ترکی بنعلی یکی از جانشینان احتمالی ابوبکر البغدادی کشته شد
مرگ ایدئولوگ داعش
دنیای اقتصاد: فرماندهی مرکزی آمریکا از کشته شدن «ترکی بنعلی»، مفتی اعظم داعش در سوریه خبر داد. از او بهعنوان یکی از جانشینان احتمالی ابوبکر البغدادی نام برده میشد. مرگ او نشان میدهد حلقههای اصلی و تصمیمگیر داعش یا مغز فرماندهی این گروه یکی پس از دیگری از میان میروند.
البغدادی خود را هر روز تنهاتر از روز قبل میبیند چراکه آنانی که روزگاری گوش و چشم و دست راست او بودند یکییکی در حملات ارتش عراق یا نیروهای ائتلاف کشته میشوند. به این ترتیب، پرچم سیاه داعش هم یکی پس از دیگری از فراز ساختمانها به زیر کشیده میشود.
دنیای اقتصاد: فرماندهی مرکزی آمریکا از کشته شدن «ترکی بنعلی»، مفتی اعظم داعش در سوریه خبر داد. از او بهعنوان یکی از جانشینان احتمالی ابوبکر البغدادی نام برده میشد. مرگ او نشان میدهد حلقههای اصلی و تصمیمگیر داعش یا مغز فرماندهی این گروه یکی پس از دیگری از میان میروند.
البغدادی خود را هر روز تنهاتر از روز قبل میبیند چراکه آنانی که روزگاری گوش و چشم و دست راست او بودند یکییکی در حملات ارتش عراق یا نیروهای ائتلاف کشته میشوند. به این ترتیب، پرچم سیاه داعش هم یکی پس از دیگری از فراز ساختمانها به زیر کشیده میشود. برخی میگویند کشته شدن بنعلی یک گام داعش را به آخر خط نزدیک کرده است و برخی دیگر میگویند کشته شدن وی نیروهای ائتلاف را یک قدم به البغدادی نزدیک کرده است.
ترکی بنعلی کیست؟
او دانش آموخته علوم دینی در بحرین، لبنان و عربستان است و نزد تنی چند از افراطیون و سلفیهای عرب آموزش دیده است. او به دلیل تمایلات تروریستی از ورود به کشورهای مصر، کویت، امارات، عربستان و ... منع شده است.
بنعلی نسل جدید جهادیونی است که پس از آن شکل گرفتند که البغدادی رابطه «دولت اسلامی» را با القاعده بریده اعلام کرد و حافظان قدیمی جهاد مانند ابومحمد المقدیسی، ابوقتاده الفلسطینی و هانی السبایی بهعلاوه دیگران که ایدئولوگهای القاعدهای بودند و سپس به داعش پیوستند، به اتفاق علیه «خلافت اسلامی» شوریدند و این «سازمان» را بهعنوان سازمانی بهشدت افراطی که «ارتباط چندانی با واقعیت ندارد» محکوم کردند. در این شرایط، نسل جدیدی از افراطیون شکل گرفت که «بزرگان جهادی» را بهشدت زیر سوال برد. «محکومیت» و «تقبیح» داعش باعث شد نسل جوانی که پیرو تاسیس دولتی اسلامی (خلافت) بودند چارهای نداشته باشند جز اینکه آستین بالا بزنند و به دفاع از آرمانی بپردازند که نوپا بود؛ آرمان خلافتی اسلامی که دههها بود اسلامگرایان آرزوی تاسیس آن را داشتند. «ترکی بنعلی» یکی از محققانی است که لااقل از فوریه ۲۰۱۴ در سوریه رحل اقامت افکنده است. این جوان سی و اندی ساله بحرینی که پیش از این با نام مستعار «ابو همام العطاری» نامیده میشد پس از اقامت در «شام» نام «ترکی بنعلی» یا «ابوسفیانالسلامی» را برای خود برگزید.
آبشخورهای فکری ترکی بنعلی
براساس زندگینامه کوتاهی که بهدست یکی از شاگردان وی نوشته شده «ترکی بنمبارک بنعلی» در سپتامبر ۱۹۸۴ در بحرین زاده شد. او در بحرین دوران تحصیلات دینی مقدماتی را طی کرد. سپس برای تحصیل در مقاطع بالاتر مطالعات اسلامی عازم دبی شد اما دستگیر و به دلیل تمایلات افراطی اخراج شد. او برای تکمیل تحصیلات عازم لبنان شد، سپس به بحرین بازگشت. زندگی او حاکی از چندین مورد بازداشت است که در داخل و خارج از بحرین رخ داده است.
