۱۰ سال از سونامی سواحل اقیانوس آرام گذشت
درسهایی از فوکوشیما
زلزله باعث شد ارتباط این نیروگاه با منابع خارجی برق قطع شود؛ سونامی به راحتی به بالای دیوارهای این نیروگاه رسید و آب به زیرزمین این نیروگاه که در آن ژنراتورهای اضطراری قرار داشتند، نفوذ پیدا کرد. این یک خطر قابل پیشبینی بود که ژاپنیها آن را پیشبینی نکرده بودند. از آنجا که راهی برای خنککردن هستههای رآکتور وجود نداشت، سوخت هستهای موجود در آن، شروع به ذوب شدن میکند. آتشسوزی، انفجار و انتشار میزان نگرانکنندهای از تشعشعات، گودالی از جهنم را شکل میدهد که پایهها و ستونهای این نیروگاه را از پای درآوردند.
جهان، بهتزده به تماشا نشسته بود. در شانگهای و سانفرانسیسکو قفسه قرصهای ید و نمک یددار در فروشگاهها خالی شدند چرا که نگرانی از تاثیرات این تشعشعات افزایش یافت، صدراعظم آلمان، آنگلا مرکل که مدتها در کنار رهبران اقتصادی در برابر جنبشهای ضدهستهای ایستاده بود، دستور داد که رآکتورهای هستهای به تدریج از رده خارج شوند. از سوی دیگر چین، برنامه بزرگترین نیروگاه هستهای جهان را به حالت تعلیق درآورد. جهان از سر دادن شعار «رنسانس هستهای» برای مبارزه با تغییرات آب و هوایی، ساکت شد.
واکنش اگرچه قابل درک، اما اشتباه بود. انرژی هستهای معایب زیادی دارد. روند آهسته ساخت این نیروگاهها، هزینه بسیاری را میطلبد و برق زیادی در این راستا مصرف میشود. خطر نیروگاههای هستهای کوچک اما در صورت وقوع، فاجعهآمیز است و به قوانین زیادی برای قاعدهمند کردن آن نیاز است؛ چرا که سابقه بلندبالا و نگرانکنندهای در باب این قواعد وجود دارد و آنچه در ژاپن اتفاق افتاد شاهدی بر آن است. علاوه بر این، نیروگاهها، زبالههایی سمی با طول عمر زیاد تولید میکنند. از سوی دیگر این نیروگاهها ارتباطی با اشاعه سلاحهای هستهای دارند. بسیاری از کشورهای خارج از اروپا که از انرژی هستهای استفاده میکنند، سابقهای درخصوص تلاش برای توسعه بمب داشتهاند. همه این عوامل دست به دست هم میدهند که مردم سراسر جهان با شدت و ضعفهای متفاوتی، نسبت به این فناوری، احساس خوبی نداشته باشند.
در مقابل همه اینها، دو چیز باید به خاطر سپرده شود. نخست آنکه انرژی هستهای قاعدهمند شده، ایمن است. به استثنای فاجعه عظیم چرنوبیل، فجایع هستهای تلفات زیادی در مرگ و میر افراد ندارد. در پی سونامی بود که مردم فوکوشیما جان خود را از دست دادند، نه در پی تشعشعات. دوم آنکه شرایط آب و هوایی جهان، بحرانی است و نیروگاههای هستهای قادرند مقادیر زیادی از برق موردنیاز جهان را بدون آلاینده تامین کنند. گرچه انرژی خورشیدی و باد اکنون بسیار ارزان است، اما این ارزانی مقطعی است. اگر بتوان برخی از ظرفیتهای تولید را برای دسترسی همیشگی به انرژی هستهای فراهم کرد، این انرژی قابل اطمینان است. انرژی هستهای این ظرفیت را دارد و میتوان با آسودگی و در مقیاسی جهانی از آن بهره برد. با همه این احوال، در کشورهای ثروتمند، نیروگاههای هستهای ایمن و بهینه در حال تعطیلی هستند.
