دنیای اقتصاد- اگر رشد سریع اقتصاد جهانی متوقف شود که چندان هم بعید نیست و حتی بهای فعلی نفت ممکن است موجب آن شود، تقاضای جهانی برای نفت کاهش خواهد یافت از طرف دیگر با افزایش عرضه، بهای فعلی نفت واکنش نشان خواهد داد و بعید نیست این فرضیه که بهای نفت به ۴۰‌دلار خواهد رسید، درست از آب درآید. آیا بهای نفت‌خام دوباره به ۴۰ دلار می‌رسد؟

سیدعلیرضا جزایری

حتی اگر تحولات بازارهای جهانی نفت‌وگاز را لحظه به لحظه و ساعت به ساعت دنبال نکنیم، باز هم به سادگی نمی‌توانیم از افزایش شدید قیمت‌ها در چند هفته اخیر بگذریم.

بار قبل، وقوع توفان کاترینا و نتایج ویران‌کننده آن بهای نفت‌خام را به رکورد ۸۵/۷۰‌دلار رساند و این‌بار برنامه هسته‌ای ایران و نگرانی از واکنش آمریکا به این کشور بهای نفت‌خام آمریکا را به بیشتر از ۷۵‌دلار و بهای نفت برنت دریای‌شمال را به بیشتر از ۷۴‌دلار رسانده است. اکنون زمان مناسبی است تا به بررسی این نظریه بپردازیم که مدعی است بهای فعلی نفت‌خام ناپایدار است و در طی زمان با کاهشی شدید، مجددا به حدود ۴۰‌دلار به ازای هر بشکه خواهد رسید.

در ابتدا بهتر است سوال کنیم که آیا بهای بالای نفت به دلیل افزایش قابل‌توجه تقاضا از سوی هند و چین ‌است؟ آیا توان و ظرفیت اقتصاد جهانی در برابر افزایش تقاضای نفت به حدی است که افزایش بهای آن نمی‌تواند مانع شتاب آن شود؟ براساس گزارش دوسالانه صندوق بین‌المللی پول با عنوان «چشم‌انداز اقتصاد جهانی» که هفته قبل منتشر شد، اقتصاد جهان هیچ‌وقت «تا این حد موفق نبوده» و سال ۲۰۰۶ چهارمین سال پیاپی بود که اقتصاد جهان با نرخ بیشتر از ۴‌درصد رشد پیدا کرده و احتمالا رشد امسال به رقم خیره‌کننده ۹/۴‌درصد برسد.

صندوق بین‌المللی پول معتقد است که افزایش جاری بهای نفت عدم‌توازن جهانی را بیشتر کرده و از طرفی به صورت مستقیم و غیرمستقیم به تراز منفی فعلی اقتصاد آمریکا می‌افزاید و بهای فعلی بالای نفت ممکن است نسبت به افزایش‌های گذشته دوام بیشتری داشته باشد. صندوق بین‌المللی پول اضافه می‌کند که تاکنون تاثیرات افزایش بهای نفت بر اقتصاد جهانی به صورت نسبی کم بوده، اما هشدار می‌دهد که هنوز اقتصاد جهان از بحران خارج نشده است.

در سایه تقویت اقتصادجهانی، جالب است که تقاضا برای نفت افزایش نیافته است. از زوایای گوناگون اگر به قضیه نگاه کنیم، خریداران نفت هنوز بهای افزایش تقاضا در دو سال قبل را می‌پردازند. براساس گزارش منتشر شده از سوی آژانس بین‌المللی انرژی در ماه آوریل، تقاضای جهانی نفت در سال ۲۰۰۴ با ۴‌درصد افزایش به ۵/۸۲‌میلیون بشکه در روز رسید. در سال ۲۰۰۴ در واقع جهان شاهد افزایش خیره‌کننده تقاضا برای نفت از سوی چین بود. اما از آن زمان به بعد رشد تقاضای جهانی کندتر شده است. سال گذشته تقاضای جهانی نفت در مجموع ۳/۱‌درصد و در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی تنها ۳/۰‌درصد رشد داشت.

امسال با توجه به پیش‌بینی آژانس بین‌المللی انرژی، تقاضا ممکن است با شتاب بیشتری افزایش یابد و ۸/۱‌درصد رشد کند. با این وجود چنان رشدی در مقایسه با رشد بسیار سریع‌تر اقتصاد جهانی، مهار می‌شود. پس مشکل در کجا است؟ گزارش‌ها حکایت از آن دارد که منابع جدید تامین نفت در حال ورود به بازار است. سال گذشته تولید نفت به طور متوسط به ۱/۸۴‌میلیون بشکه در روز رسید که نسبت به سال ۲۰۰۴ حدود یک‌میلیون بشکه افزایش داشت و نسبت به تولید روزانه ۷/۷۹‌میلیون بشکه‌ای سال ۲۰۰۳ و ۹/۷۶‌میلیون بشکه‌ای سال ۲۰۰۲ از رشد خوبی برخوردار بود.

