دنیای دفاعی پوتین
لوسین کیم/تحلیلگر رویترز ترجمه: حسین موسوی ولادیمیر پوتین در دنیای ترسناکی زندگی میکند، جایی که دشمنان، بیوقفه در پیخراب کردن، فریفتن و نابودی روسیه هستند. این موارد به اعتقاد پوتین تنها مربوط به دوره جنگ سرد نبوده و روسیه در سراسر تاریخ رویهای اینچنینی را شاهد بوده است. حتی اگر موضوع اوکراین هم نبود، آمریکا و اتحادیه اروپا ممکن بود که به بهانه دیگری متوسل شوند و به روسیه این تحریمها را تحمیل کنند. آنها یک واکنش از روی ناچاری برای خیز دوباره روسیه پیدا کردند. در روز پنجشنبه، رئیسجمهوری روسیه نمای دیگری از تلاشش برای رویارویی با غرب و مشکلات اقتصادی روزافزون را ارائه داد.
لوسین کیم/تحلیلگر رویترز ترجمه: حسین موسوی ولادیمیر پوتین در دنیای ترسناکی زندگی میکند، جایی که دشمنان، بیوقفه در پیخراب کردن، فریفتن و نابودی روسیه هستند. این موارد به اعتقاد پوتین تنها مربوط به دوره جنگ سرد نبوده و روسیه در سراسر تاریخ رویهای اینچنینی را شاهد بوده است. حتی اگر موضوع اوکراین هم نبود، آمریکا و اتحادیه اروپا ممکن بود که به بهانه دیگری متوسل شوند و به روسیه این تحریمها را تحمیل کنند. آنها یک واکنش از روی ناچاری برای خیز دوباره روسیه پیدا کردند. در روز پنجشنبه، رئیسجمهوری روسیه نمای دیگری از تلاشش برای رویارویی با غرب و مشکلات اقتصادی روزافزون را ارائه داد. سخنرانی یکساعته وی در حضور هزار سیاستمدار و دیگر چهرههای عمومی در کرملین حالتی دفاعی، گوشخراش و فرمولی داشت. در آن لحظات سخت بود بدانیم که آیا پوتین واقعا به آنچه بر زبان میراند اعتقاد داشت یا اینکه به یکی دیگر از بازیهای پروپاگاندایی متوسل شده است.
فحوای کلام پوتین در سخنرانیاش این بود: بهرغم اینکه روسیه با مشکلات داخلی و خارجی روبهرواست، اما کشور همچنان متحد است و میتواند براین مشکلات غلبه کند. او چشماندازی خوشبینانه از مشکلات موجود ارائه داد. اغلب اوقات به نظر میرسید که پوتین سعی دارد تا خودش را متقاعد کند؛ این ریسکهایی را که وی پیشروی روسیه گذاشته است باارزش و غیرقابل انتقاد است.
نشانههایی که پوتین در سخنرانیاش ارائه میداد به دو بخش عمده تقسیم میشد: ابتدا، نیمی از آن به امور خارجی این کشور مربوط میشد و نیمه دوم آن نیز به مشکلات اقتصادی روسیه اشاره داشت که آن هم ناشی از تحمیل تحریمها و کاهش قیمت نفت بوده است. پوتین با همان غروری که از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی با خود دارد، سخنانش را به نیش زدن و استهزای غرب اختصاص داد. زمانی که او به بخش مسائل داخلی روسیه رسید، پوتین لحن سخنان خود را آرامتر کرد و گفت که به تنوع و فرصتهای موجود برای کارآفرینی در داخل کشور امیدوار است که این سخنان یادآور صحبتهای ۱۰ سال پیش وی است؛ «هر بحران برابر با یک فرصت است.» با این وجود بعید است که این سخن به درد برنامههای بهبود اقتصادی این روزهای روسیه بخورد. پوتین برای هر ثروت نهانی که وجود دارد پیشنهاد یک عفو عمومی داد و این نشان میدهد اوضاع در روسیه چقدر ناخوشایند پیش میرود.
در دیدگاه برخی از ما، چین خطری بالقوه به حساب میآید و سعی در تنظیم سیاست کنترل چین داریم. اما اگر چین یک خطر بالقوه برای جامعه جهانی به حساب میآید و میگوییم که احتمال دارد جامعه بینالملل را با چالش مواجه کند، روسیه در حال حاضر چنین رویکردی را در پیش گرفته و جامعه بینالملل را به چالش کشیده است. جوامع غربی همچنان سعی میکنند به معضلاتی که روسیه بهوجود آورده، به چشم یک معضل منطقهای نگاه کنند. پوتین اما بیپرده گفته که نظم سابق فروپاشیده است و کرملین آماده است که قوانین تازهای از بازی ارائه دهد. جنگ روسیه و اوکراین و الحاق کریمه به روسیه یادگار فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است که اینبار در هیات سیستم قدرت شخصی در لایه ضدکمونیستیاش جان گرفته است. اما عمدهترین تغییر نگران کنندهای که در شعارهای پوتین وجود داشت، شعارهای قومی-مذهبی وی است که پس از الحاق کریمه به روسیه در میان سخنان وی جاخوش کرده بود.
