گروه بین‌الملل- سال ۲۰۰۷، سالی با حوادث بی‌شمار سیاسی، اقتصادی و طبیعی بود و علاوه بر بحران‌های جهانی مالی که از ایالات متحده شروع شد و همه بازارهای جهان به ویژه اروپا را تحت‌تاثیر قرار داد، موضوع تغییرات آب‌وهوایی و محیط‌زیست از مهم‌ترین اخبار و حوادث سال گذشته بودند و فعالان محیط‌زیست و سازمان ملل متحد سرانجام توانستند سیاستمداران را متقاعد کنند تا مساله «تغییرات آب‌وهوایی» و افزایش تولید گازهای گلخانه‌ای و دی‌اکسیدکربن را در دستور کار کنفرانس سران در بالی اندونزی قرار دهند. ادامه آن مذاکرات قرار است در کنفرانس سال ۲۰۰۸ سران هشت کشور صنعتی در ژاپن ادامه یابد. با این همه به عقیده بسیاری از تحلیلگران از آنجا که هنوز سیاستمداران مشکل تغییرات آب و هوایی را جدی نگرفته‌اند، امیدی نمی‌رود که سازوکار مفید و فعالی برای کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای در جهان تشکیل شود. در حال حاضر کشورهای آلمان، چین، استرالیا و ایالات متحده که هنوز از سوخت کثیف یعنی زغال‌سنگ به دلیل ارزان‌تر بودن آن استفاده می‌کنند، بیشترین حجم دی‌اکسیدکربن را تولید می‌کنند؛ اما رقابت میان چین و ایالات متحده و هزینه‌بر بودن اقدامات تمیزسازی سوخت مانع عمده بر سر راه تشکیل ساز و کار موثری برای کاهش میزان تولید دی‌اکسیدکربن است. اتفاق غیرمنتظره آن است که ایالات متحده رسما اعلام کند اقدامات جدی را به منظور مقابله با این مشکل در پیش گرفته است؛ اما هیچ‌کس تقریبا امیدی ندارد حتی بان‌کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد.

و اما عراق، برای تحلیلگران هنوز سخت و دشوار است که بخواهند پیش‌بینی کنند آیا آمریکا سرانجام نیروهای خود را از عراق خارج خواهد ساخت یا خیر.

اوان سیمپسون، گزارشگر کهنه‌کار بی‌بی‌سی معتقد است ژنرال پترائوس تاکنون در گزارش‌های خود بسیار زیرکانه عمل کرده است و باعث جلوگیری از افزایش نیروهای آمریکایی در عراق شده است، هر چند میزان انفجار بمب و حملات انتحاری در عراق افزایش یافته است. با این همه به دلیل اصرار کنگره و دموکرات‌ها بر خروج تدریجی از عراق و انکار جورج بوش، رییس‌جمهوری از خروج هیچ‌کس نمی‌تواند پیش‌بینی کند که در ایالات متحده اراده‌ای برای خروج از عراق شکل بگیرد. به ویژه که در روزهای پایانی سال ۲۰۰۷، پرزیدنت بوش با انتشار گزارش NIE مستمسک‌های حمله به ایران را از دست داده است.

موضوع ایران دیگر مساله مهم سال آینده به ویژه برای بوش خواهد بود. در روزهای آخر سال ۲۰۰۷ به نظر می‌رسید که فشارها بر ایران در مورد پرونده هسته‌ای تقلیل یافته است؛ اما به هر حال تضمینی وجود ندارد که سکوت و آرامش روزهای پایان دسامبر در سال آینده ادامه داشته باشد. هر چند احتمال بروز درگیری و جنگ با ایران منتفی شده است.

انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده مهم‌ترین اتفاق سال آینده خواهد بود. سیمپسون معتقد است ایالات متحده در‌حال‌حاضر از لحاظ اعتبار و حیثیت در بدترین وضعیت خود به لحاظ تاریخی به سر می‌برد.

وی پیش‌بینی می‌کند در آخرین سال ریاست جمهوری جورج بوش باز هم این اعتبار و حیثیت ریزش خواهد داشت؛ اما در عین حال آمریکا هر هشت یا ده سال احیای حیثیتی خود را از سر می‌گیرد و بنابراین انتظار می‌رود که احیای حیثیت و اعتبار آمریکا از آخرین روزهای زمامداری بوش آغاز شود.

با توجه به رقابت نزدیک میان هیلاری کلینتون و باراک اوباما، هنوز چهره اصلی کاندیدای دموکرات‌ها کاملا روشن نیست؛ هر چند بسیاری از تحلیلگران هنوز علاقه‌مندند از هیلاری کلینتون به عنوان برنده انتخابات و رییس جمهور آینده آمریکا یاد کنند.

به نظر می‌رسد همگی بر این نظر هستند که سال، سال دموکرات‌ها است و التهابی که جمهوریخواهان نومحافظه‌کار هشت سال بر تقدیر آمریکا و جهان تحمیل کرده‌اند باید پایان گیرد.

فرانسه و سارکوزی چه خواهند کرد؟ انتخاب سارکوزی و قول‌های اقتصادی او نتوانست تمایلات چپگرایانه در این کشور ایده‌آلیست را خاموش کند.

به نظر می‌رسد نیکلاس سارکوزی بتواند تغییر عمده‌ای ایجاد کند؛ اما آقای سارکوزی و وزیر خارجه‌اش در پی تشکیل «اتحادیه مدیترانه‌ای» هستند.

اما در بالکان انتظار شعله‌ور شدن درگیری‌های قوی و ناسیونالیستی می‌رود. آلبانیایی‌های کوزو قصد دارند استقلال خود را اعلام کنند تا این منطقه به کشورهای موزاییکی و متعدد تقسیم شود. آن هم در قلب منطقه‌ای که پیشگام اولین اتحاد منطقه‌ای است.

بحران اقتصادی زیمبابوه هم که خبرهای آن در سال گذشته ناخواسته مضحک‌ترین و تلخ‌ترین اخبار اقتصادی بود، پیش‌بینی می‌شود دچار شوک و اضمحلال اقتصادی شود.

البته تحلیلگران پیش‌بینی کرده بودند که در سال ۲۰۰۷ این کشور به لحاظ اقتصادی از هم خواهد پاشید؛ اما نان ۲۰۰۰۰ دلاری هم باعث آن نشد.

و اما چین، میزبان بازی‌های المپیک ۲۰۰۸ خواهد بود و در عرصه رزم ورزشی می‌خواهد ورزشکاران آمریکایی را شکست دهد که به احتمال زیاد در بسیاری از رشته‌ها شانس زیادی دارد.

عرصه بازی‌های المپیک برای دو کشور عرصه زورآزمایی نمادین در عرصه اقتصاد را به نمایش خواهد گذاشت. سیمپسون معتقد است برنده نهایی نبرد چین و آمریکا در المپیک و غیر المپیک اتحادیه اروپا خواهد بود.