چرا چاک هیگل، وزیر دفاع آمریکا استعفا کرد؟
قربانی کاخ سفید
محمدحسین باقی: «چاک هیگل» وزیر دفاع آمریکا استعفا کرد. پس از کمتر از دو سال حضور در این مقام در بحبوحه نگرانیها در مورد اینکه آیا او اساسا مناسب این پُست بوده یا خیر و اینکه از توان رهبری پنتاگون در مبارزه با داعش برخوردار بوده یا خیر، استعفای خود را تسلیم اوباما کرد. یک مقام ارشد دولتی میگفت بحثهای هیگل با کاخ سفید بر سر آیندهاش در ماه اکتبر آغاز شد زمانی که او «صحبت با رئیسجمهور درباره ترک این پُست با توجه به دوره انتقال طبیعی پس از انتخابات میان دورهای را آغاز کرد. » این مقام میگوید: این بحثها تا هفته گذشته ادامه داشت و باراک اوباما دوشنبه صبح استعفای او را در اخبار کاخ سفید اعلام کرد.
محمدحسین باقی: «چاک هیگل» وزیر دفاع آمریکا استعفا کرد. پس از کمتر از دو سال حضور در این مقام در بحبوحه نگرانیها در مورد اینکه آیا او اساسا مناسب این پُست بوده یا خیر و اینکه از توان رهبری پنتاگون در مبارزه با داعش برخوردار بوده یا خیر، استعفای خود را تسلیم اوباما کرد. یک مقام ارشد دولتی میگفت بحثهای هیگل با کاخ سفید بر سر آیندهاش در ماه اکتبر آغاز شد زمانی که او «صحبت با رئیسجمهور درباره ترک این پُست با توجه به دوره انتقال طبیعی پس از انتخابات میان دورهای را آغاز کرد.» این مقام میگوید: این بحثها تا هفته گذشته ادامه داشت و باراک اوباما دوشنبه صبح استعفای او را در اخبار کاخ سفید اعلام کرد. این مقام افزود هیگل در این مقام میماند تا جانشینی برای او یافت شود و به تایید سنا برسد. خبر استعفای هیگل ابتدا در روزنامه نیویورک تایمز اعلام شد که به نقل از مقامهایی که خواستند نامشان افشا نشود، نوشته بود که بروز تهدید از سوی داعش مجموعهای از مهارتها بیش از آن چیزی که هیگل داشت را میطلبید. شایعه استعفای هیگل هفتهها ورد زبان بود تا اینکه به حقیقت تبدیل شد و حدس و گمان درباره جانشین او نامهایی چند را بر زبان انداخت: میشل فلورنوی، یک مقام سابق و ارشد پنتاگون و سناتور سابق از نبراسکا که در صورت انتخاب اولین وزیر دفاع زن خواهد بود؛ سناتور دموکرات «ژاک رید» از رود آیلند و تکاور سابق ارتش؛ «اَش کارتر»، معاون سابق وزیر دفاع و دانشمند هستهای. اینها گزینههای احتمالی هستند.
روشن نیست که کدام یک در میان این گزینهها میتواند ادعا کند که از تخصص و مهارت لازم برای دست و پنجه نرم کردن با تهدیدات تروریستی برخوردار است. «گوپال رانتام»، خبرنگار ارشد فارن پالیسی که اخبار کاخ سفید، پنتاگون و مسائل امنیت ملی را پوشش میدهد، مینویسد: «استعفای هیگل پس از شکستهای چشمگیری است که دموکراتها در انتخابات میاندورهای اخیر متحمل شدند. همچنین این استعفا در بحبوحه نگرانیهای عمیق در مورد عدم اتخاذ استراتژی روشن از سوی دولت آمریکا در مبارزه با داعش در خاورمیانه است.»
