بخش صد و شانزدهم
نه «صلح آمریکایی» نه «صلح چینی» - ۳ مهر ۹۶
نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی
در دهه ۵۰ مائو خاطرنشان کرد که «کشور ما تعداد اندکی بمب اتمی را در آینده تولید خواهد کرد اما قصدی برای استفاده از آنها نداریم؛. . . از آنها فقط بهعنوان سلاحی دفاعی استفاده خواهیم کرد. » «چوئن لای» نیز گفت که «چین درحال توسعه تسلیحات هستهای برای مخالفت با باجگیری هستهای و تهدیدات هستهای است و میکوشد تا مانع استفاده قدرتهای هستهای از تسلیحات هستهای شود. » دولت چین، در بیانیه سال ۱۹۶۴ خود، آشکارا اعلام کرد که چین «هرگز در هیچ زمان و تحت هیچ شرایطی آغازگر استفاده از تسلیحات هستهای نخواهد بود.
نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی
در دهه 50 مائو خاطرنشان کرد که «کشور ما تعداد اندکی بمب اتمی را در آینده تولید خواهد کرد اما قصدی برای استفاده از آنها نداریم؛... از آنها فقط بهعنوان سلاحی دفاعی استفاده خواهیم کرد.» «چوئن لای» نیز گفت که «چین درحال توسعه تسلیحات هستهای برای مخالفت با باجگیری هستهای و تهدیدات هستهای است و میکوشد تا مانع استفاده قدرتهای هستهای از تسلیحات هستهای شود.» دولت چین، در بیانیه سال 1964 خود، آشکارا اعلام کرد که چین «هرگز در هیچ زمان و تحت هیچ شرایطی آغازگر استفاده از تسلیحات هستهای نخواهد بود.» موضع روشن و عمومیای که از سوی این تصمیمگیران اتخاذ شد این بود که تسلیحات هستهای بهعنوان ابزاری در میدان جنگ استفاده نخواهند شد.
افزون بر این، چینیها از همان مراحل اول آگاه بودند که دنبال کردن مقادیر زیادی از تسلیحات هستهای یا قابلیت رزمی ضرورتی ندارد زیرا اعتقادشان این بود که قوای هستهای اندک هم میتواند بازدارنده قوای بزرگ هستهای باشد. البته، با توجه به اینکه قابلیت بقا و اطمینانپذیری قوای هستهای یک کشور هرگز نمیتواند بهطور قطعی 100 درصد باشد اما تصمیمگیران چین برنامه هستهای را به سویی سوق دادند که این مولفههای محدودیتبخش در تعیین اندازه قوای هستهایشان در نظر گرفته شود. «چو» به توسعهدهندگان تسلیحات هستهای کشورش دستور داد که قوای هستهای کشور باید «کیفیت و کمیت مشخصی داشته و برخوردار از انواع معدودی از تسلیحات هستهای باشد.» مائو همچنین خاطرنشان کرد که کمیت تسلیحات هستهای نباید بسیار اندک باشد؛ در غیر این صورت، نمیتوانند اهداف خود را عملی سازند. در این صورت، «هدف»ی که او به آن ارجاع میداد استفاده از تسلیحات هستهای برای شکست رقیب نیست بلکه بازداشتن رقبا از استفاده از تسلیحات هستهای علیه چین است. در نتیجه، «نای رونگ ژن» (Nie Rongzhen) این دستورالعمل را اینگونه توضیح داد که چین باید «ابزارهای حداقلی تلافی را داشته باشد.» دنگ شیائوپینگ نیز آشکارا خاطرنشان کرد که چین باید به یک بازدارندگی هستهای دست یابد «تا ابرقدرتها را از استفاده از این تسلیحات بازدارد.» روشن است که آنچه این رهبران اولیه امیدوار به دستیابی به آن بودند قابلیت یک تلافی هستهای موثر بود. در این زمینه، آنها بسیار با ذکاوت بودند. همگی آگاه بودند که بازدارندگی هستهای مستلزم ترکیبی از کلاهکهای هستهای و ابزارهای تحویلی پیشرفته است. بنابراین، تاکید خاصی بر توسعه بمب هیدروژنی و موشکهای هستهای نهادند. وقتی تلاشهای این کشور برای توسعه موشکهای بالستیک قارهپیما بهخاطر انقلاب فرهنگی به تعویق افتاد و مائو عمیقا عصبانی شد. نگرانی او در خاطرات «وانگ یونگ ژی» (Wang Yongzhi)- مهندس موشکهای بالستیک قارهپیما در آن زمان- آشکار بود. او میگفت که «یی جیان یینگ» (Ye Jianying) در زمستان 1969 به اطلاع او رساند که «رفیق مائو بدون موشکهای قارهپیما نمیتواند سر راحت بر بالین بگذارد» و اینکه «یی»، آنگاه که درحال بررسی پروژههای صنعت هوا- فضا بود، دستوراتی برای دو برابر کردن تلاشهای مربوطه توسعهای صادر کرد.
