خروج از سکون

صندوق بین‌المللی پول کاملا برای آینده آماده نیست

گروه بین‌الملل- بحران برای صندوق بین‌المللی پول خوب بوده است. این سازمان بین‌المللی اقتصادی جهان به سمت بیهودگی پیش می‌‌رفت، موعظه‌های صندوق بین‌المللی پول توسط کشورهای ثروتمند نادیده گرفته می‌شد، توصیه‌هایش مورد تنفر کشورهای فقیر بود و وام‌دهی‌اش در جهانی لبریز از سرمایه خصوصی غیرضروری. اکنون همه این صندوق را به عنوان یک پاسخگوی انعطاف‌پذیر و نوآور در بحران می‌شناسند. این صندوق بیش از ۱۶۰‌میلیارد دلار وام جدید و خطوط اعتباری اختصاص داده است، که از بیش از یک میلیارد دلار تخصیص وام در سال ۲۰۰۷ بیشتر است. قرار است ظرفیت وام‌دهی این صندوق سه برابر ‌شود و به ۷۵۰‌میلیارد دلار بر‌سد.

این احیای سریع تا حدی در نتیجه خوش‌شانسی است. سقوط ناگهانی سرمایه خصوصی در پی فروپاشی موسسه مالی لمان برادرز در سال گذشته برای بسیاری از اقتصادهای نوظهور مصیبت‌بار بود اما در عین حال اهمیت یک وام‌دهنده رسمی وام‌های ضروری را خاطرنشان کرد. در این میان رهبری خوب نیز نقش داشته است. دومینیک استراس کان، وزیر دارایی سابق فرانسه که در نوامبر سال ۲۰۰۷ رهبری صندوق بین‌المللی پول را به عهده گرفت، از خود جسارت و مهارت سیاسی‌ای نشان داده است که روسای پیشین صندوق فاقد آن بودند. برای مثال تقاضای او در ژانویه سال ۲۰۰۸ برای محرک‌های مالی جهانی، اکنون یک پیشگویی به نظر می‌رسد. او اصلاحاتی را پیش برده است که به صندوق امکان می‌دهد مبالغ زیاد پول را به سرعت توزیع کند در حالی که کشورهای بیشتری را از جمله قدرت‌های رو به رشدی مثل چین، هند و برزیل قانع می‌کند به خزانه صندوق کمک کنند.

این تحول را باید تحسین کرد. وضع اقتصادی جهان بهتر شده است چراکه صندوق بین‌المللی پول فهم و امکانات عملکرد سریع در بحران را داشت که این امر مورد تحسین مشتریان این صندوق قرار گرفت. اگر اقتصادهای نوظهور صندوق بین‌المللی پول را در زمان بحران منبع قابل اعتمادی از پول نقد بدانند، تمایل کمتری پیدا می‌کنند که مانند دهه گذشته خود را با افزایش ذخایر ارزی در برابر مشکلات بیمه کنند. این امر به رشد اقتصادی جهانی هماهنگ‌تر منجر خواهد شد. استراس کان حامی ثابت‌قدم این منطق قصد دارد بودجه صندوق را بیشتر کند و به حدود ۲ تریلیون دلار برساند.

با این وجود احیای سریع صندوق بین‌المللی پول خطرناک است. این صندوق با وام‌دهی رایگان، سریع و با شروط اندک مرتبط شده است. اما به دلیل آن که این سازمان هنوز تحت تسلط دولت‌های کشورهای ثروتمند است، بعید به نظر می‌رسد اقتصادهای نوظهور به عنوان آخرین پناه به صندوق بین‌المللی پول تکیه کنند مگر آن که قوانین روشنی وجود داشته باشد که در این صورت آینده ناخوشایند وام‌دهی رایگان را تضمین کند. چنین تضمین‌هایی گرچه لازم است تا این کشورهای دوراندیش را قانع کند بر صندوق تکیه کنند، اما برخی کشورها را وسوسه خواهد کرد سیاست‌های اسراف‌کارانه در پیش بگیرند. در عین حال صندوق بین‌المللی پول بر کشورهایی که به آنها وام نداده است نفوذی ندارد حتی اگر سیاست‌های این کشورها به اقتصاد جهانی لطمه وارد کند. این ترکیب خطرناک به جای آن که موجب بهبود صندوق شود، موجب بی‌ثباتی آن خواهد شد.

به تعادل رسیدن در این مساله که صندوق همزمان هم به عنوان آخرین پناه، یک وام‌دهنده معتبر باشد و هم یک پلیس سیاست‌گذاری دشوار است. اما به دلیل حاکمیت این سازمان همه کارها دشوارتر شده است. کشورهای ثروتمند، بخصوص در اروپا از نفوذی نامتناسب برخودارند. بلژیک بیش از برزیل حق رای دارد و چین و هندوستان سهم ناچیزی دارند. فرآیند جرح و تعدیل سهمیه کشورها (که نقش آنها را در صندوق تعیین می‌کند) و اصلاح هیات اجرایی برای کاهش تعداد کشورهای اروپایی بسیار کند بوده است زیرا بسیاری از کشورهای اروپایی به شدت علیه هرگونه از دست دادن نفوذ مبارزه می‌کنند. این امر به طرز شرم‌آوری کوته‌نظری است. اگر صندوق بین‌المللی پول می‌خواهد روی ارتباط تازه کسب کرده خود حساب کند، لازمه آن اصلاح حاکمیت این صندوق و دادن اختیار تصمیم‌گیری به اقتصادهای نوظهور است. این مسائل باید در دستور جلسه اجلاس گروه ۲۰ در نشست این گروه در پیتسبورگ

قرار گیرد.