در مذمت توتالیتاریسم اردوغانی
فتح اللهگولن/ روحانی ترکیهای تبار در آمریکا ترجمه: حسین موسوی مشاهده آنچه در چند سال گذشته بر سر ترکیه آمده، بسیار تاسفبرانگیز است. زمانی نه چندان دور، این کشور با عمده جمعیتی که از مسلمانان تشکیل شده است، بسیار رشکبرانگیز شده بود: کشوری که نامزد حضور در اتحادیه اروپا بود و مسیر را برای دموکراسی ترسیم کرده بود، کشوری که از حقوق بشر حمایت میکرد، به زنان حقوقی برابر اعطا کرده و حقوق شهروندی اقلیتهایی مثل کردها و غیرمسلمانان را رعایت میکرد، اما تمام این دستاوردهای تاریخی هماینک توسط حزب حاکم ترکیه که به حزب «عدالت و توسعه» معروف است در آستانه بر باد رفتن قرار گرفته و جریانی «وارونه» حاکم شده است: آنها اجتماعات شهروندی، رسانهها و عدالت را سرکوب میکنند.
فتح اللهگولن/ روحانی ترکیهای تبار در آمریکا ترجمه: حسین موسوی مشاهده آنچه در چند سال گذشته بر سر ترکیه آمده، بسیار تاسفبرانگیز است. زمانی نه چندان دور، این کشور با عمده جمعیتی که از مسلمانان تشکیل شده است، بسیار رشکبرانگیز شده بود: کشوری که نامزد حضور در اتحادیه اروپا بود و مسیر را برای دموکراسی ترسیم کرده بود، کشوری که از حقوق بشر حمایت میکرد، به زنان حقوقی برابر اعطا کرده و حقوق شهروندی اقلیتهایی مثل کردها و غیرمسلمانان را رعایت میکرد، اما تمام این دستاوردهای تاریخی هماینک توسط حزب حاکم ترکیه که به حزب «عدالت و توسعه» معروف است در آستانه بر باد رفتن قرار گرفته و جریانی «وارونه» حاکم شده است: آنها اجتماعات شهروندی، رسانهها و عدالت را سرکوب میکنند. رهبران ترکیه مدعیاند بهطور قانونی این اختیار حکمرانی به دست آنها افتاده است. اما این پیروزی به آنها این اجازه را نمیدهد که به قانون اساسی بیتوجه باشند، اختلافات سیاسی را پررنگتر کنند، بهویژه اینکه این پیروزیها در کشوری عاید آنها شده که با اصول سرمایهداری و آزادی رسانه موافق است. رهبران حزب حاکم، هماینک هر انتقاد دموکراتیکی را حملهای علیه دولت قلمداد میکنند. هر اظهارنظر متفاوتی را با انگ «صدای دشمن»، یا بدتر- «خائن به مملکت» همراه میکنند و در عمل کشور را به سوی توتالیتاریسم سوق میدهند. آخرین قربانیان برخورد سرکوبگرانه به کارکنان، مجریان و سردبیرانی از سازمانهای مستقل رسانهای مربوط میشود که برای مدتی دستگیر و بازداشت شدند و هماینک نیز با اتهامهای وارده در این سیستم قضایی با محکومیت قطعی روبهرو خواهند شد.
کارگردان یکی از معروفترین کانالهای تلویزیونی ترکیه در ماه دسامبر بازداشت شد و هنوز هم پشت میلههای زندان به سر میبرد. مقامات رسمی دولتی که پرونده فساد را پیگیری میکردند، هماینک در زندان هستند. دلیل این زندانی شدن هم به این خاطر است که آنها تنها به وظیفه قانونی خودشان عمل کردهاند.
قوه قضائیه مستقل، جامعه مدنی عملگرا و رسانهها، کنترل و توازن موجود را در برابر زیادهخواهیهای دولت بر عهده میگیرند.
چنین آزار و اذیتهایی این پیغام را به دیگران منتقل میکند که هر کس قصد داشته باشد تا در برابر حزب حاکم بایستد بهوسیله تهمت و افترا با تحریمها و اتهامهای ناروا روبهرو میشود. حاکمان ترکیه در حال حاضر نه تنها متحد غرب محسوب نمیشوند، بلکه آنها اعتبار خود را در خاورمیانه نیز از دست دادهاند. توانایی ترکیه در منطقه تنها به قدرت اقتصادی آن باز نمیگشت، بلکه در سلامت دموکراسیاش خلاصه میشد. اصول مسلم دموکراسی بر مبنای حاکمیت قانون، احترام به آزادیهای فردی و همچنین اساسیترین ارزشهای اسلامی است که خداوند به ما اعطا کرده است. هیچ رهبر سیاسی و دینی این اختیار را ندارد که بیتوجه به این موارد باشد. این تاسف برانگیز است که مشاهده میکنیم دانشآموختگان دینی توجیهات شرعی را برای ستم، بیداد و فساد حزب حاکم فراهم یا در برابر آن سکوت میکنند. آنهایی که از زبان مذهب استفاده میکنند اما اصول مبین دینی را نقض میکنند، چنین افرادی لیاقت دانشآموختگی مذهبی را ندارند.