در اواخر دهه 60، وقتی با توجه به تولید مواد هستهای دستوراتی صادر شد، «چو» بر ضرورت افزودن بر تولید تاکید کرد، نه فقط برای توسعه کلاهکهای هستهای بلکه برای «افزایش ذخایر.» این نشان میداد که این تصمیمگیران اولیه نه تنها ضرورت تسلیحات هستهای بلکه مقیاس و قابلیت ذخیرهای را مدنظر داشتند که برای ساخت قوای کارآمد هستهای لازم بود. مقدار مشخصی از مواد هستهای برای ایجاد شالودهای جهت قوای هستهای کشور به سرعت لازم است و مقدار بیشتری برای اصلاحات آینده برای افزایش قوای هستهای در پاسخ به تغییرات در محیط تهدید امنیتی چین لازم است. در این زمان، تکنولوژی موشکی چین هنوز خیلی عقبمانده بود. در نتیجه، «چو» ترتیباتی برای توسعه موشکهای سوخت جامد مقرر کرد زیرا این ترتیبات متحرکتر و باثباتتر از موشکهای سوخت مایع خواهد بود و بنابراین، برای توسعه قابلیت موثر بازدارنده هستهای مهم است. مائو، چوئن لای، نیرونگ ژن و سایر رهبران علاوه بر اینکه تاکید میکردند که توسعه بیش از اندازه تسلیحات هستهای غیرضروری است اما تاکید فراوانی بر ایجاد قابلیت تلافی هستهای گذاشته و طرحها و ترتیباتی بر مسائلی مانند انواع اساسی تسلیحات هستهای و ترکیب و مقیاس قوای هستهای کشور بهوجود آوردند. تحت هدایت آنها، چین تلاشهای گستردهای برای بهبود کیفیت قوای هستهای انجام داد تا تضمین کند که تسلیحات هستهای قابلیت بقا، ایمنی، قابلیت اعتماد و امنیت اساسی را داشته و بنابراین ضامن قابلیت هستهای تلافیجویانه موثر است. افزون بر این، از نظر انتخاب انواع تسلیحات و تکنولوژی هستهای برای دنبال کردن، چین برای خود کاملا روشن کرده که چه کار باید کرد و چه کار نباید کرد. در واقع، تیم توسعه تسلیحات هستهای تمام تکنولوژیهای مهم مربوطه را مطالعه کرده است. در نهایت، این تیم عمدتا طراحی کلاهک هستهای و خودروهای تهاجمی با اطمینان تکنولوژیکی بالا و ارزش نظامی قدرتمند و استراتژیک را برگزید. به هر روی، تصمیمگیران این گزینه را انتخاب کردند که تسلیحاتی را که میتوانند در میدان نبرد بهکار گرفته شوند دنبال نکنند مانند بمبهای نوترونی که بمب هیدروژنی کوچکشدهای است که مقادیر معتنابهی تشعشع از خود ساطع میکند و میتواند افراد را بکشد و آسیبهای جانبی نسبتا اندکی به ساختمانها و محیط وارد آورد. طراحی یا بهکارگیری تسلیحات میدان جنگ مانند بمب نوترونی به لحاظ فنی دشوار نیست. در دهه 80، دانشمندان مسوول طراحی تسلیحات هستهای چین بهطور موفقیتآمیزی یک آزمایش بمب نوترونی انجام دادند و بر اصول طراحی مسلط شدند. با این حال، تصمیمگیران به این تصمیم رسیدند که چنین تسلیحاتی را به این دلیل ساده که استراتژی هستهای دفاعی چین نیازی به آنها ندارد نه بسازند و نه بهکار گیرند. بهطور خلاصه، اگرچه چین مدافع اصل توسعه نیروهای هستهای به شکل محدود بوده است اما به تضمین کارآمدی قابلیت بازدارندگی هستهایاش هم توجه خاصی معطوف داشته است. در نتیجه، نظریه تسلیحات معدود اما کارآ اغلب به مثابه نظریهای ضعیف اما موثر توصیف شده است. در این متن، «ضعیف» نه تنها به معنای مقدار محدود تسلیحات هستهای بلکه به این معنا است که تسلیحات موجود دارای کیفیتی بالا هستند. این نظریه بر توسعه متمرکز و محدود تسلیحات هستهای تاکید میکند که در آن فقط تسلیحاتی با قابلیت بقای بالا و ارزش بازدارندگی استراتژیک انتخاب شده و مقادیر کلاهکها در سطحی هستند که فقط برای ضربه تلافی هستهای موثر کافی هستند. «موثر» در این مثال به این معنا است که تسلیحات هستهای باید به اهداف آنها جامه عمل بپوشاند و بنابراین، باید بتواند به تاثیر اساسی بازدارندگی دست یابد.
ارسال نظر