مترجم: شادی آذری

ذرت سرتاسر نبراسکای شرقی را در تابستان می‌پوشاند. جاده‌هایی که بر فراز تپه‌ها ادامه یافته‌اند، مزارع را مانند نواری جدا کرده‌اند.

در قرن نوزدهم میلادی بود که در آمریکا طی قانونی این مزارع به قطعات مشخص تقسیم شد تا خریداران تازه‌ای داشته باشد. خانواده پتی کودی مزرعه خود را از زمان وضع آن قانون به دست نیاوردند، اما خریداران تازه‌ای هم نیستند. آنها زمینشان را بیش از ۱۰۰ سال پیش خریدند.از بعضی جنبه‌ها تغییرات چندانی ایجاد نشده است. خانم کودی و برادرش ۲۸۰ آکر (۱۱۳ هکتار) زمین زیرکشت و تعدادی گوسفند و بز دارند.اما اکنون عصر پررونقی است. قیمت کالاها و زمین به شدت بالا رفته است. لایحه جدید کشاورزی مملو از یارانه‌ها است.

میانگین درآمد کشاورزان نسبت به سال گذشته ۳/۶درصد افزایش یافته و به ۸۹۴۳۴ دلار رسیده است.

البته بخش اعظم سودها توسط عاملین بزرگ جمع‌آوری می‌شود. خانم کودی که به یک لاستیک بزرگ تراکتور تکیه زده است، می‌گوید: کشاورزان کوچک دیگر به سختی می‌توانند رقابت کنند.

مزارع خانوادگی بخش اعظم مزارع را در آمریکا تشکیل می‌دهند. ۹۷درصد مزارع این کشور در سال ۲۰۰۶ یعنی آخرین سالی که در این زمینه آمارگیری شده است به صورت خانوادگی اداره می‌شدند.

اما همه مزارع خانوادگی مساوی نیستند. در سال ۲۰۰۶ مزارع «بزرگ» خانوادگی (یعنی مزارعی که سالانه فروشی بالای ۲۵۰هزار دلار دارند)، ۶/۷درصد کل را تشکیل می‌دادند، اما ۶۱درصد تولید را بر عهده داشتند.

در شرایطی که خانواده‌های صاحب این مزارع بزرگ ۶۸درصد درآمدشان را از کشاورزی به دست می‌آوردند، کشاورزان کوچک مجبور بودند بخش اعظم پول خود را از جاهای دیگر به دست آورند.

حدود ۶۳درصد از کل زمین‌های کشاورزی یا به بازنشستگان تعلق داشت یا به کسانی که شغل اصلی‌شان کشاورزی نبود.

خانم کودی جزو ۲۷درصد باقیمانده بود. آنها کشاورزان کوچکی بودند که شغل اصلی خود را کشاورزی تعریف کرده بودند، اما حتی این گروه بخش اعظم درآمدشان را از سایر منابع از جمله مشاغل جانبی به دست آورده بودند.

سقوط تعداد مزارع کوچک به خوبی به ثبت رسیده است. از دهه ۳۰ میلادی ابداعات بخش کشاورزی و افزایش اشتغال در بخش‌های غیر کشاورزی بهره‌وری را بالا برد و تعداد مزارع را کاهش داد.

نبراسکا در سال ۱۹۳۴ دارای ۱۳۵۰۰۰ مزرعه بود. سال گذشته این تعداد به ۴۷۳۰۰ مزرعه سقوط کرد.

نقش دولت آمریکا در این فرآیند تا مدت‌ها مورد بحث بود. مایک کورث، یک کشاورز از شمال شرقی نبراسکا می‌گوید: تغییر اجتناب‌ناپذیر است، اما من موافق نیستم که دولت نقش بزرگی در تعیین این تغییر داشته باشد.

هر چند کورث از دولت برای کالاهایش پول دریافت می‌کند، اما به یک منتقد تبدیل شده است.

کورث و متحدانش که در قالب یک گروه مخالف سیاست‌های دولت به واشنگتن آمده‌اند، می‌گوید: یارانه‌ها به کشاورزان بزرگ کمک می‌کند که قیمت زمین‌هایشان را بالا ببرند و شرایط ادامه حیات را برای کشاورزان کوچک دشوار می‌سازند.

گذشته از تسریع روند تغییرات، کورث و گروهش امیدوارند دولت این تغییرات را ریشه‌ای کند.

آنها می‌گویند: کشاورزان کوچک قشر متوسط مناطق حومه شهرها هستند و اگر دولت کوتاهی کند شرایط اجتماعی آنها بدتر می‌شود.