به بهانه سفر دانیل اورتگا به تهران
ساندنیست آرام
گروه بینالملل - دانیل اورتگا انقلابی دهه ۷۰ نیکاراگوا و رییسجمهور کنونی این کشور دیروز وارد تهران شد و مورد استقبال رسمی محمود احمدینژاد رییسجمهور ایران قرار گرفت. اگر در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و سالهای دهه ۶۰شمسی از سفر اورتگا یا دیگر رهبران سوسیالیست و کمونیست آمریکای لاتین به ایران سخن به میان میآمد، به یک شوخی بیشتر شبیه بود تا واقعیت. اما گذشت زمان این شوخی را به واقعیت تبدیل کرده است و اکنون دانیل اورتگا در ایران به سر میبرد. اورتگا در حالی به ایران آمده که با اورتگای سالهای دور تفاوتهای فراوانی کرده است. دانیل اورتگا
خوزه دانیل اورتگا ساودرا در روز یازده نوامبر ۱۹۴۵میلادی در شهر لالیبرتا مرکز ایلات شانتاله در نیکاراگوا به دنیا آمد. برعکس بسیاری از کسانی که بعدها رهبری انقلابهای چپگرای آمریکایی لاتین را بر عهده گرفتند، دانیل اورتگا از خانوادهای فقیر و تهیدست نبود. او در خانوادهای از طبقه متوسط جامعه نیکاراگوئه به دنیا آمد که البته در آن زمان چندان تعدادشان زیاد نبود. پدر و مادر دانیل، اورتگا هر دو از اعضای گروه مخالف حکومت اناستازیو سوموزا دبایله بودند. به همین دلیل اورتگای جوان بسیار زود وارد فعالیتهای سیاسی شد و طعم سختیهای این راه را چشید. دانیل اورتگا برای اولین بار وقتی تنها ۱۵سال سن داشت، دستگیر و زندانی شد.
یک ساندنیست تمام عیار
چریکهای اصلی مخالف دولت سوموزا ساندنیست گفته میشدند. این گروه که در دهههای هفتاد و هشتاد میلادی بسیار قدرت گرفتند نام خود را وامدار بنیانگذار گروه شورشی خود بودند. فردی به نام ساندنیو که خیلی زودجان خود را در راه مبارزه با دیکتاتوری اناستازیو سوموزا از دست داد.
از سال ۱۹۶۷ دانیل اورتگاه فعالیت گسترده خود را در قالب یک ساندنیست آغاز کرد. ساندنیست تمایلات سوسیالیستی رادیکالی داشتند که به شدت از سوی دولت کمونیست کوبا حمایت میشد. ساندنیستها به مانند بسیاری از دولتهای چپگرا ایالاتمتحده را دشمن و عامل تمام تیرهروزیهای خود میدانستند. سخنرانیهای اورتگا در آن سالها تمامی یادآور در دورنجی است که از سوی آمریکا به مردم آمریکای لاتین تحمیل میشود. اورتگا کمکم رهبری یک گروه مسلح از چریکهای ساندنیست را بر عهده گرفت. فعالیتهای این گروه تهیه پول برای مبارزات علیه دولت اناستازیو سوموزا بود. گاهی این پول به وسیله دستبرد زدن به بانکهای دولتی نیکاراگوا تامین میشد.
اورتگا در جریان یکی از این عملیاتها دستگیر شده و به هفت سال زندان محکوم شد. او پس از آزادی به کوبا گریخت و مدتی در کمپ گوریلا زندگی کرد. دانیل اورتگا در طول حیات چریکی خود مدتی را هم با ارنستو چهگوارا انقلابی آرژانتینی سپری کرد.
انقلاب ساندنیستی
سرانجام مبارزات دانیل اورتگا و دیگر چریکهای ساندنیست نتیجه داد و آنها توانستند در جولای سال ۱۹۷۹ دولت اناستازیو سوموزا را سرنگون کنند. اورتگا یکی از ۵نفری بود که پس از پیروزی انقلاب ساندنیستی به عضویت شورای پنج نفره انقلاب درآمد.
انقلاب ساندنیستی مردم نیکاراگوا نیز مانند بسیاری دیگر از انقلابهای چپگرایانه در آمریکای جنوبی و حوزه دریای کاراییب با شعارهای برابری و عدالت آغاز شدند. نیکاراگوا در آن زمان کشوری فقیر بود و به شدت از ساندنیستها که به سادهزیستی شهرت داشتند توسط مردم حمایت شد. با این وصف وضعیت اقتصادی در دوران حکومت ساندنیستها نیز تغییری نکرد و حتی بدتر شد.
