IMF بررسی کرد
پیامدهای نفت ۱۰۰ دلاری
دنیای اقتصاد- در حالی به پایان سال ۲۰۰۷ میلادی نزدیک میشویم که بهای نفت بیش از ۹۸دلار است و هر آن این احتمال وجود دارد که قیمتها فوران کرده و بهای نفت از مرز ۱۰۰دلار در هر بشکه عبور کند. صندوق بینالمللی پول در گزارشی به بررسی عوامل موثر بر افزایش نفت و تاثیرات آن بر اقتصاد جهان به ویژه اقتصاد کشورهای مصرفکننده نفتخام پرداخته است. صندوق بینالمللی پول بررسی کرد
تبعات نفت ۱۰۰دلاری
گروه بینالملل- در حالی به پایان سال ۲۰۰۷ میلادی نزدیک میشویم که بهای نفت بیش از ۹۸دلار است و هر آن این احتمال وجود دارد که قیمتها فوران کرده و بهای نفت از مرز ۱۰۰دلار در هر بشکه عبور کند. صندوق بینالمللی پول در گزارشی به بررسی عوامل موثر بر افزایش نفت و تاثیرات آن بر اقتصاد جهان به ویژه اقتصاد کشورهای مصرفکننده نفتخام پرداخته است.
در شرایطی که قیمت نفت خام به سمت ۱۰۰دلار حرکت کرده است شاهد هستیم که هزینه انرژی و سوخت به یک نگرانی بزرگ در کشورهای مصرفکننده نفتخام تبدیل شده است. در اقتصادهای بزرگ و اصلی جهان این قیمتها میتوانند اثرات دیگری نیز در بخشهای مختلف داشته باشند. ریسکهای اصلی که نفت را به سمت صد دلار هدایت میکنند، تحولات جغرافیای سیاسی، ناامنی عرضه و عدم اطمینان بازارها از تداوم عرضه کافی نفت مورد نیاز، کاهش ارزش دلار و محدودیتهای ذخیرهسازی نفتخام است. شوکهایی که تحت تاثیر این عوامل به قیمت نفتخام وارد میشود روی رشد اقتصادی کشورها به خصوصی کشورهای صنعتی و اقتصادهای نوظهور که اصلیترین مصرفکنندگان نفتخام هستند اثر منفی میگذارد که این به سهم خود باعث آسیب رسیدن به رشد اقتصاد جهانی خواهد شد.
افزایش قیمت نفت برای کشورهای واردکننده این کالای حیاتی تبعاتی به دنبال دارد که آن را میتوان در سه اثر عمده دستهبندی کرد. افزایش تورم اولین تالی مستقیم نفت گران در کشورهایی با اقتصاد باز است. به دلیل غیرحمایتی بودن قیمت سوخت به خصوص بنزین، گازوییل و نفت کوره که پرمصرفترین سوختهای فسیلی در کشورهای صنعتی هستند، با نوسانات قیمت نفتخام قیمت این حاملهای انرژی نیز افزایش پیدا میکند. کاهش درآمد کشورهای واردکننده نفت اثر دیگر گران شدن نفت است. بسیاری از کالاهای صنعتی و پتروشیمی با گران شدن نفتخام از قیمت تمام شده بالاترین برخوردار میشوند. در مواردی این افزایش قیمت منجر به کاهش صادرات محصول صنعتی و پتروشیمی خواهد شد.
آشفته کردن و بر هم زدن نظم سیاستهای پولی در کشورهای صنعتی و توسعه یافته یکی دیگر از اثرات نفت گران است. همانگونه که عنوان شد افزایش قیمت نفتخام زمینه افزایش تورم را فراهم میکند. بانکهای مرکزی در کشورهای اصلی مصرفکننده نفت برای خنثی کردن اثرات مخبر این پدیده ناگزیر هستند از ابزارهایی همانند نرخ بهره استفاده کنند. افزایش نرخ بهره یکی از ابزارهای بانکهای مرکزی مستقل برای کنترل تورم است. با این وجود استفاده پی در پی از این ابزار سیاستهای پولی را مشوش و بازارها را سرگردان میکند. افزایش نرخ بهره موجب بیتحرکی بازارها به خصوص بازارهای مالی میشود. کاهش رونق بازارهای مالی بزرگ سبب کاهش رشد اقتصادی کشورها میشود.
افزایش عرضه نفت در شرایط کنونی میتواند بخش زیادی از نگرانیهای موجود در بازار نفتخام را برطرف سازد. اگر چه هنوز مازاد عرضه در بازار وجود دارد و به مرحله بحرانی شوک عرضه نرسیدهایم اما کاهش مازاد در بازار نسبت به دو سال قبل اسباب نگرانیها را فراهم کرده است. بر اساس گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اندکی بیش از یکمیلیون بشکه مازاد نفت وجود دارد.
تولید نفت از مخازن جدید فرآیندی پیچیده و هزینهبر است که کشورها کمتر تمایلی برای تقبل این هزینهها دارند. در این شرایط است که تولیدکنندگان بیشتر به سراغ تولید افزون از چاههای قدیمی خواهند رفت. فشار به این چاهها خود عواقب مخربی برای بازار نفت دارد که کاهش عرضه مهمترین آنها است.
با همه اثرات منفی که قیمت گران نفتخام دارد اکثر تحلیلگران پیشبینی میکنند که این وضعیت در کوتاه مدت به پایان نخواهد رسید. چرا که یا تقاضا باید کاهش یابد و یا اینکه عرضه افزایش پیدا کند. اتفاقی در هر دو حالت نیازمند تدابیر جدی و نگاهی کلی به آینده اقتصاد جهان است.
ارسال نظر