...اکنون رویایش را از میان بردارید

طرح: اکونومیست

احسان ابطحی

چند گلوله کافی بود. اما گلوله‌هایی که بن‌لادن را در روز دوم ماه مه در سیاهی شب و در نزدیکی مجموعه نظامی اسلام‌آباد از میان برداشت، پس از ۱۵ سال تعقیب و گریز بی‌نتیجه، دو جنگ طولانی در عراق و افغانستان، هزینه‌ای بیش از ۱۰۰۰ میلیارد دلار و کشته شدن ۱۵۰ هزار نفر به سوی بن‌لادن شلیک شد. این هزینه‌ای بسیار سنگین برای زندگی یک انسان به شمار می‌رود. باراک اوباما، رییس‌جمهوری ایالات‌متحده هم لحظه‌ای بسیار شیرین را تجربه کرد، لحظه‌ای که گران به دست آمده بود. اوباما در پیگیری و تعقیب بن‌لادن تردیدی به خود راه نداد، چه در دستگیری جنگجویان عادی آنان و چه در دستگیری رهبر فراری آنها. رییس‌جمهوری ایالات‌متحده همان‌طور که مشاورانش آرزو می‌کردند تصمیم گرفت به جای آنکه به مقر بن‌لادن حمله هوایی بکند، نیروهای کماندوی خود را برای از میان برداشتن او به محل اعزام نماید. اوباما خوش‌شانس بود اما این شانس را خودش برای خودش ایجاد کرده بود.

اوباما آنقدر هوشیار بوده‌ است که هشدار دهد افراط‌گرایی نیرویی همچنان خطرناک و القاعده هنوز فعال است. مشکلات هشدار دهنده در پاکستان، یمن و شمار دیگری از نقاط جهان تهدید تغذیه بیشتر خشونت را افزایش می‌دهند. از سوی دیگر مرگ فردی که بیش از هر شخص دیگری تحت تعقیب بود تنها اندک زمانی پس از آن رخ می‌دهد که افراط‌گرایی بیش از هر زمان در برابر تغییراتی که سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا را تحت تاثیر خود قرار داده‌است، آسیب پذیر به نظر می‌رسد. اکنون وظیفه همه کسانی که جهانی امن‌تر را آرزو می‌کردند منزوی کردن اعمال وحشیانه‌ای است که بن‌لادن آن را پیگیری می‌کرد، همان طور که رهبرش را پشت دیوار‌های بلند مجتمع مسکونی‌اش منزوی کرده‌بود.

***

بن‌لادن اهمیت یافته بود، چون لباس محلی مندرس و خاکی را به نماد افراطی‌گری در جهان تبدیل کرده بود. دیدگاه او یعنی برپاسازی یک خلیفه‌گری سلفی اگرچه غیر‌ممکن بود، با این وجود از سوی بسیاری از نخبگان جهان اسلام هم مورد نفرت بود. او تلاش می‌کرد تا مفهوم مقدس شهادت را با قتل یکی کند و آن را به ابزاری علیه آنچه که آن را جنگ صلیبی غرب توصیف می‌کرد تبدیل کند و به خصوص علیه آمریکا آن را به کار برد. این مفهوم بیانگر داستان تضادآلود و افسانه‌ای بن‌لادن بود. فردی که قدرت و ثروتش را در عربستان سعودی رها کرده بود تا با قدرتمند‌ترین ارتش جهان بجنگد.

تروریست‌ها رویای اجرایی کردن برنامه‌شان را می‌دیدند و این در حالی بود که بن‌لادن در دو مسیر فراتر از تصورات موفق عمل کرد. برای بسیاری از مردم و به خصوص غیرمسلمانان و کسانی که با اسلام راستین آشنایی نداشتند اقدامات او به دین اسلام لطمه وارد کرد. برخی غربی‌ها به اسلام بدبین شدند و مسلمانان هم در نقطه مقابل آنان را به بازتولید مسیحیت سلطه‌جو و امپریالیست متهم می‌نمودند.

نام بن‌لادن و نمادی که او تولید کرده بود باعث شد تا در هر دو طرف کسانی که به کلیشه‌ها باوری ندارند، این گونه تفکرات را به استهزا بگیرند.

