بحران شغل در اقتصاد جهانی

اکونومیست در تازه‌‌‌‌ترین سرمقاله خود تحلیل کرد

بحران مشاغل

دولت‌‌‌‌ها هرچه کنند، بحران در راه است اما می‌‌‌‌توانند آن‌را بهتر یا بدتر کنند

شادی آذری- هیچ چیز بدبختی بی‌‌‌‌کاری همگانی را بهتر از عکس‌‌‌‌های مربوط به رکود به تصویر نمی‌‌‌‌کشد. شما می‌‌‌‌توانید آن را در چهره‌‌‌‌های ناراحت مردها، لباس‌‌‌‌های کهنه آن‌‌‌‌ها و چشمانشان ببینید.

ناامیدی آن‌‌‌‌ها نطفه در افراط‌‌‌‌گرایی سیاسی دارد که لکه ننگی بر روی جامعه بر جای گذارده است؛ اما به علاوه به نسل جایگزین این درس را آموخته است که سیاست دولت سهمی مهم در کاهش آلام کسانی دارد که نمی‌‌‌‌توانند کار بیابند. به مدد برنامه‌‌‌‌های رفاه اجتماعی و مزایای بی‌‌‌‌کاری، که بسیاری از آن‌‌‌‌ها ریشه در روزهای تاریک دارد، دیگر بی‌‌‌‌کاری افراد را به ورطه فقر فرو نمی‌‌‌‌برد، حداقل در جهان پیشرفته.حتی بر اساس بدترین پیش‌‌‌‌بینی‌‌‌‌ها هم رکود امروز به وخامت رکود بزرگی که رشد اقتصاد آمریکا را تا بیش از یک چهارم کاهش داد و یک چهارم از جمعیت در سن اشتغال را به بیکاری کشاند، نخواهد بود. اما در شرایطی که جهان در عمیق‌‌‌‌ترین رکود خود از دهه ۱۹۳۰ تا کنون قرار گرفته و تجارت جهانی با سریع‌ترین سرعت طی ۸۰ سال اخیر افت کرده‌‌‌‌است، بدبختی ناشی از بی‌‌‌‌کاری دسته‌‌‌‌جمعی اجتناب‌‌‌‌ناپذیر به نظر می‌‌‌‌رسد و پرسش بزرگی را که رکود بزرگ آمریکا مطرح ساخته‌‌‌‌بود یادآور می‌‌‌‌شود: دولت‌‌‌‌ها چه باید انجام دهند؟

آمریکا بالاترین نرخ از بین رفتن مشاغل را در جهان غنی به خود اختصاص داده است. از دسامبر سال ۲۰۰۷ که کندی رشد اقتصادی سر گرفت، بازار کار انعطاف‌‌‌‌پذیر این کشور ۴/۴ میلیون شغل را از دست داده است که از این میزان، بیش از ۶۰۰،۰۰۰ شغل در هر یک از سه ماه اخیر نابود شده است. نرخ بی‌‌‌‌کاری آمریکا در ماه فوریه به ۱/۸ درصد افزایش یافته است که بالاترین میزان طی ربع قرن گذشته بوده است.

امروز یک آمریکایی که شغل خود را از دست می‌‌‌‌دهد، کمترین شانس را برای یافتن شغلی دیگر نسبت به هر زمان دیگری که آمارها از نیم قرن پیش به ثبت رسیدند، دارد. به خصوص این موضوع بسیار نگران کننده‌‌‌‌تر می‌‌‌‌شود اگر بدانیم که اقتصاد بسیاری از خانوارها به دو درآمد کامل بستگی پیدا کرده است؛ اما آنچه واضح است این است که بی‌‌‌‌کاری به خارج از مرزهای آمریکا و انگلیس هم رسیده است. در ژاپن تولید سقوطی سریع‌تر از سایر کشورهای ثروتمند دارد. اگرچه نرخ بی‌‌‌‌کاری پایین است، از بین رفتن سریع مشاغل درمیان کارکنان فصلی ژاپن نابرابری را در بازار کار دو دسته‌‌‌‌ای این کشور گسترش داده و جامعه را با نابرابری انسان‌‌‌‌ها مواجه ساخته‌‌‌‌ است.در اروپا بالاترین نرخ رشد بی‌‌‌‌کاری در کشورهایی چون اسپانیا و ایرلند از سریع‌ترین سرعت برخوردار است. اگر چه نرخ رشد بی‌‌‌‌کاری در بسیاری از کشورهای اروپایی پایین‌‌‌‌تر از آمریکاست، اما شاید علت این باشد که بازار کار آنها در برابر کاهش تقاضا کندتر واکنش نشان می‌‌‌‌دهد. باتوجه به این‌‌‌‌که اقتصادهای اروپای مرکزی در حال کوچک شدن است، هیچ شکی نیست که اوضاع بدتر پیش‌‌‌‌رواست. تا پایان سال ۲۰۱۰ بی‌‌‌‌کاری در بیشتر کشورهای غنی به بالاتر از ۱۰ درصد خواهد رسید.

واقعیت این است که هرچقدر دولت‌‌‌‌ها سیاست‌‌‌‌های خود را خوب طراحی کنند، بی‌‌‌‌کاری به شدت در حال افزایش است. در بهترین شرایط هم این معضل زندگی میلیون‌‌‌‌ها تن را تا سال‌‌‌‌ها درگیر می‌‌‌‌کند. اکنون وظیفه سیاستمداران این است که مطمئن شوند این بدبختی چندین دهه طول نخواهد کشید.