بخش شصت و هفتم
پدیده شوم قرن جدید - ۲۵ بهمن ۹۵
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل ابوبکر ناجی اشاره داشت که چگونه باید با شورشیها، مرتدها و کفاری که به سازمان ملل میپیوندند یا صفوف جهاد را ترک میکنند برخورد کرد. او معتقد بود که باید با فراریان با سیاست شرعی و با توسل به روش مقابله پیامبر با کفار رفتار کرد. او همچنین به ساختار انسانی دشمن در جنگ هم اشاره کرده و گفته بود که دشمن ضعف نفرات را با تجهیزات جبران میکند. در ادامه، به موارد دیگر برخورد با کفار اشاره خواهد شد.
۶- با توجه به این نکته، به نمونهای عملی از یک مرحله سیاسی و نظامی اشاره میکنم که از برخی از اصول دشمنی که در بالا به توضیح آن پرداختم استفاده میکند و باعث میشود دشمن به لحاظ نظامی و سیاسی تحریک شود.
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل ابوبکر ناجی اشاره داشت که چگونه باید با شورشیها، مرتدها و کفاری که به سازمان ملل میپیوندند یا صفوف جهاد را ترک میکنند برخورد کرد. او معتقد بود که باید با فراریان با سیاست شرعی و با توسل به روش مقابله پیامبر با کفار رفتار کرد. او همچنین به ساختار انسانی دشمن در جنگ هم اشاره کرده و گفته بود که دشمن ضعف نفرات را با تجهیزات جبران میکند. در ادامه، به موارد دیگر برخورد با کفار اشاره خواهد شد.
6- با توجه به این نکته، به نمونهای عملی از یک مرحله سیاسی و نظامی اشاره میکنم که از برخی از اصول دشمنی که در بالا به توضیح آن پرداختم استفاده میکند و باعث میشود دشمن به لحاظ نظامی و سیاسی تحریک شود. همانطور که قبلا گفتم این فقط یک مثال است.
همگام با اهداف نظامی جنبشمان در مرحله «قدرت ایذایی و فرسایشی» بهویژه هدف عقب نشاندن نیروهای دشمن و نیروهای یاری رسانش در میان مرتدین حول اهداف معین و عقبنشاندن آنها از مناطقی که در آن حاضر هستند (بهویژه مناطقی که تودهها در آن زندگی میکنند و ما میتوانیم مرحله مدیریت خشونت را از آنجا شروع کنیم)؛ همگام با اصل منافع (خود) که دشمن آن را دنبال میکند و ابعاد آن را قبلا توضیح دادیم، باید اهداف اقتصادی و نفتی را هدف قرار دهیم زیرا نفت شریان زندگی در غرب است. از زمان کشف نفت، آمریکاییها آن را یک کالای استراتژیک مهم و اساسی در جنگ (و به ضرورت در صلح) میبینند و آن را پیش شرطی برای نفوذ بینالمللی میپندارند. موفقیت در هدف قرار دادن اقتصاد دشمن به لحاظ سیاسی و نظامی، از لحاظ تاریخی امری مسلم است بهویژه وقتی طرفی که چنین میکند مذهب یا ملاحظات دیگر را مقدم بر منافع اقتصادی و مادی قرار میدهد یا بخشی از منافع مادی خود را از دست داده و چیزی برای باختن ندارد. این یک سیاست مشروع در جنگ است و از اصول سیاست شرعی نبوی اخذ شده است.
