تازهترین سرمقاله اکونومیست به بررسی ریاستجمهوری اوباما پس از یک سال پرداخت
دوران سخت
گروه بینالملل- شادی آذری: چقدر دور بهنظر میرسد آن صبح سرد و روشنی که حدود دو میلیون آمریکایی در خیابانهای اطراف کپیتولهیل تا واشنگتن مومنتوم ازدحام کرده بودند تا به سخنان رییسجمهوری جدید کشورشان در مورد پیروزی امید بر ترس و اتحاد به جای درگیری و اختلافنظر گوش دهند. او همانند جورج واشنگتن، با بهیادآوری روزهای تاریک دوران جنگ استقلال، گفت در صورت بروز خطری مشترک، همه آمریکاییها تحت رهبری او برای مقابله با آن خطر بپا میخیزند. از آن روز یک سال گذشته است، بهراستی او چقدر موفق بوده است؟
به نظر اکونومیست کار او خیلی افتضاح هم نبود. در ۱۲ ماه ابتدایی ریاست جمهوری اوباما او بر تثبیت اوضاع اقتصاد کشورش نظارت کرد و اکنون در مرحلهای است که سعی دارد خدمات بهداشتودرمان ارزان را در دسترس تقریبا همه شهروندان آمریکایی گذارد. او عصر شکنجه زندانیان را به پایان رساند و جنگ افغانستان را همزمان با خروج تدریجی از عراق از نزدیک دنبال میکند. و شاید مهمتر از همه اینها اینکه، او توانست بخش اعظم فضای ترس و تنفری که بیشتر جهانیان در دوران ریاستجمهوری جورج دبلیو بوش نسبت به آمریکا احساس میکردند را از میان ببرد.
به طور کلی اوباما دولتی دارای صلاحیت، منضبط و البته معتقد به عقایدی مخالف عقاید عموم را اداره کرد و نکته مهم اینکه کمتر اشتباهاتی چون اشتباهات سال اول ریاستجمهوری بیل کلینتون را مرتکب شد. اما باید در نظر داشت که راههای نرفته او هم به همین اندازه حائزاهمیت بوده است.
اوباما توانست در برابر فشار پوپولیستهای حزب خود تسلیم نشود و قوانینی را که موجب اختناق در والاستریت میشد، بهکار نبست. او از اخذ مالیاتهای تنبیهی از کارآفرینان اجتناب کرد چون آنها باعث حیات اقتصادی کشور میشدند. بجز تصمیم استثنایی و البته مهم او در مورد وضع تعرفه واردات بر لاستیکهای چینی، در مجموع میتوان گفت که اوباما گوشی ناشنوا در برابر زمزمههای طرفداران حمایت از صنایع داخلی داشت. پس چه چیزی از ریاستجمهوری اوست که به دل نمینشیند؟
واقعا تنها یک چیز است که البته آن خیلی بزرگ و مهم است. این مساله که چرا اغلب دستاوردهایی که در بالا برشمردیم باید اصلاح شوند. اوباما بیش از حد پرغوغاست، بیش از حد مشتاق است که محبوب باشد و بیش از حد آمادگی آن را دارد به جای آنکه کارهای دشوار را بعدا انجام دهد، کارهای مورد علاقه مردم را بلافاصله انجام دهد.
واقعیت این است که او به اندازه کافی در برابر مسائل سرسخت نبوده است و دشواریها را تحمل نکرده است. اما او در سال دوم ریاستجمهوری اش مجبور است با مشکلات روبهرو شود. او در خانه با مشکلاتی چون پوشش بهداشتودرمان ارزان برای میلیونها آمریکایی فاقد بیمه مواجه است و در عین حال باید چارهای برای ترس از بیکاری مردم کشورش بیاندیشد. و این بسیار دشوار است چون باید با واقعیت کنترل هزینهها مواجه شود. افزایش مدام هزینههای بهداشتودرمان کل دولت فدرال را با مشکل ورشکستگی مواجه میسازد.
بنابراین بسیار تراژیک است که میبینیم نظام اصلاحات او در این بخش کار چندانی برای مقابله با این مشکل انجام نخواهد داد. البته این جای تعجب ندارد چون رییسجمهوری آمریکا از توجه به جزئیاتی که کنگره از دموکراتها خواسته بود در این زمینه ارایه شود غافل مانده بود.
میزان محبوبیت اوباما در حال سقوط است و بهنظر میرسد او در انتخابات میان دورهای ماه نوامبر حداقل اکثریت خود را در کنگره از دست خواهد داد. منتقدان او میگویند او به جای تمرکز بر موضوع بهداشتودرمان، باید بر مساله مشاغل تمرکز میکرد. هماکنون نرخ بیکاری در آمریکا دو درصد بیشتر از پیشبینی ۸ درصدی است و به حد ۱۰ درصد رسیده است.
از سوی دیگر اوباما در سال پیشرو باید لایحه تغییرات جوی را به کنگره ارائه دهد. و همه اینها حکایت از آن دارد که سال پیشروی اوباما مملو از مسائلی است بسیار دشوارتر از همه آنچه که او در سال گذشته از سر گذرانده است.
ارسال نظر