گفته میشود او به دلیل تمایلات افراطی از ورود به کشورهای امارات، کویت، مصر، قطر و برخی کشورهای دیگر منع شده است. وی مطالعات خود را نزد عبدالله بن جبرین در عربستان و زهیر الشاویس در سوریه طی کرد. اساتید جهادگرای دیگر او عبارتند از: المقدیسی (اردنی- فلسطینی) و عمر الحدوشی مراکشی. المقدیسی بهعنوان معروفترین استاد او هنوز زنده بوده و بنعلی او را «بزرگترین جهادی» نامیده است. بنعلی چند کتاب در حمایت و دفاع از المقدیسی نوشت.
در مقابل، المقدیسی هم «اجازهای کلی» صادر کرد و او را مجاز به تدریس تمام کتابهای خود کرده است. همکاری این دو اما به اینجا ختم نشد. در پاییز ۲۰۰۹ وقتی المقدیسی در وب سایت خود تشکیل «شورای شریعت» را اعلام کرد، بنعلی را بهعنوان یکی از مفتیهای آن برگزید. براساس شهادت بنعلی، وقتی المقدیسی به هر دلیل حضور نداشت یا در زندان بود این بنعلی بود که بهعنوان جانشین او انتخاب میشد.
بنعلی در بسیاری از نوشتههایش در وب سایت المقدیسی نام «ابو همام بکر بن عبدالعزیز العطاری» را برای خود برگزیده بود. در آوریل ۲۰۱۴ وی اعلام کرد که نامهای دیگری هم داشته از جمله: ابوحذیفه البحرینی و ابو هزم السلفی. وی در توجیه برگزیدن نامهای مختلف گفته تمام این نامها را با هدف پنهان کردن هویت اصلی خود از دست «ظالمان و ستمگران» انتخاب میکرد. این ظالمان و ستمگران احتمالا دولتهایی بودند که او را از ورود به کشورهای خود منع کرده و قرار تعقیب برای او صادر کرده بودند. به گزارش رسانهها، او در اواخر فوریه ۲۰۱۴ به سوریه رسید اگرچه ممکن است وی زودتر از اینها در این کشور رحل اقامت افکنده باشد.
نقش عمومی بنعلی برای «دولت اسلامی» در قالب «ردیه» برای بسیاری از دشمنانش بوده است؛ مخالفان داعش معتقد بودند که این گروه به قانون خدا گردن نمینهد. چنین بود که بازار تکفیر داغ شد و بنعلی وارد میدان شد و استدلال کرد که دولت اسلامی یک واحد سیاسی مستقل است همراه با دادگاه و سیستم قانونی کافی برای این کار.
در فاصله دسامبر ۲۰۱۳ و مارس ۲۰۱۴ بنعلی همتایان ایدئولوگ خود را هدف گرفت؛ افرادی مانند عیاد قنیبی از اردن، ابوبشیر الترتوسی از سوریه، ابومحمد الجولانی رهبر جبهه النصره و رقبای دیگری مانند عدنان الرور ساکن عربستان و عضو شورای شریعت «حرکت الاحرار الشام.» او در آوریل - ژوئن ۲۰۱۴ حتی پا فراتر نهاد و ایمنالظواهری رهبر القاعده و دو ایدئولوگ بزرگ دیگر مانند المقدیسی و ابو قتاده الفلسطینی را تکفیر کرد و به آنها تاخت.
آنچه در این دوره بسیار مهم است همانا جدایی بنعلی از المقدیسی، شیخ ستوده شده از سوی وی بود. پس از آنکه المقدیسی تلاش داشت تا میان «جبهه النصره» و «دولت اسلامی» مصالحه و آشتی به وجود آورد، بنعلی در مقالهای با عنوان «شیخ پیشینم» تلاشهای او را نقش بر آب کرد و به او تاخت. از اینجا مسیر بنعلی و المقدیسی جدا شد. او پیش از اینکه تاج و تخت خلافت را از البغدادی به میراث ببرد و عنوان خلیفه را یدک بکشد به گور رفت تا تاج و تخت خلافت نیز در هالهای از ابهام قرار بگیرد. این روزها نیروهای داعش به دنبال غیبت البغدادی و کشته شدن مغزهای فرماندهی این گروه «بدون سر» و «بدون مغز فرماندهی» شدهاند.
ارسال نظر