از سکوت مرگبار تا بیانیه‌های سست

کریستوفر هل سفیر اسبق آمریکا و رئیس مدرسه مطالعات بین‌المللی کوربل در دانشگاه دنور ترجمه: زهرا کریمی خروج به موقع مالکی از مقام نخست‌وزیری عراق یادآور بسیاری از خروج‌های پرمخاطره دیگر رهبران سیاسی‌ است که جایگاه مطلوبی در میان مردم نداشتند. سنی‌های عراق اکنون که مالکی رفته دلایل بسیاری برای حمایت از العبادی خواهند داشت. بافت دولت و جامعه عراق نه فقط به دلیل شکست مالکی در تعامل با اقلیت ۲۰ درصدی سنی بلکه به‌دلیل شکست اهل سنت برای تعامل با کشوری که اکثر رهبران سیاسی‌اش شیعی هستند از هم گسسته است. مثال آشکار داعش را در نظر بگیرید. این گروه نتیجه شکست مالکی در تعامل با اهل سنت نیست. شواهد نشان می‌دهد که داعش نفعی در تعامل با رهبران شیعی نمی‌بیند. آنچه آنها می‌خواهند نابودی جامعه شیعی و زیارتگاه‌هایشان است. با وجودی‌که رویکرد داعش تیره و تار است اما مواضعش در این رابطه مبهم نیست. اگر چه بسیاری از رهبران داعش و بسیاری از اعضای آن عراقی هستند اما این گروه به‌عنوان یک نیرو با بنیه مالی خوب که به خوبی هم تجهیز شده بود طی جنگ داخلی سوریه سر بر آورد. اما داعشی‌ها رضایتی در از بین بردن قدرت علوی‌ها در سوریه نداشتند؛ در عوض، هدف داعش مقابله با هر چالشی در برابر اقتدار خود است چرا که خود را نماینده واقعی سنی‌ها در خاورمیانه و فراسوی آن شناسند.

داعش ممکن است در بیابان ناپدید شود و فقط باعث می‌شود خانواده‌های قربانیان، جرایمی را که این گروه مرتکب شده به‌خاطر آورند اما آنچه فراموش نخواهد شد- به‌ویژه در میان کردها و عرب‌های شیعه- سکوت مرگبار اعضای شورای همکاری خلیج فارس است که به جای محکوم کردن رفتار وحشیانه داعش مجموعه‌ای از بیانیه‌های سست را صادر کردند و هنگام ورود آنها به عراق منکر هرگونه کمکی به آنها شدند. کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس عمدتا مالکی را متهم می‌کنند که کار زیادی برای سرخورده نشدن سیاسی اهل سنت انجام نداده چنانکه همین توضیحی است بر رقابت داعشی‌ها برای کشتار دسته‌جمعی. به همین ترتیب، نه رهبران مذهبی در بغداد و نه رهبران قبیله‌ها و طوایف در غرب عراق کار زیادی برای محکوم کردن این گروه انجام ندادند. در عوض، سنی‌های عراق از روی بدگمانی از تهاجم داعش برای افزایش نفوذ خود در فرآیند تشکیل دولت جدید در عراق استفاده کردند. اکنون زمان آن فرا رسیده که سنی‌های عراق و آن‌سوتر از عراق با شفافیت بیشتری سخن بگویند و عمل کنند و ثبات بیشتری در برابر این تهدید وجودی علیه «تمدن» در «گهواره تمدن» به خرج دهند. راه‌حلی که داعش را خنثی سازد نیازمند راه به جلو در سوریه است. چنین راه‌حلی باید چند بُعدی باشد و احتمالا شامل حمله هوایی علیه داعش در سوریه هم خواهد شد؛ احتمالی که کسی تصورش را هم نمی‌کند. اما سوریه فقط با حمله هوایی اوباما به ثبات نخواهد رسید. باید فشار دیپلماتیک برای رسیدن به اجماع در مورد آینده سوریه را از نو آغاز کرد؛ البته ابتدا میان قدرت‌های خارجی و سپس در میان جناح‌های درگیر.