراق مشخص شده است.

• بهترین مورد برای عراق این است که قانون اساسی به‌گونه‌ای اصلاح شود که در آن قدرت اجرایی عراق بازتعریف شود، یعنی امور خارجی و امنیتی به رئیس‌جمهوری سپرده شود و سیاست داخلی و اقتصاد در حیطه وظایف نخست‌وزیر قرار گیرد.

این اقدامات در مجموع، حمایت سنی‌ها از گروه‌های تروریستی داعش را تضعیف می‌کند وهمچنین برای احیای سرویس‌های امنیتی عراق ضروری است.

سیاست‌زدگی نیروی نظامی عراق برای این کشور فاجعه‌بار بوده است. برخی تلاش کرده‌اند با حذف نیروهای شایسته و حرفه‌ای، نیروهای امنیتی را تحت کنترل خود درآورند. درحال حاضر نیروهای امنیتی عملکرد ضعیفی دارند و در جوامع اقلیت عراق به ترس دامن می‌زنند. نیروهای امنیتی باید سیاست‌زدایی شوند، در این صورت می‌توانند، همچون سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ نقش موثر و باثباتی را ایفا کنند. به این منظور، واشنگتن باید اصرار کند که عراق مشاوران آمریکایی را بپذیرد و به آنها مصونیت قانونی کامل اعطا کند. این مشاوران باید برنامه‌های آموزش نیروهای نظامی را از سر بگیرند. مساله بسیار مهم این است که این مشاوران باید از این‌قدرت برخوردار باشند که برای بازسازی نیروها، پرسنل عراقی را اخراج کنند. اما آیا این اتفاقات رخ خواهند داد؟ در این مورد تردیدهایی وجود دارد. به نظر می‌رسد دولت اوباما مسائل عراق را نادیده می‌گیرد. اما در این برهه از زمان اگر عراق می‌خواهد نجات پیدا کند باید چنین گام‌های دشواری را بر دارد.