بن‌لادن سر‌انجام توانست صحنه را به صحنه درگیری تمدن‌ها تبدیل کند و جهان را به جنگ با تروریسم بکشاند. حملات یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ آمریکا غرب را وارد جنگی کرد که هزینه گزاف آن خون و سرمایه بود. در درون ایالات‌متحده، این کشور بسیاری از منابع خود را صرف بوروکراسی امنیتی کرد و در خارج از این کشور قدرت آمریکا در آسیا وارد چالشی تاریخی شد.

در کنار این مسائل آمریکا ناچار شد آنچه را که مهم‌ترین ارزش‌هایش به شمار می‌رفت کنار بگذارد. بخشی از این البته به دلیل جنگ بود، جنگ بی‌رحم و کثیف است. اما به هرحال شکنجه جهاد‌گران بن‌لادن در زندان‌های گوانتانامو چهره و اعتبار آمریکا را از بین برد. هنوز مشخص نیست آیا یافتن بن‌لادن به اعترافی که از این پیکارجویان گرفته شد مرتبط است یا نه. ( و احتمالا هیچ گاه مشخص نخواهد شد.) هر چه که بود پیام او موفق بود، زیرا توانست تعهد آمریکا به آزادی و حقوق بشر را تحت‌شعاع قرار دهد و ادعا کند که این کشور مسلمانان را مورد سوء استفاده قرار می‌دهد.

این پیام آن قدر پتانسیل دارد که بتواند خاطره مرگ بن‌لادن را زنده نگه دارد. او در خانه مجلل خود در نزدیکی اسلام‌آباد محبوس شده بود، بدون تلفن و اینترنت. به هرحال او به چهره‌ای منزوی تبدیل شده بود.

اکنون القاعده‌ای که در شمال آفریقا در منطقه ساحل، شبه‌جزیره عربستان و در دیگر نقاط جهان فعالیت دارد بی‌تردید تلاش خواهد کرد تا این پتانسیل را آزاد کند. امید آنجا است که رایانه‌ها، دیسک‌ها و درایو‌هایی که نیروهای ویژه آمریکایی آن را یافته‌اند مانع از آزاد شدن این پتانسیل شود. تروریسم آنچه که بوده است، باقی خواهد ماند و حمله زود یا دیر بخت موفقیت دارد.

از سوی دیگر آنچه مسلم است این است که بن‌لادن و استراتژی او شکست خورده است. بسیاری از نیروهای خارجی برخلاف خواست بن‌لادن در سرزمین‌های مسلمانان از جمله عراق و افغانستان حضور دارند. نیروهای ارتش هند در کشمیر مستقرند و روس‌ها در چچن و هیچ کدام از کشورهای عرب خاورمیانه رویای تحقق خلیفه‌گری بن‌لادن را تحقق نبخشیده‌اند.

حتی فراتر از این دستاورد‌ها رویای بن‌لادن برای کشتن مخالفان بحث‌های فراوانی را در میان مسلمانان دامن زده‌است. پس از آنکه القاعده هزاران نفر از شیعیان و سنی‌های بی گناه را در عراق سلاخی کرد، حتی بسیاری از پیروان آنها شروع به محکوم کردن دکترین تکفیر دیگر مسلمانان کردند، اقدامی که سلفی‌ها از آن سوءاستفاده می‌کنند و فرمان مرتد بودن و سپس قتل دیگر مسلمانان را می‌دهند. بر اساس آخرین نظر‌سنجی که توسط موسسه پیو انجام شده‌است، اعتقاد به بن‌لادن در سرزمین‌های فلسطینی از ۷۲ درصد در سال ۲۰۰۳ به ۳۴ درصد در سال جاری کاهش یافته است. در اردن هم وضعیت به همین منوال است و بر اساس نظر‌سنجی موسسه پیو اعتقاد به بن‌لادن از ۵۶ درصد در سال ۲۰۰۳ میلادی به ۱۳ درصد در حال حاضر کاهش یافته است.

