پدیده شوم قرن جدید - ۲۶ دی ۹۵

حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی

در بخش قبل به تعریف «مدیریت توحش» یا «خشونت» پرداختیم. همچنین به مراحل مدیریت خشونت هم اشاره شد. ابوبکر ناجی منطقه درگیری یا خشونت پیش از تسلیم در برابر دولت را شبیه به وضعیت افغانستان پیش از کنترل طالبان توصیف می‌کند که در آن قانون جنگل حاکم است. او در این بخش به ریشه‌یابی و سابقه تاریخی‌ مدیریت خشونت و الزامات آن پرداخته و سیر تاریخی آن را به دوران صدر اسلام باز می‌گرداند و به مواردی از آن اشاره می‌کند.

در مطالب قبلی، به‌طور کلی الزامات مدیریت توحش (خشونت) را در شکل ابتدایی‌اش توضیح دادیم. اما پیش از ورود به مرحله دیگر، می‌خواهم الزامات مدیریت خشونت در شکل ایده‌آلی که در نظر داریم را تشریح کرده و دریابیم که کدام یک با مقاصد شریعت (مقاصدالشریعه) منطبق است. این الزامات عبارتند از:

* گستراندن امنیت داخلی

* تهیه غذا و دارو

* تضمین منطقه خشونت در برابر حملات دشمن

* برقراری عدالت شرعی در میان مردمانی که در مناطق پرخشونت زندگی می‌کنند

* افزایش سطح باور و کارآمدی رزمی با آموزش جوانان حاضر در مناطق پرخشونت و تاسیس جامعه‌ای مبارز در تمام سطوح و در میان تمام افراد با آگاه کردن افراد از اهمیت آن

* تلاش برای گستراندن دانش شرعی و دانش مادی و این جهانی

* پخش کردن جاسوسان و تلاش برای تکمیل نهاد اطلاعاتی به قدر وسع

* متحد ساختن قلوب مردم جهان - لااقل با کسانی که در دولت هستند - با ابزار پول و متحد ساختن جهان از طریق حکمرانی شریعت و (انطباق با) قواعدی که آشکارا مورد ملاحظه قرار گرفته است.

* بازداشتن منافقان با دلیل و مدرک و سایر ابزارها و اجبار آنها به فرونشاندن و پنهان کردن نفاق شان، پنهان کردن باورهای دلسرد‌کننده‌شان و انطباق باورهایشان با کسانی که در قدرت هستند تا زمانی که شیطنت آنها تحت کنترل قرار گیرد.

* ترقی و پیشرفت تا جایی که احتمال تعمیم آن و حمله به دشمن به منظور دفع او، غارت پول‌هایش و قرار دادن او در وضعیت هراس و واداشتن او به مصالحه دلخواه باشد.

* ایجاد ائتلاف با کسانی که ائتلاف با آنها مجاز است، کسانی که وفاداری کاملی به دولت نشان نداده‌اند.

سوابق تاریخی و معاصر مدیریت خشونت

* در تاریخ اسلامی‌مان، چند مورد ویژه وجود دارد. وقتی خلافت فرو می‌پاشد و نهاد دیگری به جای آن برقرار می‌شود یا طی زمانی که در معرض حمله خارجی مانند تاتارها و صلیبیون قرار می‌گیریم، دوران‌ حساسی وجود دارد. طی این دوران حساس، ادارات یا نهادهایی مانند این دوران شکل می‌گیرد. برخی از این نهادها به تاسیس دولت‌های کوچک می‌انجامد، سپس آنها را برای تاسیس خلافت یا دولتی که هم مرز با دولت‌ها یا خلافت دیگر است متحد می‌سازد. بارزترین مثال، همان‌طور که «شیخ عمر محمود ابو عمر» خاطرنشان ساخته، دوران جنگ‌های صلیبی است که او با توجه به آن می‌گوید: «اغلب کسانی که در مورد این دوران سخن گفته‌اند فقط متمرکز بر تعداد معدودی از کسانی بوده‌اند که با ترکیب تلاش‌های مجزای مردمان دیگر که اقدامات شان مقدم بر آنها بوده، منشأ اثر بوده‌اند. بنابراین، کتابی را می‌بینیم که با تمرکز بر نورالدین زنگی یا صلاح الدین ایوبی و ... به این مساله می‌پردازد. با در نظر گرفتن این، خوانندگان به شکلی جاهلانه فکر می‌کنند که این بخش از تاریخ اسلامی که با صلیبیون تعامل می‌ورزد با دولتی همراهی شده که برای کنترل بر مسلمین متحد شده‌اند.

این یک اشتباه روشن است. خوانندگانی که به دقت این دوره را بررسی می‌کنند مشاهده می‌کنند که مسلمین با مساله صلیبیون با تجمعات کوچک (تجمعات الصغیره) و سازمان‌های مجزا و پراکنده تعامل می‌و‌رزیدند؛ (برای مثال) قلعه‌ای وجود دارد که در کنترل یک خانواده است و ذیل اقتدار او گروهی از مردم تجمع یافته‌اند؛ یا روستایی وجود دارد که حکومت رهبری عالم در میان آنها را می‌پذیرد یا عالمی هست که شاگردانش به او ملحق می‌شوند و هدایت او را می‌پذیرند و ... شاید بهترین چیز برای توضیح حقیقت این وضعیت برای ما کتاب الاعتبار نوشته اسامه بن منقذ است. [اسامه بن منقذ (488 ـ 584) مشهورترین امیر خاندان بن‌منقذ به شمار می‌آید. خاندان وی در سده پنجم و ششم هجری، حاکمان قلعه شیزر (نزدیک شهر حماه در شام) بودند.

اسامه بن منقذ به علت روحیه جنگاوری و شجاعت خود و مشارکت در حملات نظامی علیه صلیبیون شهرت یافته است و در عین حال با توجه به تالیفات تاریخی و ادبی که از وی به‌جای مانده، او را به‌عنوان یک مورخ، ادیب و شاعر نیز مطرح ساخته است. او مدتی فرماندهی حملات متعددی را علیه صلیبیون در فلسطین بر عهده گرفت. اسامه دارای تالیفات تاریخی و آثار ادبی متعددی بوده است که از آن جمله می‌توان به کتاب‌های الاعتبار، المنازل والدیار، اخبار النساء و نیز دیوان شعر اشاره کرد.] او و خانواده اش نقش ملموسی در جنگ‌های صلیبیون داشتند و اسامه شاهد جنگ‌های مسلمین علیه صلیبیون بود.

پدیده شوم قرن جدید