هر کسی که نگاهی به نقشه بیندازد، میتواند پی ببرد که شبهجزیره کریمه برای ناوگان دریایی روسیه در حوزه دریای سیاه به لحاظ استراتژیک ارزشمند است. اما تمرکز پوتین در سخنانش روی شبهجزیره کریمه بهعنوان «منبعی معنوی» برای روسها عجیب است، زیرا وی اعتقاد دارد که شاهزاده ولادیمیر بزرگ در هزار سال پیش در آنجا به دین مسیحیت گرویده است و این ادعا نهتنها در روسیه، بلکه در سراسر اروپا بر ابهامهای تاریخی میافزاید. پوتین در سخنرانی خود به شهر باستانی چرسنوس در خارج از شهر سواستوپل اشاره میکند و میگوید که معبد آن، همانقدر برای ارتدوکسهای مسیحی مقدس است که شهر بیتالمقدس برای مسلمانان و یهودیها. او گفت: «اینگونه است که کریمه از الان تا ابد از آن ما است.» پوتین برای اینکه کریمه را بخشی از خاک خود کند به چنین رویکردی متوسل شده است. آیا اوکراینیها نباید نگران این باشند که روزی پوتین بگوید که کییف مادر همه شهرهای روسیه است؟» همچنین پوتین در ابتدای ملاحظات خود در سخنرانیاش گفت: «امسال در برخورد با مشکلاتی که وجود داشت، متحد و عاقلانه برخورد کردیم که به راستی قدرتمندانه در برابر آنها تاب آوردیم. روسیه ثابت کرد که این کشور میتواند عزتمندانه و وطنپرستانه از حق و عدالت دفاع کند.» او ادامه داد: «ما به خودمان باور داریم و میتوانیم دستاوردهای بیشتری داشته باشیم.» سپس او از جامعه جهانی به رهبری ایالاتمتحده انتقاد کرد و گفت آنها مردمان روسیه را افرادی کمسواد میدانند که حتی قدرت خواندن و نوشتن ندارند. این لحن از تحقیر و توهین روسیه برای وی امری آشنا به نظر میرسد. در حالی که نمیتوان این موضوع را انکار کرد که گاهی رهبران غربی بیش از حد میخ انتقاد را در احساسات روسها فرو میکنند، پس در چمدان پوتین همیشه بخشی از این نگاه وجود دارد و از شخصیت وی جداناپذیر به نظر میرسد. از نظر پوتین هیچ تفاوتی بین باراک اوباما و جورج دبلیو بوش نیست یا اینکه از دیدگاه وی تفاوتی بین ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا وجود ندارد. در حالی که گله و شکایت پوتین در مورد خروج یکجانبه بوش از پیمان ضد موشکهای بالستیک به اندازه کافی عادلانه بوده است، اوباما با نیت خیرخواهانه به پوتین گفت که به تنظیم مجدد آن اقدام خواهد کرد. اگر یک سیستم واحد در دیپلماسی خارجی روسیه وجود داشت کمتر این نگاهبدبینانه تعمیم پیدا میکرد. پوتین همچنین اتحادیه اروپا را به ایالاتمتحده سنجاق کرده است و آنها را نیز همپای واشنگتن در حوادث اوکراین دخیل میداند. روسیه همواره غرب را دخیل در معضلات داخلی خود میبیند. روسها در دهه ۹۰، غرب را عامل اصلی جداییطلبی چچنیها اعلام کردند و اعتقاد داشتند که غرب میخواهد بلای یوگسلاوی را بر سر روسیه بیاورد. پوتین در سخنرانی روز پنجشنبه، با انتقاد از جامعه جهانی تلاش میکرد که به «خود درمانی» بپردازد. پوتین گفت که تحریمهای ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا یک واکنش عصبی به بهار کریمهای و تغییر موقعیت روسیه در برابر اوکراین بود. روسیه در این بهار کریمهای هیچکاری انجام نداد و آنها این موضوع را بهانهای قرار دادند تا در مقابل خیزش روسیه بایستند.
ارسال نظر