نکته در این جا است که بهار اعراب و خیزش آنان باعث به حاشیه رفتن افکار بن‌لادن شده‌است. جوانان میدان تحریر خواستار حقوق خود بودند نه خلیفه‌گری مورد نظر اسامه بن‌لادن. شواهد حاکی از آن است که اخوان‌المسلمین هم از افکار خشن بن‌لادن فاصله گرفته‌اند و خواستار جامعه مدنی هستند. بهار اعراب نشان‌دهنده این است که خوشبختانه آنان به دنبال ایجاد نهاد‌هایی هستند که بتوانند در کنار یکدیگر ادامه حیات دهند و این برای ایدئولوژی بن‌لادن ویرانگر است.

اما چگونه باید این روش را ترغیب کرد؟ اول آنکه به هیچ عنوان نباید در برابر تروریسم نرمش نشان داد. القاعده سال‌ها تا توقف فاصله دارد. دوم آنکه باید این موضوع را به رسمیت شناخت که اعضای القاعده در میان خود مسلمانان شکست خواهند خورد به شرط آنکه دولت‌های ورشکسته‌ای که در خارج از جهان عرب واقع هستند و محل پرورش تروریسم شده‌اند به ثبات و پایداری برسند. (مانند افغانستان و سومالی)

موضوع خطرناک دیگر پاکستان است. علاوه بر ریاکاری پاکستان، موضوع سلاح‌های هسته‌ای این کشور موضوعی بسیار مخاطره‌انگیز است بنابر این آمریکا بهتر است همچنان پاکستان را حفظ کند تا آن را از دست دهد.

این نکته هم نباید فراموش شود که حملات یازدهم سپتامبر در شرایطی رخ داد که آمریکا هیچ ابزار دیگری جز حمله مستقیم به بن‌لادن و چانه زنی با سران مستبد عرب نداشت، اما امروز افکار عمومی اعراب در مسیر دیگری است. این بختی است که نباید آن را از دست داد.

انتشار تصاویر ویدئویی تازه از بن لادن

وزارت دفاع آمریکا، فیلم‌های ویدئویی را منتشر کرده که می‌گوید در جریان حمله نیروهای ویژه آمریکا به مخفیگاه اسامه بن‌لادن به دست آمده است.

یکی از این ویدئوها که ظاهرا در اواخر سال گذشته میلادی فیلمبرداری شده،

اسامه بن لادن را در حال صحبت کردن رو به دوربین نشان می‌دهد؛ به همان سبکی که او در گذشته پیام‌های خود را ضبط می‌کرد.

این ویدئو صدا ندارد، اما مقامات پنتاگون می‌گویند که حاوی پیام بن لادن برای مردم آمریکاست. از سال ۲۰۰۷ تاکنون، پیامی از طرف اسامه بن لادن منتشر نشده است و این اولین نوار ویدئویی از رهبر شبکه القاعده است که بعد از آن تاریخ منتشر می‌شود.

در یکی دیگر از ویدئوها اسامه بن لادن در حال تماشای برنامه‌ای در مورد خودش دیده می‌شود که از تلویزیون پخش شده است.

بن لادن در این ویدئو در حالی دیده می‌شود که روی زمین نشسته است و ظاهرا خود را در پتو یا کتی پیچیده است و دستگاه کنترل تلویزیون را در دست دارد.

انتشار این ویدئوها بخشی از تلاش دولت آمریکا برای مجاب کردن کسانی است که در مورد کشته شدن اسامه بن‌لادن در روز دوشنبه گذشته تردید دارند.

یکی از مقامات بلندپایه سرویس اطلاعات آمریکا می‌گوید اطلاعاتی که در حمله به مجتمع اسامه بن‌لادن در پاکستان جمع‌آوری شده، بزرگ‌ترین مجموعه اطلاعاتی است که تاکنون از یک فرد مظنون به اقدامات تروریستی به دست آمده است.

مقامات، در حال بررسی و تحقیق روی کامپیوترها، دی‌وی‌دی‌ها، اسناد و‌ هارد درایوهایی هستند که در حمله به محل زندگی اسامه بن لادن به دست آورده‌اند.

یکی از مقامات بلندپایه سرویس اطلاعات آمریکا گفت کاملا واضح است که مجتمع اسامه بن لادن، مرکز فرماندهی و کنترل عملیات شبکه القاعده بوده و خود او همچنان کنترل این سازمان را به عهده داشته است.