آمریکا دیگر اقتصاد جهان را هدایت نمی‌کند؟

باراک اوباما رییس‌جمهوری ایالات متحده در مجمع عمومی سازمان ملل/ عکس: رویترز

شادی آذری

روزنامه آمریکایی اینوستورز بیزینس دیلی که در سال ۱۹۸۴ میلادی تاسیس شده است، یک روزنامه اقتصادی چاپ لس‌آنجلس است که معمولا موضوعات مربوط به امور مالی و کسب‌و‌کارها را پوشش می‌دهد و با تیراژ ۲۱۰،۷۰۸ نسخه در روز از دوشنبه تا جمعه در سرتاسر ایالات متحده توزیع می‌شود. این روزنامه در مقاله‌ای با عنوان «آیا دیگر رهبر اقتصاد جهان نیستیم؟» به انتقاد از بخش‌های اقتصادی سخنرانی رییس‌جمهوری ایالات متحده، باراک اوباما، در مجمع عمومی سازمان ملل متحد پرداخته و ادعاهای وی را در مورد اقدامات اقتصادی کشورشان رد کرده است. ترجمه این مقاله را در زیر می‌خوانید:

روز پنج‌شنبه رییس‌جمهوری ایالات متحده در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفت که اقتصاد جهانی «از پرتگاه رکود عقب کشیده شد» و تلویحا به این موضوع اشاره داشت که این حاصل تلاش آمریکا بوده است. او اما دقیقا برعکس وانمود کرده است. به ظاهر به‌نظر می‌رسید که از شنیدن جملات بعدی او هم همه باید کف می‌زدند و وی را تشویق می‌کردند. او گفت: «آمریکا نیز به کشورهای سرتاسر جهان ملحق شد تا رشد اقتصادی را افزایش دهد و با افزایش تقاضا اشتغالزایی را بار دیگر آغاز کند.» اما واقعیت این است که نه، آمریکا هنوز چنین اقدامی انجام نداده است.

درست برعکس، همه اقدامات انجام شده توسط دولت آمریکا منجر به آن شده است که احیای اقتصادی نوپای کشور تضعیف شود و به‌ این وسیله آن دسته از کشورهای اروپایی، آسیایی و آمریکای لاتینی که برای رشد اقتصادی خود به اقتصاد آمریکا وابسته‌اند نیز آسیب دیده‌اند. بر اساس محاسبات دفتر ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا، در مقطعی از احیای اقتصادی که هم‌اکنون در آن هستیم؛ یعنی پانزده ماه پس از ژوئن ۲۰۰۹ ، مردم آمریکا می‌بایست از رشد اقتصادی قوی و افزایش صدها هزار شغل در ماه بهره‌مند می‌شدند.

بر این اساس نرخ بیکاری در این زمان می‌بایست به شدت سقوط می‌کرد؛ اما حقیقت این است که هیچ‌یک از این انتظارات محقق نشده است. در آمریکای امروز کمتر از یک سال پیش شغل وجود دارد و از زمان روی کار آمدن اوباما حدود ۴ میلیون شغل از بین رفته است.

نرخ بیکاری فعلی آمریکا در حد ۶/۹ درصد؛ یعنی بیشتر از نرخ بیکاری در ژوئن ۲۰۰۹، زمانی که احیای اقتصادی پا گرفت، باقی مانده است. این حاصل همه تلاش‌هایی است که اوباما در سخنرانی خود به آن اشاره داشت؛ برنامه ۷۰۰ میلیارد دلاری «نجات» مالی، برنامه «محرک» اقتصادی ۸۶۲ میلیارد دلاری، چاپ ۴/۱ تریلیون دلار پول جدید توسط فدرال رزرو و سرانجام کسری بودجه ۹/۲ تریلیون دلاری ظرف تنها دو سال. این‌ها همه رویدادهایی بودند که مردم آمریکا طی این دوران آن را با همه وجود احساس کردند. اما حاصل همه این‌ها برای مردم چه بود؟ هیچ.

حقیقت این است که تلاش برای ایجاد محرک‌های اقتصادی موجب افزایش کسری بودجه آمریکا شده است. این در شرایطی است که میزان کسری بودجه فدرال بهترین معیار برای سنجش پیروزی یا عدم پیروزی محرک‌های اقتصادی است. کسری بودجه آمریکا بیش از کسری بودجه همه اقتصادهای بزرگ گروه بیست است.

گویی آمریکا در خلاف جهت در حرکت است. مشاغل در حال از میان رفتن هستند و تولید ناخالص داخلی از ۵ درصد در فصل چهارم سال گذشته میلادی به ۷/۳ درصد در فصل نخست و ۶/۲ درصد در فصل دوم سال میلادی جاری رسیده است. به نظر می‌رسد رییس‌جمهوری ایالات متحده تصور می‌کند تنها راه برای اینکه یک اقتصاد رشد کند این است که دولت پول بیشتری خرج کند. در حقیقت او در حال پرتاب آمریکایی‌ها به قعر فروپاشی مالی است. و اما در مقایسه با سایر کشورها باید گفت اقتصاد آمریکا بسیار کند است.

اتحادیه اروپا را در نظر بگیرید.

در ماه ژوئن گذشته، در اجلاس گروه بیست که در تورنتوی کانادا برپا شد، کشورهای اروپایی پیشنهاد اوباما و وزیر خزانه‌داری‌اش، تیم گیتنر را مبنی بر افزایش «محرک» برای اقتصادهایشان رد کردند و در عوض تصمیم گرفتند هزینه‌ها را کاهش دهند. آنها از هدایت شدن توسط آمریکا سرباز زدند. اماآیا این سیاست کارساز واقع شد؟ درست است که کشورهایی که بیشترین مشکلات را در کنترل کسری بودجه‌ها و بدهی‌هایشان داشته‌اند، از جمله اسپانیا، یونان، ایتالیا و ایرلند، هنوز در مشکلات اقتصادی خود دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. اما به آلمان که موتور محرکه اقتصاد اروپا است بنگرید. اقدامات بودجه‌ای که دولت این کشور در پیش گرفت، در میان همه کشورهای اروپایی شدیدترین راهکارهای ریاضتی را به نمایش گذاشت و در فصل گذشته اقتصاد این کشور نرخ رشدی نزدیک به ۹ درصد را تجربه کرد.