شگفت‌انگیزترین بحران جمعیتی

رفیعه هراتی- آیا چین به اندازه کافی جمعیت دارد؟ احتمالا این سوال مضحک به نظر می‌رسد. چین به دلیل داشتن بیشترین جمعیت جهان و اتخاذ اقدامات سختگیرانه برای مهار رشد آن مشهور شده است. با وجود آن که بسیاری از مردم، هم چینی‌ها و هم خارجی‌ها، با وحشت به سیاست تک فرزندی می‌نگرند، ولی تصدیق می‌کنند که چین باید برای محدود کردن جمعیت انبوه خود کاری انجام دهد. اما ارقام جدید سرشماری ادعایی را که چند سال پیش مطرح شد مبنی براین که چین با مشکل جمعیتی دیگری روبه‌رو است، تقویت کرد. این مشکل نرخ بسیار پایین تولد است. جدید‌ترین آمار سرشماری سراسری که سال گذشته انجام شد، نشان داد کل جمعیت سرزمین اصلی چین ۳۴/۱ میلیارد نفر است. این ارقام همچنین کاهش سریع میانگین سالانه نرخ رشد جمعیت را نشان می‌دهد. این نرخ از ۰۴/۱ درصد در دهه گذشته به ۵۷/۰ درصد در سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ کاهش یافته است. این آمار حاکی از آن است که نرخ باروری درحال حاضر تنها ۴/۱ درصد است که بسیار کمتر از «نرخ جایگزینی مادران» یعنی ۱/۲ درصد است که در نهایت به ثبات جمعیتی منجر می‌شود. نرخ باروری، میانگین تعداد کودکانی است که یک زن در مدت زندگی‌اش می‌تواند به دنیا بیاورد. این رشد کند با مسن شدن جمعیت هم همراه شده است. در حال حاضر افراد بالای ۶۰ سال ۳/۱۳ درصد از کل جمعیت را تشکیل می‌دهند که این میزان نسبت به ۳/۱۰ درصد در سال ۲۰۰۰ افزایش یافته است. در همین دوره، تعداد افراد زیر ۱۴ سال از ۲۳ درصد به ۱۷ درصد کاهش یافته است. استمرار این روند فشار بیشتری را بر نیروی کار جوان که باید از خویشاوندان پیرشان مراقبت کنند و نظام بازنشستگی و بهداشت و درمان وارد می‌کند. سهم جمعیتی چین (نسبت بزرگسالان شاغل به کل جمعیت) تقریبا درحال نزدیک شدن به صفر است. سیاست تک فرزندی، علاوه بر نامتوازن کردن پراکندگی سنی این کشور، عدم توازن جنسیتی را هم تشدید کرده است. در چین تولد پسران بیش از دختران است. این مساله تنها مختص این کشور نیست، دیگر کشورها، مشخصا هندوستان، بدون کنترل اجباری جمعیت، با چنین مشکلی مواجه هستند. اما مقامات چین این مساله را انکار نمی‌کنند که سیاست تک فرزندی در این مشکل نقش داشته است. الزام فرهنگی برای پسردار شدن بسیاری از خانواده‌ها را وادار کرده است برای اطمینان از پسر بودن تنها فرزندی که می‌توانند داشته باشند دست به هر کاری بزنند. در سال‌های نخست اجرای سیاست تک فرزندی، این سیاست به کشتن نوزادان دختر منجر شد. با گسترش تکنولوژی سونوگرافی، سقط بر اساس جنسیت جنین فراگیر شد.

آمار سرشماری جدید نشان داد پیشرفت اندکی در متوقف کردن این روند وحشتناک صورت گرفته است. در سال ۲۰۱۰ در ازای هر ۱۰۰ نوزاد دختر، بیش از ۱۱۸ نوزاد پسر متولد شد که نسبت به سطح سال ۲۰۰۰ بهبود اندکی را نشان می‌دهد و حاکی از آن است که در ۲۰ یا ۲۵ سال آینده برای حدود یک‌پنجم این نوزادان پسر، همسر وجود نخواهد داشت و این مساله پیامدهای منفی بسیاری خواهد داشت.