صحبت در مورد ظلم و ستم یک حق دموکراتیک است. یک وظیفه مدنی و یک تعهد برای مومنان است. در قرآن کریم آمده است که مردم نباید در برابر بیعدالتی سکوت کنند. قرآن میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، مدافع و پرچمدار عدالت باشید و برای خدا گواهی دهید، هر چند به زیان خود و پدر و مادر و خویشاوندان شما باشد.»
برای ۵۰ سال گذشته من این شانس را داشتم بخشی از تعهدات یک نهضت مدنی را بپذیریم. نهضتی که به آن «حیزمت» (نهضت خدمتگزاران) میگویند. جنبشی که با مشارکت و حمایت میلیونی شهروندان ترکیه همراه است. اشخاصی که خود را متعهد به اجرای گفتوگوی بینالادیانی، خدمات اجتماعی، کمکهای انساندوستانه و در دسترس قراردادن آموزش برای همگان کردهاند. آنها بیش از هزار مدرسه، آموزشکده، کالجهای مدرن سکولار و بیمارستانها و سازمانهای خیریه در بیش از ۱۵۰ کشور دنیا برقرار کردهاند. آنها از معلمان، خبرنگاران، تجار و افراد عادی تشکیل شدهاند.
لفاظیهای استفاده شده توسط حزب حاکم بارها و بارها برای سرکوب افراد متعلق به جنبش حیزمت بوده تا استبداد خود را توجیه کند. جنبش حیزمت هرگز مانند یک حزب سیاسی نبوده و حتی جاهطلبیهای سیاسی هم نداشته است. مشارکت آنها در این جنبش تنها به خاطر امر خیر بوده و هیچ چشمداشتی برای پاداشهای بیرونی ندارند. بیش از ۵۰ سال است که در مورد ارزشهای صلح و آشتی، احترام متقابل و بشردوستی خطابه داشته و آموزش دادهام. من همواره وکیل مدافع آموزش و پرورش، خدمات اجتماعی و گفتوگوهای بینالادیانی بودهام. همیشه باور داشتهام که رسیدن به سعادت در سعادت دیگران و پرهیزگاری برای رضای خدا در کمک به خلقالله خلاصه میشود. هر چیزی را که خداوند به من عطا کرده، از آن به عنوان وسیلهای برای ارتقای آموزش و پروژههای اجتماعی استفاده کردهام که کمکی به افراد پرهیزگار و با تقوا باشد. هیچ علاقهای هم به حضور در قدرت و سیاست نداشتهام. بسیاری از اعضای جنبش نهضت از جمله خود من، یکبار از حزب حاکم در سال ۲۰۰۵ حمایت کردیم و آن هم برای اینکه این ورود، به تقویت حضور ترکیه در اتحادیه اروپا ختم شود. حمایت ما براساس اصولمان صورت گرفته بود، آنچنان که انتقادهای امروزمان نیز بر همان مبنا استوار است. این حق و وظیفه ما است که در مورد خطمشیهای حکومتمان صحبت کنیم، زیرا آن خطمشیها در جامعه اثرگذار هستند. متاسفانه، توضیحات دموکراتیکمان علیه فساد دولتی و اقتدارطلبی حکومت، ما را قربانی توهمات خودساخته آنها کرده است. هم جنبش حیزمت و هم من همواره با ادبیات تحقیرآمیز و پر از نفرت از سوی حکومت یاد شدهایم. مثل همه بخشهای جامعه ترکیه، اعضای جنبش حیزمت در سازمانهای دولتی حضور دارند همانطور که در بخش خصوصی نیز حضوری فعال دارند. حقوق شهروندی و قانونی این افراد نباید انکار شود یا مورد تبعیض قرار بگیرند، البته تا زمانی که به قانون اساسی وفادارند.
ما تنها قربانیان حزب حاکم نیستیم که سرکوب میشویم. تمام معترضان صلحطلب، کردها، علویها و شهروندان غیرمسلمان و حتی برخی از گروههای سنی که حاضر به همکاری با دولت نیستند، مورد سرکوب قرار میگیرند. ترکیه در حال حاضر به نقطهای رسیده است که دموکراسی و حقوق بشر در آن تقریبا به کنار نهاده شده است. من امیدوارم کسانی که بر اریکه قدرت نشستهاند، سلطهجوییشان را کنار بگذارند.
ارسال نظر