تحلیل اکونومیست از آینده حزب کمونیست چین
قدرت فزاینده، دولت نگران
رفیعه هراتی
ازجمله افرادی که نودمین سالگرد تاسیس حزب کمونیست چین را در تاریخ اول جولای جشن میگیرند بورژواهای مرتجع جامعه هستند. احتمالاً مهمترین رکن حامی حزب کمونیست، یعنی طبقه متوسط چین پیش از تاسیس این حزب در دهه ۱۹۹۰ وجود خارجی نداشت. تاکنون کمونیستها از این تاکتیک شهرنشینان ثروتمند که سیاست را باید با رشد سریع ثروت معامله کرد، جانبداری کردهاند. اما با توجه به اینکه رشد اقتصادی طی دهه آینده کند میشود، این حزب به سختی میتواند بر سر حرف خود باقی بماند.
طرح: اکونومیست
رفیعه هراتی
ازجمله افرادی که نودمین سالگرد تاسیس حزب کمونیست چین را در تاریخ اول جولای جشن میگیرند بورژواهای مرتجع جامعه هستند. احتمالاً مهمترین رکن حامی حزب کمونیست، یعنی طبقه متوسط چین پیش از تاسیس این حزب در دهه ۱۹۹۰ وجود خارجی نداشت. تاکنون کمونیستها از این تاکتیک شهرنشینان ثروتمند که سیاست را باید با رشد سریع ثروت معامله کرد، جانبداری کردهاند. اما با توجه به اینکه رشد اقتصادی طی دهه آینده کند میشود، این حزب به سختی میتواند بر سر حرف خود باقی بماند. بنابراین، دستیابی به صلح و رفاه به اصلاحات سیاسی گوناگونی بستگی خواهد داشت که این حزب به شدت تلاش کرده است از آنها اجتناب کند.
در پانزده سال گذشته طبقه متوسط از حزب کمونیست به دلیل کارهایی که برای این طبقه انجام داده حمایت کرده است. قوانین این حزب پیشرفتهای اقتصادی فراوانی را به وجود آورده ، از نقش مشروع چین به عنوان یک قدرت جهانی حمایت کرده و مهمتر از همه، این کشور را از بازگشت به آشوبهایی که در بیشتر سالهای قرن بیستم گرفتار آن بود حفظ کرده است. این حزب از مشکلات پس از دوران کمونیست در اتحاد جماهیر شوروی سابق درسهای ارزشمندی گرفته است.
اما، روابط دوستانه بین حزبی که خود را حامی طبقه کارگر میداند و حامیان واقعی آن یعنی طبقه متوسط در حال حاضر درمعرض خطر قرار دارد. ریشه این مساله در کندی رشد اقتصادی است. با توجه به رشد اقتصادی دو رقمی چین، در دهه نخست این قرن شاهد اوج رونق اقتصادی چین بودیم. اما سقوط ناگهانی از این اوج غیرممکن نیست: این سقوط میتواند به دلیل تلاش ناموفق در حل مشکل حباب مستغلات یا آنچه که نخستوزیر «ببر رها شده» تورم مینامد، رخ دهد (در حال حاضر تورم چین ۵/۵ درصد و بیشتر از سطح سه سال گذشته است). اما سقوطی فوری بعید به نظر میرسد زیرا تورم هنوز از کنترل خارج نشده است و بسیار پایینتر از ۷/۲۷ درصدی قرار دارد که در سال ۱۹۹۴ به آن رسید. خطر در میان مدت در کمین است. همچنان که چین به سمت کشوری با درآمد متوسط پیش میرود، رشد اقتصادی آن در دهه آینده کند خواهد شد و بار سنگین نگهداری از بیشترین جمعیت سالمندان با وجود کندی رشد اقتصادی زندگی را برای طبقه متوسط دشوارتر خواهد کرد.
برای جبران این مشکلات، حزب کمونیست باید تغییرات اساسی ایجاد کند. این حزب تلاش میکند چین را از مدل بیثبات فعلی که در آن رشد اقتصادی به سرمایهگذاری فراوان و تولید برای صادرات وابسته است، به مدلی که در آن مصرف داخلی نقش بیشتری ایفا میکند، سوق دهد. این کشور راه درازی را برای ارتقای بخش بهداشت و درمان، نظام بازنشستگی و تامین اجتماعی به منظور دلگرم کردن مردم درپیش دارد. همه این کارها برای ترغیب طبقه متوسط به پسانداز کمتر، ضروری است.