به گفته آژانس بینالمللی انرژی، این تعطیلیها به این معناست که اقتصادهای پیشرفته تا سال ۲۰۴۰ بالغ بر دو سوم از ظرفیت هستهای خود را تعطیل میکنند. در این میان زیرساختهای جدید سوخت فسیلی و انرژیهای تجدیدپذیر این شکاف را پر خواهند کرد که جایگزینی انرژیهای تجدیدپذیر همواره با استقبال بیشتری نسبت به سوختهای فسیلی همراه هستند. تعطیلی نیروگاههای هستهای گاه به دلیل مسائل اقتصادی انجام میشود. در کشورهایی مانند آمریکا که انتشار دیاکسید کربن فاقد قیمت است، مزایای انتشار بدون کربن در بازار دیده نمیشود. این امر به انرژی هستهای آسیب میزند و باید اصلاح شود. در شرایطی که تعطیلی نیروگاهها به دلایل سیاسی انجام میشود، مسوولیت بر دوش سیاستمداران حامی محیطزیست است که ادبیات خود را تغییر دهند. تسریع در کاهش انرژی هستهای سببساز گستردهتر شدن چالش میان جهانیان درخصوص محیطزیست شده است. بحث در مورد باز نگه داشتن نیروگاههای هستهای موجود، در برخی از نقاط جهان به پشتوانه تجربهای که از فوکوشیما کسب شد، قوت گرفته و آن تنظیم قواعدی مستقل برای انرژی هستهای است. بریتانیا پس از سال ۲۰۱۱ آزادی عمل بیشتری برای تنظیم قواعد در این حوزه برای خود در نظر گرفت و ژاپن نیز چنین کرد. گرچه امیدها برای اصلاح قواعد پس از حادثه سونامی چندان مثمرثمر واقع نشد اما ژاپن، دست کمپانیهای انرژی را برای اصلاحات باز گذاشت. پرواضح است که ژاپن، بیش از هر جای دیگری به جلب اعتماد در باب انرژی هستهای نیازمند است. این نکته به بزرگترین ضعف انرژی هستهای اشاره دارد. این انرژی در کشورهای دموکراتیک گران است چرا که به دلیل مقررات و فشار افکار عمومی، فروش این انرژی دشوار است. بنابراین این انرژی بهطور فزایندهای توسط خودکامگان حفظ میشود، دقیقا در مکانهایی که قواعد محلی از اعراب ندارند. پس از فاجعه فوکوشیما، برنامه هستهای چین بهعنوان بخشی از تلاش دولت پکن برای تقلیل استفاده از زغالسنگ، سرعت گرفت. این کشور در سال ۲۰۱۹ حدود چهار برابر نسبت به سال ۲۰۱۱ انرژی هستهای تولید کرد. ۱۴ رآکتور در دست ساخت است و بالغ بر ۳۹ رآکتور در مرحله طراحی هستند. کشورهایی که خواهان نیروگاههای هستهای جدیدند اکنون به چین و روسیه بهعنوان تامینکننده نگاه میکنند. این یک گزینه جدی برای دموکراسیهایی است که میخواهند نیروگاههای هستهای قدیمی را با معادلهای غیرموقت جایگزین کنند و به واردکنندگان بپیوندند. اگر رآکتورهای چینی با دانشی طراحی شوند که قواعد تنظیمکننده مستقل را بپذیرند، جهان جای امنتری خواهد شد. همزمان که مراحل تحقیق و توسعه روی استفاده از انرژی هستهای برای مقابله با بحرانهای زیست محیطی در جریان است، دولتهای غربی باید مطمئن شوند که انرژی هستهای بهصورت منصفانه در جهان به اشتراک گذاشته میشود. برخی از رویکردهای جدید، جذابیت ویژهای دارند مثل رآکتورهای بسیار کوچک با هزینههای پایینتر که میتوانند جای نیروگاههای قدیمی را بگیرند و ظرفیتها را ارتقا بخشند. همچنین شاید از آنها برای احیای نیروگاههای قدیمی سوختهای فسیلی نیز استفاده شود. قدرت هستهای دارای اشکالاتی به قامت یک سونامی است. اما با نیروگاههایی که امروزه در چین ساخته میشوند و تا قرن ۲۲ نیز از رده خارج نمیشوند، نمیتوان به سادگی از این امر گذشت. آنچه از فوکوشیما آموختیم استفاده خردمندانه از انرژی هستهای است نه رها کردن آن.