یادداشت
داووس و جهان در حال توسعه
روستای داووس هر ساله به مدت پنج روز شاهد انبوهی از اقتصاددانان، سیاستمداران، اندیشمندان حوزههای مختلف، تولیدکنندگان بزرگ، بازرگانان و در یک کلام تاثیرگذاران امروز جامعه بینالملل است. در حقیقت هدف اثرگذاری و اثرپذیری ۲۰۰۰فردی است که هر یک در جای مخصوص به خود میتواند منشا تحول باشد. قاعدتا با چنین هدفی هر سال نمایندگان دولتها نیز فارغ از افراد مستقل دعوت میشوند.
پویا جبل عاملی
روستای داووس هر ساله به مدت پنج روز شاهد انبوهی از اقتصاددانان، سیاستمداران، اندیشمندان حوزههای مختلف، تولیدکنندگان بزرگ، بازرگانان و در یک کلام تاثیرگذاران امروز جامعه بینالملل است. در حقیقت هدف اثرگذاری و اثرپذیری ۲۰۰۰فردی است که هر یک در جای مخصوص به خود میتواند منشا تحول باشد. قاعدتا با چنین هدفی هر سال نمایندگان دولتها نیز فارغ از افراد مستقل دعوت میشوند. مجمع جهانی اقتصاد طی این پنج روز بر آن است تا با ایجاد مناظرهها، اجلاسهای مختلف، میزگردها و غیره هر یک از اعضای دعوت شده را به ابراز نظر در مورد تحولات مختلف وادارد و در عین حال این فرصت را به آنها بدهد تا با نظرات دیگران آشنا شوند. در حقیقت این روزنهای است به سوی همگون شدن با در نظر گرفتن فرصتهای هر یک از اعضا و کسانی که این اعضا بر آنها تاثیرگذارند یا به عبارت بهتر کل جهانیان و از همین رو است که این مجمع، مجمع جهانی نام گرفته است. به این ترتیب این مجمع برای کشورهای در حال توسعهای چون ما و نمایندگانمان فرصتی مغتنم است تا با تحولات آتی جامعه جهانی آشنا شده و با درک بهتر از وضعیت پیش رو سیاستهای آتی را پیریزی کنیم. در عین حال از آنجا که در این مجمع اقتصادگردانان بزرگ گرد هم میآیند باز زمان مناسبی برای نمایندگان دولتها است تا با تماسهای مستقیم با اینان ایجادکننده فضاهای تازه برای تحولات اقتصادی در کشور خود باشیم. اما متاسفانه نه در دولتهای پیشین و نه در دولت کنونی، ایرانیان جز گفتن سخنان خود و بدون تاثیرپذیری و در عین حال بدون ایجاد فرصتهای مناسب اقتصادی- سیاسیگویی تنها به عنوان یک مسافرت تفریحی بدین اجلاس نگاه میکنند.
ماهیت مجمع به جز تاثیرات متقابل بین اعضا که نهایتا به نتیجهای برای آنان برسد نیست. سطح نتیجه به دست آمده برای هر نماینده تنها در گرو سطح مطالعاتی وی، آگاهی وی از فضای مجمع و آشنایی با دعوتشوندگان است. بنابراین کشورهای در حال توسعهای که همواره نسبت به دیگر کشورها از سطح تماس کمتری با جامعه بینالملل برخوردارند قادر خواهند بود از لحظهلحظه این مجمع استفاده کنند و با اعتماد سازی نسبت به کشور خود توجه اقتصادگردانان را به خود جلب کنند و به نتایج ملموسی نائل شوند.
این مساله اصلی پذیرفته شده است که وجود شکاف درآمدی میان اعضای جامعه جهانی به معنای آن نیست که باید قطبهایی بر اساس میزان قدرت اقتصادی تشکیل شود و هر دو قطب با یافتن وجوه مشترک بین اعضا بر قطب دیگری بتازد. اگر این گونه باشد در یک کشور نیز پس باید زندگی طبقاتی عصر غیرمدرن حاکم شود. زندگی در دنیای مدرن برابری فرصتها و زندگی در کنار هم را بر مبنای مزیتهای نسبی هر یک از اعضا نوید میدهد و مجمع جهانی داووس نیز سمبلی از آن است. اما آیا همگی کشورهای در حال توسعه توانسته اند از این فرصت برابر برای تحقق مزیتهای خود بهره برند؟
ارسال نظر