ظرف سه تا چهار سال گذشته عرضه نفت‌خام از سوی اوپک در حدود ۵/۴میلیون بشکه در روز افزایش داشته و به حدود ۳۰‌میلیون بشکه در روز رسیده است. اوپک علاوه بر نفت روزانه بیش از ۴‌میلیون بشکه گاز مایع طبیعی تولید می‌کند. این در شرایطی است که تولید کشورهای غیر اوپک نیز در همین مدت ۲‌میلیون بشکه در روز افزایش داشته است. عرضه در این مدت حداقل به اندازه‌ای افزایش پیدا کرده که پاسخگوی افزایش تقاضا باشد.

با این وصف چرا قیمت‌ها بازهم افزایش می‌یابد؟ یک دلیل مشکلات توزیع و عرضه است. اقدامات شورشیان نیجریه باعث شده که تا یک پنجم تولید نفت این کشور تحت تاثیر قرار گیرد. حمله نظامی آمریکا به عراق به صورت مستقیم و غیرمستقیم هزینه‌های زیادی را بر دوش مصرف‌کنندگان نفت‌خام با در نظر داشتن بهای بالای آن گذاشته است. تولید نفت‌خام عراق در‌حال‌حاضر ۹/۱‌میلیون بشکه در روز است که نسبت به سطح تولید قبل از جنگ عراق، ۳۰‌درصد کمتر است و از سوی دیگر جنگ باعث شده تا اوضاع خاورمیانه پرتنش شود. از سوی دیگر به گفته رییس آژانس بین‌المللی انرژی، بلاتکلیفی و بحران‌های سیاسی در ونزوئلا، روسیه و چاد هم به مشکلات افزوده است.

به همه مشکلات یاد شده موضوع ایران و تنش‌های گاه و بی‌گاه با این کشور را هم اضافه کنید.

اما آنچه گفته شد تنها عوامل کمک‌کننده به افزایش بهای جهانی نفت نیست. به گفته لی ریموند، رییس‌ سابق هیات‌مدیره غول نفتی، اکسون موبیل، که از ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۵ این سمت را برعهده داشت، ظرف چندین سال آینده، هیچ سوخت دیگری جایگزین نفت نخواهد شد و از سوی دیگر شرکت‌های بزرگ نفتی از جمله اکسون موبیل به دلیل ریسک «بسیار بالا» هیچ‌گونه فعالیتی برای افزایش ظرفیت تولید در قاره آمریکا انجام نخواهند داد.

کمبود سرمایه‌گذاری برای افزایش ظرفیت پالایشگاه‌های نفت‌خام در آمریکا و سایر نقاط جهان به افزایش بهای نفت در سطح بین‌المللی کمک کرده است از آن‌جهت که کمبود تولید به افزایش سود تولیدات پالایشگاه کمک می‌کند و از آن مهم‌تر اینکه عدم افزایش ظرفیت، بهای نفت را بالا می‌برد. مهم‌ترین مصرف‌کنندگان محصولات نفتی نظیر شرکت‌های هواپیمایی به خاطر خرید اوراق آتی نفت‌خام تمایل دارند که قیمت‌ها همچنان بالا بماند.

این مطلب بدان معنا است که هم تولیدکنندگان و هم گروهی از مصرف‌کنندگان از وضعیت موجود راضی هستند و تمایل ندارند کاری انجام دهند که بهای نفت و بالطبع سود آنها کاهش یابد با توجه به آنچه گفته شد، چشم‌انداز پیش‌رو چیست؟ در کوتاه‌مدت هراتفاقی ممکن است. افزایش تنش در مورد ایران و وقوع چند توفان دیگر نظیر کاترینا در آمریکا می‌تواند بهای نفت را به ۸۰، ۱۰۰ یا ۱۲۰‌دلار به ازای هر بشکه برساند. اما تاریخ تغییرات بهای نفت نشان می‌دهد که هرچه افزایش قیمت بیشتر باشد، سقوط آن شدیدتر خواهد بود. این همان اتفاقی است که پس از افزایش شدید قیمت‌ها در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ رخ داد و بهای نفت را به بشکه‌ای ۱۰‌دلار رساند.

اگر رشد سریع اقتصاد جهانی متوقف شود که چندان هم بعید نیست و حتی بهای فعلی نفت ممکن است موجب آن شود، تقاضای جهانی برای نفت کاهش خواهد یافت. از طرف دیگر با افزایش عرضه، بهای فعلی نفت واکنش نشان خواهد داد و بعید نیست این فرضیه که بهای نفت به ۴۰‌دلار خواهد رسید، درست از آب درآید. یکی از اقتصاددانان برجسته مرکز مطالعات جهانی انرژی معتقد است که بهای بالای نفت در این سطح در وضعیت فعلی غیرطبیعی است و بنابراین ممکن است دوباره در سراشیبی کاهش بیفتد.

منبع: تایمز