شست‌وشوی مغزی کودکان در کره‌شمالی

محمدحسین باقی: وقتی «جون گیوم- جو» دختری کوچک در «هوریونگ» (شهر معدنی فقیر) در شمال کره‌شمالی بود، در مدرسه در مورد رهبرش آواز می‌خواند. «جو» که اکنون ۲۹ ساله است، در رستوران نشسته و خاطراتی را بازگو می‌کند که روزگاری در او ریشه دوانیده بود؛ او در مدرسه چنین آواز سر می‌داد: «کیم جونگ- ایل چقدر سخت کار می‌کند، او آنقدر سخت کار می‌کند که در اتومبیل خود می‌خوابد و فقط برنج می‌خورد.»

او در حالی که به صندلی خود تکیه داده و آهی از درون می‌کشد ادامه آواز را چنین بازگو می‌کند: «روی میزش گزارش‌های بسیاری هست که باید بخواند و تایید کند. او برای ما مردم سخت زحمت می‌کشد.» در باشگاه ورزشی یک هدف چوبی بود که به شکل انسان درست شده بود؛ اما بینی بزرگ و چهره‌ای رنگ پریده داشت و روی آن «گرگ مکار آمریکا» نوشته شده بود. «لی» و همکلاسی‌هایش یاد گرفته بودند که «نارنجکی» چوبی به این مترسک پرتاب کنند. برای رژیم خانوادگی کره‌شمالی، تلقینات لازم از همان کودکی به شهروندان داده می‌شود. در واقع، این کیش شخصیت و اقتدار تمام عیار است که با وجود فروپاشی شوروی و بازگشایی درهای چین و کوبا، این کشور را تاکنون از گزند حوادث حفظ کرده است.

کیش شخصیت که به تمام جنبه‌های زندگی در کره‌شمالی سرایت کرده به یک ایدئولوژی تبدیل شده است. این کیش شخصیت حول «کیم ایل سونگ» می‌گردد که به‌عنوان قهرمان انقلابی ضدژاپنی و پدر بنیان‌گذاری جا زده می‌شود که بیش از دو دهه پس از مرگش همچنان «رهبر جاودانی» کره‌شمالی است. فرزندش هم به گفته افسانه‌های کره‌شمالی در «کوهی مقدس» و شب هنگام زیر نور ماه و ستاره‌ها به دنیا آمد (در واقع، در سیبری متولد شد). از زمان مرگ کیم جونگ ایل در سال ۲۰۱۱ ، کیم جونگ اون همه کاره خانواده شده است.

«جون» که اکنون در کره‌جنوبی زندگی می‌کند و در یک دفتر مشغول به کار است، می‌گوید: «بیش از ۲۰ سال به این سیستم معتقد بودم اما بسیار مشتاقم که در مورد جهان بیرون بیشتر بدانم.» کنجکاوی‌اش باعث شد تا به سوی مرز چین برود. وی می‌گوید: «وقتی فهمیدم همه چیزشان دروغ بود، احساس کردم در ۲۳ سالگی دوباره متولد شدم. ۲۳ سال از زندگی ام دزدیده شد.»

کیم‌ها، خدایان زمینی

در کره‌شمالی، هیچ گریزی از «کیم»‌ها نیست. در هر خانه، هر اداره‌ای، هر کلاس درسی و حتی هر قطاری تصاویر دو رهبر اول این کشور نصب است و باید هر روز با دستمالی جدا این تصاویر پاک شوند و گرد و غبارش زدوده شود. مردمان کره‌شمالی همیشه تصاویر کیم اول و دوم را به سینه سمت چپ خود نزدیک قلب نصب می‌کنند. دستگاه‌های تلویزیونی و رادیویی به کانال‌های دولتی وصل هستند و دی‌وی‌دی‌های خارجی اغلب کار در اردوگاه‌های کار را به دنبال دارد. برای بسیاری اینترنت وجود ندارد و این بعضا شامل نخبگان حکومتی هم می‌شود. اگرچه اطلاعات زیادی از مرز چین وارد این کشور می‌شود؛ اما دولت همچنان کنترل کاملی بر جریان اطلاعات دارد.

مهم‌تر از تمام این تحولات اما روش حکومت در شست‌وشوی مغزی کودکان از سنین کودکی است تا این اعتقاد در درون‌شان ریشه دواند که «کیم ها» موجوداتی «خداگونه» هستند. براساس گزارش ۳۷۲ صفحه‌ای کمیسیون تحقیق سازمان ملل، این برنامه القاسازی دو هدف اساسی دارد: تضمین نهایت وفاداری و تعهد به رهبر عالی و تضمین دشمنی و نفرت عمیق از آمریکا، ژاپن و کره‌جنوبی.

