تحلیل اکونومیست از وضعیت بازار نفت
در دوران قابل توجهی به سر میبریم که در آن به جای احساس دلهره، از نفت ۱۰۰دلاری استقبال میشود.
شادی آذری
در دوران قابل توجهی به سر میبریم که در آن به جای احساس دلهره، از نفت ۱۰۰دلاری استقبال میشود. قیمت یک بشکه نفتخام در ماه فوریه از مرز ۱۰۰دلار تجاوز کرد و در یازدهم جولای به ۱۴۷دلار رسید. از آن زمان به بعد قیمت نفت تا بیش از یک چهارم کاهش یافت. البته همه خوشحال نیستند. سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در روز نهم سپتامبر در وین تشکیل جلسه داد تا درباره چگونگی پاسخگویی به کاهشهای اخیر در قیمت نفت بحث کنند. اوپک که با درخواست ایران و ونزوئلا برای کاهش تولید مواجه بود، اما نگران از آنکه قیمتهای بالای نفت باعث کاهش محتاطانهتر مصرف آن در کشورهای ثروتمند شده است، به نوعی از کاهش تولید سر باز زد. این سازمان هدف تولید روزانه ۸/۲۸میلیون بشکه در روز را ثابت نگه داشت، اما توافق کرد که بیشتر به این هدف متعهد باشد و مازاد تولید را کاهش داد و این تصمیم موجب یک کاهش ۸/۱درصدی در کل تولید شد.برخی کشورها میخواهند قیمتهای نفت تا حد ممکن بالا برود تا بودجههای خود را برای ولخرجیهایشان افزایش دهند، اما عربستان سعودی، بزرگترین عضو اوپک، تولید نفت خود را طی تابستان افزایش داد تا از وارد آمدن خسارت بیشتر به مصرفکنندگان ثروتمند خود که از بحران اعتبارات در عذاب بودند، جلوگیری کند. این اقدام مفهومی خوب داشت. حتی کشورهایی چون آلمان و ژاپن که خیلی هم به وام وابسته نیستند، از بحران بدهیهای وام مسکن به عذاب افتادند درست مانند آمریکا و انگلستان. این شرایط همزمان شد با قیمتهای سرسامآور نفت در کنار فروپاشی بازار اعتبارات.در چنین شرایطی، سقوط اخیر قیمت نفت (وغذا) مفری برای مصرفکنندگان به شدت تحت فشار قرار گرفته، محسوب میشود. هرچند قیمت نفت به اندازه کافی کاهش نیافته است که مقامات بانکهای مرکزی تاکنون آن را جشن بگیرند. به نظر میرسد تورم در پی کاهش قیمت نفت و غذا کاهش مییابد. اما برخی از سیاستگذاران نگرانند که شاید این قیمتها به سرعت به حد قابلتحمل نرسند. نگرانی آنها از این است که قیمتهای بالای نفت ممکن است به نرخ رشد بالقوه اقتصادشان آسیب زده باشد. همانطور که در حال حاضر تورم را به بالا هدایت میکند. اگر اینطور باشد،رشد کند تولید ناخالص داخلی نخواهد توانست دوایی برای درد تورمی اقتصاد باشد و نمیتواند تورم را کاهش دهد.این احتمال توسط شورای تنظیم نرخ بهره بانک مرکزی اروپا در کنفرانس «بانک مرکزی اروپا و ناظران آن» در فرانکفورت در روز پنجم سپتامبر مطرح شد. این افزایش در قیمت نسبی نفت، هزینه تولیدات با مصرف زیاد انرژی را بالا میبرد و این موضوع منجر میشود برخی از کارخانجات و ماشینآلات غیرسودده شوند.
حتی یک شوک نفتی میتواند اقتصاد را به سمتی هدایت کند که ظرفیتها بلااستفاده باقی بمانند و تولیدات بیش از هزینه شود.
به همین دلیل، سیاستگذاران نیاز دارند بسیار دقیق باشند و هنگام بروز شوک نفتی به اقتصاد بیش از حد محرک وارد نسازند. بنا به اعلام شورای تنظیم نرخ بهره بانک مرکزی اروپا یکی از اشتباهات سیاستگذاران که در دهه ۷۰میلادی به رکود تورمی منجر شد، نوع نگاه تاثیر نفت گران بر تولیدات بود.
یک مطالعه تازه که توسط سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه انجام شده است نشان میدهد که قیمت بشکهای ۱۲۰دلاری نفت طی سالها میتواند تولیدات بالقوه را در آمریکا تا ۴درصد و در اروپا تا ۲درصد کاهش دهد. زیرا ماشینآلات خیلی کند به روز میشوند و این تاثیر به تدریج ۲/۰درصد از رشد تولید، ناخالص داخلی آمریکا را از بین میبرد.اما بیشتر مسائل بستگی به این دارد که سایر هزینهها چگونه باشد. اگر شرکتها بتوانند بخشی از قیمتهای بالای نفت را با کاهش دستمزدهای حقیقی (از طریق قیمتهای بالاتر یا پرداختهای کمتر سخاوتمندانه) جبران کنند، بخش بزرگتری از تولید کالاهای سرمایهای میسر خواهد شد.
این اتفاق ممکن است در آمریکا رخ دهد چون رشد دستمزدها خیلی کمتر از تورم است.فشار قیمت بالای نفت بر کارکنان وارد آمده است. اما در مقایسه در ناحیه یورو نشانههای بیشتری وجود دارد از اینکه دستمزدها در واکنش به تورم اخیر، در حال افزایش است. ژان کلود تریشه، رییس بانک مرکزی اروپا هشدار داده است که تاثیر نفت گران در رشد بالقوه «نباید نادیده انگاشته شود». هیجان بانک مرکزی اروپا درباره آن ممکن است مانعی ایجاد کند برای تسریع کاهش نرخ بهره آن بانک.
ارسال نظر