بخش شصتوهفتم
نه «صلح آمریکایی» نه«صلح چینی» - ۷ مرداد ۹۶
نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که آمریکا باید دامنه مشورت خود با دیگر متحدان و دوستان آمریکا در آسیا را (از جمله استرالیا، هند، فیلیپین، تایلند و سنگاپور) تا جایی تعمیم دهد که بحث از استراتژی بزرگتر ایجاد یک توازن باثبات در غرب پاسیفیک را هم در نظر بگیرد. این امر نیازمند یک اجماع داخلی در آمریکا در راستای حرکت بهسوی این مساله است. مشورتها و گفتوگوهای یادشده، با متحدان و دوستان باید در خفا، به دور از توجهات و با اعتماد به نفس برگزار شود و در نهایت باید شامل چین هم بشود.
نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که آمریکا باید دامنه مشورت خود با دیگر متحدان و دوستان آمریکا در آسیا را (از جمله استرالیا، هند، فیلیپین، تایلند و سنگاپور) تا جایی تعمیم دهد که بحث از استراتژی بزرگتر ایجاد یک توازن باثبات در غرب پاسیفیک را هم در نظر بگیرد. این امر نیازمند یک اجماع داخلی در آمریکا در راستای حرکت بهسوی این مساله است. مشورتها و گفتوگوهای یادشده، با متحدان و دوستان باید در خفا، به دور از توجهات و با اعتماد به نفس برگزار شود و در نهایت باید شامل چین هم بشود.
گفتوگوهای اولیه با پکن
طی گفتوگوها و مشورتهای داخلی آمریکا و گفتوگو و مشورت با دوستان و متحدان، واشنگتن باید اطلاعات حداقلی به پکن بدهد. آمریکا نباید این تصور را القا کند که در مورد تغییر در سیاستها یا رویکردهایی که بر منافع آمریکا و متحدان و دوستانش تاثیرگذار است به دنبال مشارکت و انجام گفتوگو با چین است پیش از آنکه بر سر این تغییرات در داخل و با متحدان به توافق برسند. هر گفتوگوی اولیهای با مقامهای چینی - در بهترین حالت- باید صرفا تایید کند که واشنگتن - در کنار متحدان و دوستانش- در حال بررسی بهترین وسیله برای تضمین صلح و ثبات بلندمدت در غرب پاسیفیک است. اما باید روشن کند که این تلاش سرانجام شامل پکن هم میشود. با این حال، یک توازن باثبات قدرت نمیتواند بر مبنای چانهزنی بزرگ کلاسیک یا هماهنگی قدرتها میان آمریکا، چین و سایر قدرتهای مهم آسیایی رخ دهد. سطوح بالای بیاعتمادی و عدم اطمینان در میان اینقدرتها، بهویژه در قالب یک اقدام انفرادی آشکار، جامع و دقیق، مانعی بر سر این توافق گسترده است. علاوه بر این، ماهیت ضرورتا مشروط هر حرکتی در مورد یک توازن باثبات بر این فرض است که هرگونه تغییری بهصورت تدریجی، عمدتا و نه ضرورتا، همواره بر مبنایی متقابل و در پاسخ به سیگنالهای معتبر حسن نیت و انطباق از سوی چین و دیگران رخ خواهد داد.
وقتی به پذیرش مشروط قصد گذار به یک توازن باثبات قدرت در غرب پاسیفیک هم در داخل و هم با متحدان و دوستان منطقهای دست یافته شود، واشنگتن باید بر مبنای دستورالعملها و رویکردهای بحث شده در بالا پیش برود تا به ارزیابی پکن بپردازد و مبنایی برای توافقاتی اساسی بر - لااقل- نسخهای حداقلگرایانه از یک توازن باثبات قدرت در آینده برقرار سازد. بهعنوان اولین گام در این فرآیند، واشنگتن باید بر تلاش برای دستیابی به انواع CBMها و CMMهایی که پیش از این بحث شدند، متمرکز شود. بحث اولیه در مورد این طرحها با پکن میتواند بهعنوان بخشی از گفتوگوهای طبیعی ارتش با ارتش رخ دهد. اما در بیشتر موارد این بحثها در نهایت باید شامل رهبران نظامی و غیرنظامی و منوط به تمایل برای خلق یک مجموعه بزرگتر از توافقات مربوط به امنیت آینده و بلندمدت منطقه بشود. قصد بعدی باید از طریق یک گفتوگوی جداگانه و استراتژیک چینی- آمریکایی مبتنی بر مذاکره آمریکا با متحدانش با توجه بهویژگیها و گرایشهای اقتصادی، اجتماعی و نظامی آینده بررسی شود.
