پرتاب هیلاری به سوی جهان

شادی آذری

در فقدان حقایق، شایعات چیره می‌شوند. جدیدترین شایعه‌ای که از شیکاگو یعنی جایی که تیم باراک اوباما مستقر است و واشنگتن دی‌سی یعنی جایی که کارشناسان سیاسی زندگی می‌کنند، سربر آورده، این است که قرار است هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه جدید آمریکا شود. اگرچه «منابع» مدعی این خبر شده‌اند، اما همه آنچه می‌توان به یقین گفت این است که کلینتون در هفته گذشته رقیب سابق خود را ملاقات کرده است. و البته این سمت هم هنوز به کس دیگری پیشنهاد نشده است. برای ناظران خارجی که عادت کرده‌اند در سایر کشورها اعضای دولت از رده‌های بالا تا پایین که یک روز پس از انتخابات چیده می‌شود، این موضوع ملال‌آور است که اوباما حتی با گذشت دو هفته کامل از انتخاب خود هنوز هیچ یک از اعضای کابینه‌اش را انتخاب نکرده است. در واقع او بسیار سریع عمل می‌کند. وی تاکنون رییس کارکنان کاخ سفید خود که سمتی بسیار مهم است به علاوه معاون مطبوعاتی و مشاور ارشد خود را انتخاب کرده است. حتی برخی از معاونان و دستیاران آنها را هم منصوب کرده است. سرعت او بسیار بیشتر از رییس‌جمهوری‌های اخیر است.

اما هنوز دو انتصاب مهم در هاله‌ای از ابهام باقی مانده است. هنوز هیچکس نمی‌داند هویت وزیر امور خارجه یا وزیر خزانه‌داری بعدی چیست. شاید بین این دو انتصاب در شرایط بحران اقتصادی کنونی سمت وزارت خزانه‌داری مهم‌تر هم باشد. اما اشغال پست وزارت امور خارجه توسط هیلاری کلینتون جذاب‌تر است. جذاب‌تر از هر رویداد دیگری در جبهه اوباما. البته آشوب‌برانگیز هم هست.

اوباما بسیاری از کارشناسان سیاست خارجی را با علاقه وافر خود به موضوع کاری آنها تحت تاثیر قرار داده است. در شرایطی که آمریکا با دو جنگ دست و پنجه نرم کرده و با چالش‌‌هایی از سوی روسیه مواجه است و خاورمیانه وضعیتی بی‌ثبات دارد و از سوی دیگر چین سربرآورده است، بی‌شک یک روش تازه و خلاقانه برای امور خارجه مورد نیاز است.

اما اگر اوباما این سمت را به کلینتون تفویض کند، بدان معنا است که وظیفه بزرگ و تاثیرگذاری را در احیای شهرت آمریکا در جهان به یک رقیب سابق یا حتی آینده خود واگذار می‌کند که کنترل وی دشوار است. یکی از مقامات قدیمی سیاست خارجه آمریکا در هفته جاری گفت: «هرگز کسی را که نمی‌توانید عزل کنید، منصوب نکنید.» و خانم کلینتون تقریبا غیرقابل عزل کردن است چون از محبوبیت زیادی در حزب دموکرات برخوردار است و همسرش رییس‌جمهور پیشین آمریکا بوده است.

به علاوه انتصاب وی، معاون اوباما یعنی جو بایدن را که رییس کمیته روابط خارجه سنا بوده است و انتظار می‌رفت که نقشی مهم در سیاست خارجه دولت اوباما بازی کند، به حاشیه می‌راند. انتخاب یک وزیر امور خارجه‌ای که شخصیتی کمتر سیاسی باشد مانند بیل‌ریچاردسون یا حتی جمهوری‌خواهانی چون ریچارد لوگار می‌تواند به رییس‌جمهوری جدید اجازه دهد که اقتدار کاخ سفید را بر امور خارجه حفظ کند. چون تصور عدم توافق اوباما و کلینتون بر سر مسائل بسیار ساده است.

شبکه پیچیده معاملات تجاری بیل‌ کلینتون نیز ابهامی بالقوه را در این مورد پدید می‌آورد. چون وی به عنوان ناطق مقادیر زیادی پول از شرکت‌ها و دولت‌های خارجی درآورده است تا موسسه خود را تاسیس کند.

البته جنبه‌های مثبتی هم در این انتصاب می‌توان یافت. خانم کلینتون بسیار باهوش و سختکوش است، هر چند کارشناس سیاست خارجی نیست،اما با بسیاری از رهبران جهان آشنایی دارد. به علاوه وی به مدد سمتش از سال ۲۰۰۳ تاکنون با مسائل مربوط به امور خارجه در کمیته خدمات نظامی سنا آشنا است. اگر او بتواند علاقه خود را به جایگاه رییس‌جمهوری جدید کشورش در خود بکشد، آنگاه خواهد توانست یک وزیر امور خارجه خوب شود. اما این احتمال که او برای اوباما و هر کسی که مشاور امنیت ملی او شود، گزینه‌ای راحت نباشد بسیار زیاد است.