هیگل ۶۸ ساله، یک کهنه سرباز جنگ ویتنام و سناتور جمهوریخواه سابق از نبراسکا است که در فوریه ۲۰۱۳ به دولت اوباما پیوست: بیشتر به این دلیل که بر پایان جنگ در عراق نظارت کرده و کاهش بودجه وزارت دفاع را مدیریت کند. اما او درست از همان لحظهای که انتخاب شد با چالشهایی دست به گریبان شد. او توانست از جلسه استماع عذابآور هر دو حزب جان به در برد چرا که نمایندگان هر دو حزب میخواستند موضع صریح او راجع به اسرائیل و برنامه هستهای ایران را بدانند. او سیاست اوباما را در قبال ایران «سیاست مهار» نامید. او با آرای ناپلئونی ۵۸ به ۴۱ توانست وزیر دفاع شود. او به محض حضور در قدرت با طیفی از مسائل روبهرو بود: از انتقال زندانیان گوانتانامو و ظهور داعش گرفته تا مدیریت عقبنشینی از افغانستان و اینکه چه تعداد نیرو به آفریقا بفرستد تا برای مبارزه با ابولا کمک کنند.
او اگرچه در مذاکرات و گفتوگوهای شخصی درگیر بود اما عملکرد عمومی او با علامت سوال روبهرو بود و این وقتی با ژنرال دمپسی رئیس ستاد مشترک مقایسه شود معنی دار میشود و چنین بود که هیگل همیشه با دمپسی در جلسات حضور مییافت. سیاست وزارتخانه تحت امرش در قبال داعش هم گاهی در تضاد با سیاست رسمی دولت قرار میگرفت. با وجود انتقادات که او «مرد برهه فعلی» نبود اما در هفتههای اخیر دستیاران هیگل اعلام کردند که او یادداشتی به سوزان رایس، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، نوشته و از سیاست دولت در قبال سوریه انتقاد کرده است. اگرچه در مورد محتویات این نامه مطلبی در دست نیست اما منتقدان میگویند اشاره او به رفتار دوگانه اوباما در قبال اسد در سال گذشته است که اعلام کرد در صورت حمله شیمیایی مورد تنبیه آمریکا قرار خواهد گرفت اما دولت اوباما عملا هیچ کاری از پیش نبرد. تنها کاری که دولت انجام داد تسلیح مخالفان و به تازگی اتحادی دوفاکتو (غیر رسمی) با اسد علیه داعش بود.
***
به محض انتخاب چاک هیگل بهعنوان وزیر دفاع، چاقوها از غلاف بیرون آمد. شایعهای در واشنگتن پیچید مبنی بر اینکه هیگل به رغم سالها حضور در سنا و دستاوردهایی در اقتصاد و ارتش اما آمادگی این پست را نداشت. اما امروز که او از کابینه اوباما خارج شد، بسیاری از کسانی که به او مشکوک بودند اکنون احساس میکنند که او شایستگی و آمادگی آن پُست را داشت. دولت اوباما دو سال سخت را در مورد مسائل امنیت ملی پیش روی خود دارد. بسیاری به اوباما اصرار میکردند که یک صفحه از میراث سَلَف خود را کنده و تیمی را که چندان خوب برای او عمل نمیکرد دچار دگرگونی سازد. دیوید راتکوف، مدیر اجرایی نشریه «فارن پالیسی»، مینویسد: از دو ماه پیش به این سو این شایعه در میان دولتیها رد و بدل میشد که هیگل احتمالا به «بره قربانی» تبدیل میشود. روابط او با کاخ سفید خوب نبود. او بهعنوان وزیر دفاعی قدرتمند مطرح نبود. برخی مقامهای سابق دولتی میگفتند او «سادهلوح» است. چنین بود که او به سیبل یا مجرای ابراز نگرانیهای روزافزون رهبران نظامی در وزارت دفاع در مورد پاسخِ انفعالی و غیرمنسجم رئیسجمهور و تیم کاخ سفید تبدیل شد و این در مورد عراق و سوریه و مبارزه با داعش بیشتر نمود دارد.
