جنگ اوباما

شادی آذری

چرا جنگ افغانستان نیازمند ذخایر، تلاش و عزم سیاسی بیشتری است

هشت سال پس از سرنگونی دولت طالبان، دورنمای ماموریت نیروهای ناتو در افغانستان بدتر از هر زمان دیگری به‌نظر می‌رسد. گویی هر مجروح از نیروهای غربی، هرگونه تجدید قوا و هر سخنرانی ظاهرفریبانه سیاسی در مورد «درستی» و «لزوم» این جنگ، سرنوشت این ماموریت رابه تقلا و ناامیدی بیشتر محکوم می‌کند.

حمایت‌های غرب از این جنگ که از پیش به‌خاطر تعداد روز افزون زخمی‌ها آسیب دیده بود، در ماه اوت با مشکل دیگری به نام انتخابات ریاست جمهوری مواجه شد. در این انتخابات به طور وسیعی به نفع رییس جمهوری فعلی یعنی حامد کرزای تقلب شد. به رغم این اوضاع تیره و تار، باراک اوباما با درخواست آمریکا و فرمانده نیروهای ناتو در افغانستان، ژنرال استنلی مک کریستال برای اعزام تعداد زیادی نیرو مواجه است. این تصمیم اوباما ریاست جمهوری وی را تعریف خواهد کرد. به‌رغم دشواری و به دلیل دشواری این تصمیم او مجبور است به فرمانده هرآنچه نیاز دارد، بدهد.

مخالفان «حمله سریع» به افغانستان تصور می‌کنند این گزینه یک اقدام «ضد تروریستی» جراحی‌گونه است که بر حملات هوایی ناجوانمردانه و آدم‌کشی بنا نهاده شده است، اما به نظر می‌رسد اوباما به درستی از آن اجتناب می‌کند. فرمانده مک کریستال که یک کهنه‌کار نیروهای ویژه است، بر این نکته تاکید دارد که چنین روشی کارساز نخواهد بود. به عقیده وی با چنین روشی این احتمال وجود دارد به جای اینکه القاعده نابود و ناتوان شود، غیرنظامیان بیشتری کشته شوند و دشمنان تازه‌ای به‌وجود آیند.

خوب است به یاد بیاوریم که در سال ۲۰۰۶ پیش از حمله آمریکا به عراق، با وجود اینکه نیروهای متحد ارتشی مملو از نیروهای آمریکایی و سایر کشورها را در اختیار داشت، دورنمای ذخایر جنگی بسیار تیره‌تر از اوضاع کنونی در افغانستان بود. گفته می‌شود فرمانده مک کریستال برای افزایش تعداد نیروهای آمریکایی در افغانستان یک طیف افزایشی را پیشنهاد کرده است. او پیشنهاد کرده است تا تعداد نیروهای آمریکایی بین ۱۰،۰۰۰ تا ۶۰،۰۰۰ نفر افزایش یابد. هم‌اکنون ۶۲،۰۰۰ نیرو از ۱۰۰،۰۰۰ نیروی خارجی آمریکایی هستند. احتمالا اوباما تلاش خواهد کرد تا تصمیمی سازش‌کارانه اتخاذ کند. یعنی با به‌نمایش گذاردن راه‌حلی نظامی به پیشنهاد فرمانده پاسخ مثبت دهد، اما او برای آرام کردن جو عمومی ضد جنگ کمترین تعداد نیرو را برای اعزام انتخاب خواهد کرد.

این برای آمریکا یک اشتباه خواهد بود. ژنرال مک کریستال می‌گوید هسته مرکزی استراتژی او گام اول آن است یعنی بازیابی شور و حرارت در نیروها. برای نیل به این هدف اقدامی اساسی لازم است. ژست سیاسی گردون براون در اعلام افزایش ۵۰۰ سرباز دیگر برای او خوب بود اما تفاوتی که او با اوباما دارد این است که اوباما باید حداقل ۴۰،۰۰۰ نیرو اعزام کند تا یک ژست سیاسی تاثیرگذار از خود

برجای گذارد.

مهم‌تر از همه اینکه اوباما در این جنگ نیاز به یک اعتقاد راسخ دارد. تردید او طی ماه گذشته بیشتر موجب آسودگی خیال دشمنانش و ناراحتی متحدانش شده است. فقط در صورتی که او نیروهایش را ترغیب کند مردان کشورش و طالبانی که مدت‌ها است آمریکا برای نابودی‌اش آنجاست، این شانس را خواهند داشت که تغییری در اوضاع این جنگ ایجاد کنند.