نتایج این سرشماری احتمالا بحث و جدل بین سازمان کنترل جمعیت و دانشگاهیان فعال در زمینه جمعیت را تشدید خواهد کرد. دانشگاهیان خواهان کاهش سخت‌گیری‌های سیاست تک فرزندی هستند. این دو گروه درمورد آینده و همچنین گذشته این سیاست اختلاف نظر دارند.ونگ فنگ، یکی از این دانشگاهیان براین باور است که از زمان اجرای سیاست تک فرزندی در سال ۱۹۸۰ الگوی جمعیتی چین به طور چشمگیری تغییر کرده است. در سال ۱۹۵۰ کل نرخ باروری ۸/۵ درصد بود و تا سال ۱۹۸۰ به ۳/۲ درصد کاهش یافت. ونگ خاطرنشان می‌کند دیگر کشورها نیز طی همین دوره کاهش مشابهی در نرخ باروری داشته‌اند. این مساله مزایایی مثل خدمات درمانی بهتر و کاهش نرخ مرگ و میر نوزادان را دربر داشته است. اما کنترل اجباری جمعیت تاثیر چندانی در کاهش باروری نداشته است. این درحالی است که کاهش باروری در کشورهایی همچون تایوان و اندونزی که دسترسی به وسایل ضدبارداری را افزایش داده‌اند، به اندازه کاهش باروری در چین با سیاست‌های سختگیرانه‌اش، بوده است. تایوان بدون اعمال سیاست‌های کنترل جمعیت توانسته است به اندازه چین نرخ باروری را کاهش دهد.

دولت چین این مساله را که سیاست تک فرزندی در کاهش نرخ باروری بی‌تاثیر بوده است، نمی‌پذیرد. دولت معتقد است به لطف این سیاست، از تولد ۴۰۰ میلیون نفر جلوگیری شده است که اگر این تعداد به دنیا می‌آمدند کشور نمی‌توانست از عهده مخارج آنان برآید. ما جیانتانگ، رییس دفتر ملی آمار چین، می‌گوید:

«به لطف سیاست تنظیم خانواده، شتاب رشد سریع جمعیت به طور موثری کنترل شده است.»

دلایل بسیاری برای دفاع سرسختانه دولت از سیاست تک فرزندی وجود دارد. یکی از این دلایل قابل درک این است که چین کشوری منحصر به فرد است و تجربه دیگر کشورها برای آن مفید نیست. دلیل دیگر اینکه، اگرچه این سیاست در ابتدا نتوانست در پایین آوردن باروری موثر باشد، درحال حاضر می‌تواند باروری را پایین نگه‌دارد. دلیل سوم این است که اگر کنترل جمعیت کنار گذاشته می‌شد، رشد جمعیت افزایش می‌یافت. درحقیقت، دلیل موجهی برای نگرانی‌ وجود ندارد زیرا درعمل، سیاست تک فرزندی از مکانی به مکان دیگر متفاوت است، این سیاست به ندرت درمورد اقلیت‌ها اجرا می‌شود و با شدت بیشتر در مناطق روستایی به اجرا درمی‌آید. در این بخش‌ها افزایش ناگهانی جمعیت وجود ندارد.

ونگ و همکارانش معتقدند سیاست تک فرزندی باید حذف شود. هدف این سیاست یعنی کاهش نرخ باروری، مدت‌ها قبل حاصل شده است. نرخ‌های کنونی، موجب کاهش جایگزینی مادران می‌شود و این مساله نباید ادامه پیدا کند. اکنون، زمان برداشتن اولین گام بزرگ یعنی اتخاذ سیاست دو فرزندی فرا رسیده است. تحقیقی که توسط این گروه انجام شده است نشان می‌دهد خانواده‌های اندکی داشتن بیش از دو فرزند را انتخاب می‌کنند. به نظر می‌رسد دانشگاهیان در مبارزه خود برای غیرسیاسی کردن بحث جمعیت و قرار دادن مبنایی مستدل برای آن موفق بوده‌اند. رییس دفتر ملی آمار چین نه‌تنها از سیاست تنظیم خانواده حمایت می‌کند، بلکه حامی بهبود تدریجی این سیاست به منظور ایجاد توازن بیشتر در رشد جمعیت کشور است. هو جینتائو، رییس جمهوری چین، در اظهارات خود درمورد این سرشماری به طور سربسته به این نکته اشاره کرد که تغییرات در آینده نزدیک رخ خواهد داد. او گفت چین نرخ پایین تولد را حفظ خواهد کرد. اگرچه این کشور سیاست فعلی تنظیم خانواده را ادامه می‌دهد اما آن را بهبود می‌بخشد. به نظر نمی‌رسد این سخن او تاییدی بر سیاست آزادسازی نرخ زاد و ولد باشد. اما احتمالا در پیش گرفتن سیاست دو فرزندی دور از ذهن نیست.