شست‌وشوی مغزی از دوران مهد کودک

«لی» که در ماه مارس به کره‌جنوبی آمد و برای حفاظت از خانواده اش در کره‌شمالی از نامی مستعار استفاده می‌کند به خبرنگار واشنگتن پست می‌گوید: «شیر می‌رسید و ما باید یک به یک لیوان خود را پر می‌کردیم.» او که با موهای خشک و سیخ شده و رنگ کرده‌اش و ژاکتی که به تن دارد بسیار شبیه به جنوبی‌ها شده می‌گوید: «معلمان می‌گفتند: آیا می‌دانید این شیرها از کجا می‌آیند؟ از رهبر عزیز می‌آید. به دلیل عشق و عظمت او، ما هر روز شیر می‌خوریم.» او شانه‌های خود را بالا می‌اندازد و می‌افزاید: «من واقعا سوال نمی‌کردم. شاید یک جورهایی می‌دانستم که نباید بپرسم.» کتاب‌های بچه‌ها هم با ایدئولوژی همراه است. «لی» داستان «پروانه و خروس قلدر» را روایت می‌کند و می‌گوید در کتاب‌های بچه‌ها در مدرسه داستان خروس قلدر اشاره دارد به آمریکا که می‌خواهد پروانه‌ای کوچک و با فضیلت به نام کره‌شمالی را ببلعد.

معلمان، تاریخ نمی‌آموزند بلکه «تاریخ انقلاب» را می‌آموزند. تمام موسیقی ها، کتاب‌های درسی، رمان‌ها و کتاب‌های مربوط به هنر یک جوری با «کیم»‌ها شروع و با آنها به پایان می‌رسد. «چای کیونگ هی» که در گذشته در کره‌شمالی درس می‌داد و در حال حاضر در سئول مدارس مربوط به پناهجویان را اداره می‌کند، می‌گوید: «مساله ریاضی را این گونه مطرح می‌کردم: اگر فلان تعداد مبارز کره‌ای ضد ژاپنی داشته باشیم و فلان تعداد سرباز ژاپنی، چه تعداد سرباز ژاپنی با نیروهای کیم ایل سونگ کشته می‌شوند؟...»

موادی درسی برای ۳۶۵ روز سال وجود دارد که هر معلمی می‌تواند ارائه دهد: «در این روز، کیم ایل سونگ به فلان جا رفت، فلان کار را انجام داد و...» در ۷ سالگی، تمام کودکان باید به «اتحادیه کودکان» ملحق شوند. سال بعد در اولین شنبه، آنها اولین جلسه «خودانتقادی» را شروع می‌کنند. در این جلسه آنها باید اقرار کنند که چه میزانی از «اصول ۱۰ گانه» را اجرا نکرده اند؛ اصولی که مبنای ایدئولوژی کره‌شمالی است. در ۱۴ سالگی، آنها به «اتحادیه جوانان سوسیالیست» کیم ایل سونگ می‌روند که تمرکز آن «پرستش خانواده کیم» است. به گزارش رادیوی « KBS World» کره‌جنوبی، دانش آموزان دبیرستانی باید سه سال، یک دوره ۸۱ ساعتی تحصیلی را در مورد تاریخ «کیم جونگ اون» مطالعه کنند و این «ماده درسی الزامی» است. این دوره علاوه بر ۱۶۰ ساعتی است که باید در مورد کیم ایل سونگ و ۱۴۸ ساعتی است که باید در مورد کیم جونگ ایل بگذرانند.

بزرگسالانی که همچنان کودک هستند

«تاتیانا گابروسنکو» که متخصص ادبیات کره‌ای در دانشگاه کره در سئول است می‌گوید وقتی رهبران کره‌شمالی اجازه نمی‌دهند افکار و اندیشه‌های کودکان شکل بگیرد، شهروندانشان به بلوغ فکری نمی‌رسند یعنی آنها را به لحاظ فکری «کودک» نگه می‌دارند. او می‌گوید: «وقتی کودک هستید باید فلفل به سوی مترسک آمریکا پرتاب کنید که باعث می‌شود چشم و دست‌تان بسوزد و دائم فین‌فین و عطسه کنید. وقتی هم بزرگ می‌شوید به شما یاد داده می‌شود که سلاح و نارنجک چوبی به سوی عمو سام پرتاب کنید.» پیام آنها روشن است: «ما یک ملت هستیم؛ شما حق ندارید علیه پدر خود، علیه دولت خود بشورید.»

گزارش سازمان ملل نتیجه می‌گیرد که سیستم القا و نظارت و تلقین، سوءاستفاده گسترده حقوق بشری را دامن می‌زند که شامل آزادی فکر، بیان و مذهب می‌شود. «جون» می‌گوید: «البته می‌توانید در مورد شکنجه و اردوگاه‌های کار صحبت کنید. اما تخلف وحشتناک از حقوق انسانی به حدی است که به مردم اجازه نمی‌دهد در مورد خودشان فکر کنند یا اجازه نمی‌دهد آنها به اطلاعات بیرونی دسترسی داشته باشند.»