هم اکنون نیکاراگوا دومین کشور فقیر آمریکای لاتین پس از هاییتی است. در سال ۱۹۸۴ دانیل اورتگا که تا آن زمان انقلاب را رهبری میکرد، فراخوان برگزاری انتخابات سراسری را در نیکاراگوا صادر کرد. انتخابات در نوامبر سال ۱۹۸۴ برگزار شد و دانیل اورتگا توانست با کسب ۶۳درصد آرا راهی کاخ ریاستجمهوری نیکاراگوا شود. به دنبال روی کار آمدن ساندنیستها دولت رونالد ریگان در کاخ سفید فعالیت خود را برای براندازی این گروه آغاز کرد. بر اساس اسناد موجود سازمان سیا (آژانس اطلاعات مرکزی) مامور شد تا با پرداخت پول و اسلحه و اطلاعات به مخالفان دولت ساندنیستها زمینه براندازی حکومت آنها را فراهم کند.
آمریکا تصمیم داشت باقیمانده ارتش که به سوموزا وفادار بودند به همراه فئودالها علیه دولت به حرکت وادارد. این نیروها که به کنترا شهرت داشتند مستقیما مورد حمایت ایالات متحده بودند.
خروج از قدرت
انتخابات بعدی در نیکاراگوا نقطه پایان قدرت برای دانیل اورتگا بود. در انتخابات بعدی مردم که شعارهای اقتصادی و سیاسی ساندنیستها را تحقق یافته ندیدند به رقیب او به نام ویولتا باریوس چاموروا رای دادند. ساندنیستها در ابتدا با این انتخابات مخالفت کرده و نتیجه آن را حاصل یک تقلب انتخاباتی بزرگ دانستند.
اما اورتگا نتیجه انتخابات را پذیرفت و سرانجام در ۱۵آوریل ۱۹۹۰ میلادی از قدرت کنارهگیری کرد. او در هنگام خروج از کاخ ریاستجمهوری در جمع هوادارانش حاضر شد و به هوادارانش گوشزد کرد که جنبش ساندنیستی ریشه در پایگاههای مردمی دارد و به همین دلیل بار دیگر ظهور خواهد کرد.
او یادآور شد که مردم پس از چشیدن طعم حکومت طرفداران سرمایهداری بار دیگر در یک انتخابات آزاد به ساندنیستها رای خواهند داد. تحقیق این وعده اورتگا نزدیک به ۱۶سال به طول انجامید. دانیل اورتگا در انتخابات ۵نوامبر سال ۲۰۰۶ میلادی بار دیگر به قدرت بازگشت. اورتگای ۲۰۰۶ با اورتگای ۱۹۷۹ تفاوتهای بسیاری داشت. او دیگر مبارزه را تنها راه غلبه بر مشکلات کشور نمیدانست و به مدارا هم اعتقاد پیدا کرده بود.
شعار برای ملتی فقیر
نیکاراگوا کشوری است فقیر در منطقه نیمه کوهستانی آمریکای مرکزی. این کشور در جنوب هندوراس و شمال کاستاریکا واقع شده است و از شرق و غرب به اقیانوس آرام و دریای کارائیب محدود میشود. زبان رسمی آن اسپانیولی و میزان جمعیت آن براساس آخرین آمارهای رسمی ۵میلیون و ۶۷۵هزار نفر است.
اقتصاد نیکاراگوا در طول ۳۰ سال گذشته رشد چندانی نداشته است. مردم این کشور از یک اقتصاد کاملا معیشتی بدون چشمانداز روشن رشد و توسعه رنج میبرند. اقتصاد نیکاراگوا تحت تاثیر اندیشههای چپگرایانه تاکنون به سمت صنعتی شدن گام برنداشته است و به همین دلیل عمده محصولات صادراتی این کشور را مواد کشاورزی تشکیل میدهد.
بیکاری یکی از اصلیترین مشکلات اقتصادی مردم نیکاراگوا است. هم اکنون نرخ بیکاری این کشور ۸/۳درصد ذکر میشود که با توجه به نیروی کار ۲/۲میلیون نفری این کشور رقم نگران کنندهای است. در حال حاضر ۲/۴۸درصد از مردم نیکاراگوا زیر خط فقر زندگی میکنند.
توان اقتصادی این کشور به قدری پایین است که هنوز نتوانسته بخشهایی که در زلزله دهه هفتاد میلادی این کشور ویران شده را بازسازی کند و هنوز قسمتهایی از کشور که بر اثر زلزله تخریب شدهاست، ویرانه است.