هیگل وقتی به خدمت گرفته شد از دانش بوروکراتیک امنیت ملی و توان رهبری مانند «باب گیتس» و «لئون پانهتا» برخوردار نبود؛ دو نفری که در دوره اول اوباما تجربه حضور در پنتاگون را از سر گذراندند. هیگل نماد آشنایی اندک رئیسجمهور و حلقه نزدیک به او از تحولات دفاعی بود. اما مشکل، هیگل نیست. او از دولت «دور» بود و بیشتر سفر میکرد. مساله اصلی این واقعیت بود که این دولت خود را از اعضای کابینه بیش از هر دولت دیگری بیگانه کرده است. تنش میان او و کاخ سفید و سرخوردگی روزافزون رهبری نظامی و مداخلههایی که تلاشهای دولت در عراق و سوریه را نشان میداد نشانههایی از مشکلات عمیقتری هستند که رویکرد انفعالی رئیسجمهور باعث آن است.
در واقع، شکاف میان کاخ سفید، وزارت دفاع و وزارت خارجه بر سر طیفی از موضوعات است: از شکاف بر سر حمله به سوریه [در سال گذشته] گرفته تا مدیریت نادرست رسوایی NSA و پاسخ انفعالی به حمله پوتین به اوکراین و الحاق کریمه و وضعیت جاری در عراق و بحران داعش. انتخاب یکی از نامزدهای احتمالی- که نامشان در بالا آمده- مشکلات عمیق در درون دولت را حل نخواهد کرد. هر کسی که این پست را میپذیرد باید در مورد پذیرش آن بدون هیچ تضمینی عمیقا اندیشه کند؛ تضمینی مبنی بر اینکه کاخ سفید به نامزد آینده وزارت دفاع آزادی عمل مورد نیاز برای انجام این ماموریت را نخواهد داد.
***
وقتی رئیسجمهور، هیگل را به کاخ بیضی فراخواند، میخواست بداند فرمانده پنتاگون چه برنامهای برای مقابله با تهدید جدید برخاسته از داعش دارد؛ تهدیدی که رئیسجمهور بیمیل را به جنگ خاورمیانه کشیده است. اوباما نمیخواست چیزی در مورد طرحهای دیگر او در مورد دو سال باقی مانده خود بداند. مجله پولیتیکو مینویسد: «وزیر دفاع، با وجود وفاداریهایی که نشان داد، هرگز بخشی از حلقه تصمیمگیری رئیسجمهور در مورد سیاست خارجی نبود بلکه افرادی دیگر از جناح چپ تیم امنیت ملی اوباما بودند که مسائل را سر و سامان میدادند.» این گزارش به نام افرادی مانند «مک دونا»، «سوزان رایس» و دیگرانی اشاره میکند که عملا هیگل را دور میزدند.
این مجله، این تیم و عملکرد آنها را «بدترین کشمکش مخفی نگه داشته شده در واشنگتن» مینامد. استعفای هیگل معمای اساسی در سیاست خارجی که اوباما با آن دست به گریبان است را حل ناشده باقی میگذارد: او متعهد به پایان دادن به دو جنگ شده بود و اکنون باید اولویتهای خود را از عقبنشینی و کاهش بودجه پنتاگون به اولویت مداخله و بازگشت دوباره تغییر دهد اما روشن نیست که استراتژی چیست، چه خواهد شد یا چه کاری انجام خواهند داد. «گلن تروش» تحلیلگر مجله پولیتیکو مینویسد: «پی.جی. کراولی» سخنگوی وزارت خارجه در دور اول اوباما چنین میگوید: «این وضعیت مثل مالک یک تیم است که نمیتواند تغییری در میدان بازی به وجود آورد. تنها گزینه برای او تغییر مربی است و امیدوار است این مساله بتواند تغییری در استراتژی بازی ایجاد کند.» اینکه آیا این نکته در مورد اوباما مصداق داشته باشد باید منتظر ماند و دید اما بیجهت نیست که راتکوف او را «بره قربانی» مینامد؛ برهای که قربانی اختلافات میان کاخ سفید، وزارت خارجه، وزارت دفاع و جناح چپ تیم اوباما در مورد گوانتانامو، بحران عراق و سوریه، ظهور داعش و بسیاری مشکلات دیگر شد. «گلن تروش» مینویسد: «شاید اوباما در آیندهای نزدیک نتیجه کار خود را ببیند.»
ارسال نظر