در مثال عملی که در اینجا مطرح میکنیم نشان خواهیم داد که چگونه میتوانیم آن را بدون هدر دادن نفوس یا اموال بیگناهان انجام دهیم و چگونه از اعوجاج رسانهای دشمن اجتناب کنیم زمانی که دشمن دست به عملیات رسانهای میزند، طیفی از اتهامات را روانه ما میکند: از آسیب ما به نیروها عملیاتی شروع و به ادعای تلاش ما برای تضعیف و به فقر کشاندن ملتها ادامه مییابد و الخ. طبیعتا، خاخامها، راهبان و گروهی از میان رهبری «عمل اسلامی» در آن مشارکت خواهند کرد بهویژه از آنجا که ما نمونه پیشینی از آن را داریم که «جماعت اسلامی مصر» به دو بخشِ گردشگری و بانک حمله کرد. البته این قادر به هدف قرار دادن موثر آنها به دلیل ضعف استراتژیهای نظامیاش نیست؛ با این حال، کاملا روشن شد که نتوانست با اعوجاج رسانهای دشمن تقابل ورزد، هرچند بخشهایی را هدف قرار داد که مملو از اعمال ممنوعه بود. آن نوع اعوجاج رسانهای که رخ خواهد داد آنگاه که منافع اقتصادی مانند نفت هدف گرفته میشود چه خواهد بود؛ اعوجاجی که به لحاظ اسلامی مباح است و در ذهن مردم بهعنوان منبع امرار معاشی استقرار مییابد که حافظ صدها میلیون نفر از مسلمین در جهان عرب و اسلام است؟
اگر به مشکلات و مسائل مطرح شده در پاراگراف سابق پاسخ دهیم، روش هدف قرار دادن آن هدف اقتصادی - البته سخنی از نفت به میان نمیآورم- را هموار خواهیم کرد. بنابراین، روش پیشنهادی برای تعامل با این مشکلات چیست. ما میدانیم که «جماعت اسلامی» در تقابل با اعوجاج رسانهای دشمن که هنگام حمله این گروه به گردشگری و بانکها به او هجوم آورد، شکست خورد و این شکست به دلیل ارائه دو توجیه برای انجام این کار بود: اول، اینکه هدفی ممنوعه را هدف قرار داد. دوم، قالب توجیه سیاسیاش برای هدف قرار دادن اقتصاد دشمن. این دو توجیه تا حدی برای توجیه عمل کافی بود اما مشکل این بود آنها ارتباط روشنی با تودهها نداشتند. البته، مردم میگفتند که این اهداف ممنوعه بودند.
با این حال توجیه دوم - که مهمترین توجیه است- تنها مرتبط با نخبگان یا لااقل بخشی از آنها بود؛ واقعیتی که باعث شد مردم نتوانند قصد دقیق این گروه را درک کنند. آیا امور ثانویه بر امور اساسی تقدم دارد یا هدفش غیرمستقیمتر از آن بود؟ بنابراین، اولین گام در اجرا و عملی کردن برنامههایمان باید تمرکز بر توجیه عقلی و شرعی باشد که مصلحت دنیا و آخرت در آن است. دوم، ما باید این توجیه را آشکارا به مردم و تودهها انتقال دهیم بهگونهای که هر وسیله یا تلاشی برای تحریف اقداماتمان از طریق رسانه، قطع شود. بنابراین بعد رسانهای در این اقدام در پشت ماست که از آن حمایت خواهیم کرد. گام اول: یکی از گروههای رسانهای که در مطالعات اقتصادی و سیاسی تخصص دارد، مطالعهای انجام داد که در آن قیمت واقعی و ارزش نفت را تخمین زد و توضیح داد که چگونه با وجود تقلای دیوانه وار، هیچ جایگزینی برای آن در حال حاضر نیست اما این کالایی است که به لحاظ قیمتی در مقایسه با کالاهای دیگر از ارزش آن بسیار کاسته شده است. حتی گفته شده که قیمت جوکی که از سوی یک بازیگر در صحنه گفته میشود بالاتر از صدها بشکه نفت است.
این مطالعه باید دربردارنده محدودیتهایی برای قیمت واقعی یا تقریبی بشکههای نفت در تطابق با استانداردهای محکم اقتصادی باشد. این مطالعه باید اهمیت سیاسی نفت و میران بیعدالتی و غارتی را نشان میداد که امت طی چندین دهه به دلیل قیمتهای پایین از آن رنج برده و در مضیقه بودهاند. در نتیجه این تحقیق باید تسلیم اعضای کمیتهای میشد که در نوشتن بیانیهها و مواضع توجیهی تخصص داشتند. این عضو بیانیه را خواهد نوشت که نباید شامل توجیهی باشد که بگوید بخشهای نفتی را هدف قرار میدهیم زیرا نفت به کفار فروخته میشود. این مسالهای اجتهادی است و ما را در معرض انتقاد رسانهای قرار میدهد که اقدام ما را از هدف دور میکند.
ارسال نظر