از آنجا که چنین گفتوگوی استراتژیکی منبعث از این مباحثات داخلی آمریکایی خواهد بود، این گفتوگوها باید مسائل سیاسی جداگانه جهانی، منطقهای و کارکردی را با بحث بزرگتری از اهداف و منافع استراتژیک کلان چینی و آمریکایی در طول زمان پیوند دهند. به بیان دقیقتر، یک گفتوگوی دوجانبه طرحهای جایگزین بلندمدت از برنامهها و روندهای احتمالا سیاسی، اقتصادی و نظامی را با منافع ملی اساسی و ثانویه پیوند میدهد گویی آنها با مسائل امنیتی جهانی و منطقهای مرتبطند؛ آن روندها و فعالیتهایی که به احتمال زیاد نگرانیهای امنیتی مهمی در هر دو سو بر سر چارچوبهای زمانی خاص ایجاد میکنند را شناسایی و تبیین میکنند و آن چیزی را مورد بحث قرار میدهند که احتمالا از سوی هر طرف بر حسب تعاملات دوجانبه، چندجانبه و تعاملات دیگر برای جلوگیری از رقابت امنیتی فزاینده و پرداختن به بدترین طرحها مانند تغییر در ساختارها و آرایش پیشبینی شده نیروی نظامی، انواع شدیدتر و جدیدتری از مبادلات همکاریجویانه و اعتمادساز، روشهایی برای رسیدگی بالقوه به مسائل بیثبات مانند تایوان و کره و دیگر اشکال اطمیناندهی، اجتناب و مانند آن الزامی است.
این گفتوگو باید بر مبنای اولویت مشترک برای خلق یک توازن کلی ثبات در آسیا- پاسیفیک ادامه یابد. اگرچه جایگزینهای چنین توازنی- برای مثال، یک نظام امنیتی جمعی و فراگیر یا اشکالی از نظام یکپارچه- قطعا میتواند مورد بحث قرار بگیرد اما احتمال اندک چنین نتایجی، با توجه به روندها و ویژگیهای مطالعه شده در این مطالعه - باید، و این امیدواری هست که- بهکار تقویت ضرورت گذار به یک توازن باثبات میآید. با توجه به حساسیت این گفتوگوها، در ابتدا چنین گفتوگوهایی میتواند به شکل «دو سطحی» یا «دو لبه» ادامه یابد که شامل مقامهای باسواد و باتجربه و تحلیلگران سیاسی سابق و نیز طیف وسیعی از متخصصان سیاسی، اقتصادی و نظامی مربوطه میشود. با این حال، برای داشتن تاثیری قابل ملاحظه بر تلاشها جهت ساخت یک توازن قدرت باثبات از هر نوع، چنین گفتوگوهایی همچنین باید از حمایت قدرتمند دولتهای آمریکا، متحدان و چین برخوردار باشد و از دیدگاههای هم مطلع باشند.
طی این بحثها و احتمالا پس از برخی موفقیتهای چشمگیر در ایجاد CBMها و CMMها که پیشتر به آن اشاره شد، مقامهای آمریکایی باید این تمایل را به پکن منتقل کنند که اصلاحات و تعدیلات متقابل گستردهتری را در مسیر یک یا برخی از این ویژگیهای ذکر شده مضاعف «توازن باثبات» در نظر میگیرند، چنانکه طی بحثهای داخلی آمریکا و مشورت با متحدان روی آن توافق شده است.
ارسال نظر