علاوه براین، کسب و کارهای دولتی چین اشتهای سیریناپذیری برای سرمایه دارند که بسیاری از این سرمایهها نیز به هدر میرود. اما محدود کردن شرکتهای دولتی به معنی گرفتن شغل همه افراد، ازجمله بخشی از طبقه متوسط، است که با این شرکتها مرتبط هستند. عقیده حزب کمونیست (تفکر مارکسیسم- لنینیسم- مائوئیسم) برای اکثر این افراد بیمعنی است. این حزب در مورد اطلاعات اعضای ۸۰ میلیونی خود پنهانکار است. اما یک گزارش رسمی که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد نشان داد از میان درخواستهای جدید برای عضویت در این حزب دانشجویان بالای ۱۸ سال بیشترین درخواست را دادهاند. گرچه تصمیم این جوانان برای عضویت در این حزب نشاندهنده قدرت حزب است، اما انگیزه آنان بسیار متفاوتتر از انگیزه نظریهپردازان کهنهکار حزب است.
این حزب باید به شدت برای تقویت زندگی شهری که به اقتصاد نیرو بخشیده است تلاش کند. چین قسمت آسان کار یعنی جذب جوانان بیکار روستایی به شغلهای شهری را انجام داده است. اما ایجاد شغل در حال کند شدن است. این کار زمانی موثر است که کشاورزان بتوانند زمینهای خود را بفروشند و یا رهن دهند و از پول آن برای محکم کردن موقعیتشان در شهر استفاده کنند. اما حزب کمونیست به خاطر ترس از رعایای تهیدست و دلایل ایدئولوژیک، به شدت نگران خصوصیسازی زمینهای کشاورزی است.
نظام ثبت خانوار، که براساس آن مهاجرانی که به مدت طولانی در شهر زندگی کردهاند همچنان به عنوان روستایی تعریف میشوند، آنان را از مسکن، آموزش و دیگر مزایا محروم میکند. بنابراین تعجبی ندارد که نارضایتی این مهاجران فزاینده میشود. از دهها هزار تظاهراتی که در هر سال روی میدهد، اکثر تظاهرکنندگان روستاییانی هستند که از میزان غرامت پرداخت شده برای مصادره زمین به منظور اجرای برنامههای توسعه ناراضی هستند. اما، ناآرامیهای شهری، همچون ناآرامی اخیر که توسط کارگران کارخانه در استان گوآنگدانگ در جنوب چین به وجود آمد، معمول شده است. اگر حزب کمونیست قصد دارد صلح را در شهرها حفظ کند و اگر میخواهد به جذب مهاجران ادامه دهد، باید راهی بیابد که آنان را به شهرنشینانی تمامعیار تبدیل کند.
وضع مالیات
در این حوزه حزب کمونیست رویارویی مستقیمی را با طبقه متوسط دارد. فراهم کردن مسکن و مزایایی مشابه آنچه خانوارهای شهری دارند برای مهاجران و ساخت شبکه امنیت اجتماعی پرهزینه خواهد بود. اگر افزایش مالیاتها چاره کار باشد، طبقه متوسط نیز در عوض حق اظهارنظر سیاسی را مطالبه خواهد کرد. و این روزی است که حزب کمونیست از آن واهمه دارد. از زمان اعتراضات سراسری سال ۱۹۸۹ که به رهبری دانشجویان انجام شد، نخبگان تحصیلکرده شهری خاموش بودهاند. اما این حزب از این افراد بیشتر از کشاورزان و مهاجران سرکش میترسد. اوایل امسال زمانی که درخواست برای برپایی تظاهرات به شیوه عربی «انقلاب یاسمن» در اینترنت منتشر شد، مرکز پکن مملو از پلیس شد.
نگرانیهای طبقه متوسط هنوز به خشم ضد دولتی تبدیل نشده است. اما کاهش برخی از مزایای این طبقه آغاز شده است. در صورتی که بورژواها دست به اعتراض بزند، حزب کمونیست با تنگنای قدیمی ایجاد فضای باز یا سرکوب روبرو خواهد شد. همه شواهد گذشته و سختگیریهای اخیر حاکی از آن است که این حزب گزینه سرکوب را انتخاب خواهد کرد. اما این کار به نوبه خود موجب سیاسی شدن طبقه متوسط میشود. در دیگر کشورهای آسیایی مطالبه دموکراسی با افزایش درآمد رشد کرده است؛ و سرکوب به معنای عقبنشینی از آزادی دادن به مردمی است که آزادی آنها به تدریج در حال افزایش بود.
در سال ۲۰۱۲ رهبری حزب کمونیست- و وظیفه مدیریت این تنشها- به نسل بعد منتقل میشود. انتقال رهبری در سال ۲۰۰۲ به آرامی انجام شد. اما تغییر نسل در ۹۰ سالگی این حزب پرآشوب خواهد بود و به نظر میرسد وظایفی که رهبران حزب در سال ۲۰۰۲ به عهده گرفتند در مقایسه با امروز بسیار ساده بود.
ارسال نظر