این کشور در سال ۲۰۰۶ میلادی تنها ۷/۱میلیارد دلار صادرات داشته است که عمده اقلام صادراتی آن را قهوه، گوشت، میگو، توتون و شکر تشکیل میدهد. ایالات متحده با ۱/۳۴درصد اصلیترین شریک صادراتی نیکاراگوا بوده است و پس از آن السالوادر و هندوراس با ۳/۱۴ و ۹/۷درصد قرار دارند. میزان واردات این کشور نیز در این زمان ۲/۳میلیارد دلار بوده است. ایالات متحده همچنان اصلیترین شریک این کشور در بخش واردات است.
نظری به این آمارها نشان میدهد که شعارهای انقلابی در طول سالیان گذشته نتوانسته است تغییری در شرایط زندگی مردم فقیر نیکاراگوا ایجاد کند. نرخ بیکاری در این کشور اکنون به بالاترین حد در دو دهه گذشته رسیده است. براساس نوشتههایی که در پایگاه اینترنتی وزارت آموزش و پرورش نیکاراگوا قرار گرفته به وسیله یونسکو جمعآوری شده است هم اکنون بیش از یکمیلیون کودک نیکاراگوایی به دلیل عدم توان پرداخت هزینههای آموزشی از رفتن به مدرسه بازماندهاند.
به نوشته روزنامه بوستون گلاب هم اکنون طی ۲۰ سال گذشته، قدرت خرید مردم به نصف کاهش پیدا کرده است و بدهیهای خارجی به معضل اصلی دولتهای مختلف در این کشور تبدیل شده است. براساس برآوردهای سازمان ملل نزدیک به ۳۰ سال طول خواهد کشید تا این کشور بتواند درآمد سرانه خود را دو برابر کند.
اورتگای نوین
اورتگایی که در سال ۲۰۰۶ میلادی بر سر کار آمد تفاوتهای زیادی با اورتگایی داشت که در سال ۱۹۹۰ از قدرت کنارهگیری کرد.
دانیل اورتگا اگر چه دوستی نزدیکی با هوگوچاوز، رییسجمهور چپگرا و ضد آمریکایی ونزوئلا دارد اما از دیدگاههایی ملایمتر نسبت به او در مواجه با ایالات متحده برخوردار است. در طول سالهایی که ساندنسیتها از قدرت کنار بودند، نیکاراگوا به منطقه آزاد تجاری آمریکای لاتین پیوست که روابط تجاری نزدیکی با ایالات متحده دارد. سیستم اقتصاد آزاد در حال ورود به نیکاراگوا است و جالب آنکه دانیل اورتگا موافقت خود را با گسترش بازارهای آزاد و فعالیت بخشخصوصی اعلام کرده است.
پیشبینی میشود اورتگا دیگر نیکاراگوا را به دامان چپگرایی سوق ندهد و بتواند تعادلی میان دوستی کشورش با کوبا و ونزوئلا از یک سو و ایالات متحده از سوی دیگر ایجاد کند.
دانیل اورتگا در سخنرانیهای خود همواره بر تعامل با ایالات متحده تاکید کرده است و اعلام کرده که درهای اقصاد نیکاراگوا را به روی سرمایههای خارجی باز خواهد کرد. در سخنرانیهای جدید دانیل اورتگا اثری از شعارهای گذشته دیده نمیشود. اورتگا اکنون می داند که کشورش چیزی برای صادر کردن ندارد و قدرت خریدی نیز برای ایجاد بازار مصرف برای دوستان خود ندارد. با این وصف اورتگا می داند که کشورش برای حرکت به سوی توسعه به شدت به کمک مالی و سرمایهگذاری مستقیم کشورهای دیگر وابسته است. در سخنان اورتگای ۶۱ساله نشانههایی دیده میشود که نشان می دهند او میداند که دیگر زمان وفاداری به افکار صرفا ساندنیستی به پایان رسیده و دوران مصلحت اندیشی آغاز شده است. قبول پیوستن نیکاراگوا به سازمان تجارت آزاد منطقه آمریکای لاتین به رهبری ایالات متحده یکی از این نشانهها است.
دانیل اورتگا اکنون به ائتلاف با احزاب لیبرال روی آورده است. ائتلاف او با آرنولد و آلمان رهبر حزب لیبرال این کشور پیروزی او را در انتخابات سال ۲۰۰۶ میلادی رقم زد.
روزهای سختی پیش روی اورتگا قرار دارد. او از یک سو باید دوستی خود با هوگو چاوز را حفظ کند تا به این وسیله بتواند نفت ارزان قیمت نیروگاههای برق کشورش را تامین کند و از سوی دیگر روابط دوستانه خود را با ایالات متحده به عنوان بزرگترین شریک تجاری کشورش حفظ کند.
ارسال نظر