بخش بیستوهشتم
پدیده شوم قرن جدید - ۸ دی ۹۵
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل به اولین دولت داعش که از سوی زرقاوی شکل گرفته بود، پرداخته شد. گفته شد که زرقاوی دو دشمن برای خود متصور بود: شیعیان و آمریکاییها. او به عمد آتش جنگ فرقهای در عراق را روشن کرد تا شیعیان و آمریکا را وارد جنگی بیسرانجام کند. زرقاوی و رهبری مرکزی القاعده بر سر شیعیان با یکدیگر اختلاف داشتند اما در یک هدف اشتراک نظر داشتند و آن برقراری خلافت بود. «سیفالعدل»، استراتژیست نظامی القاعده، مدعی بود که این مساله را با زرقاوی به بحث گذاشته بود.
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل به اولین دولت داعش که از سوی زرقاوی شکل گرفته بود، پرداخته شد. گفته شد که زرقاوی دو دشمن برای خود متصور بود: شیعیان و آمریکاییها. او به عمد آتش جنگ فرقهای در عراق را روشن کرد تا شیعیان و آمریکا را وارد جنگی بیسرانجام کند. زرقاوی و رهبری مرکزی القاعده بر سر شیعیان با یکدیگر اختلاف داشتند اما در یک هدف اشتراک نظر داشتند و آن برقراری خلافت بود. «سیفالعدل»، استراتژیست نظامی القاعده، مدعی بود که این مساله را با زرقاوی به بحث گذاشته بود. عدل نوشت: «این فرصتی تاریخی برای ماست که به واسطه آن شاید بتوانیم دولتی اسلامی تشکیل دهیم که - به اذن خدا- نقش مهمی در از میان بردن سرکوب و کمک به تاسیس حقیقت در جهان خواهد داشت. من با استدلال برادرم ابومصعب در این تحلیل موافقم.» در 15ژانویه 2006، گروه زرقاوی «شورای مجاهدین» را تشکیل داد که القاعده در عراق را با 5 سازمان جهادی دیگر که در این کشور فعالیت میکردند، متحد ساخت و زمینه تشکیل اولین دولت خود را فراهم کرد.
با مرگ زرقاوی، القاعده از مجاهدین در عراق به اصرار خواست که استراتژی خلافت را ادامه دهند. ظواهری در ستایش و تمجید از زرقاوی در ماه ژوئن، آنچه را که در نامه یک سال گذشتهاش گفته بود تکرار کرد. او با اشاره به «برادران مجاهدینم در عراق» گفت: «بدانید که جامعه اسلامی به شما امید دارد و بر شماست که دولتی اسلامی در عراق تاسیس کنید، سپس به سوی بیت المقدس روانه شوید و خلافت را در آنجا احیا کنید.» ظاهرا این فرآیند آغاز شده است.
۲- دولت کاغذی (۲۰۰۶ تا ۲۰۱۳)
ابو حمزه المهاجر، وزیر جنگ سابق داعش، در 24 اکتبر 2008 گفته بود: «برخی فتوا به انحلال دولت اسلامی دادهاند. آنها مدعیاند که این دولت، دولتی روی کاغذ یا دولتی اینترنتی است. آنها مجرمان را به فعالیت علیه این دولت واداشتهاند. روی این فتواها خون دیده میشود.» سالهای 2006 تا 2013 شاهد تاسیس «دولت اسلامی عراق» (ISI) بود که دولتی بی ثمر و عقیم به نظر میرسید؛ گروه که رسانههای غربی و منطقهای آن را «القاعده در عراق» معرفی میکردند. اگرچه پیوندهایی میان القاعده در افغانستان و پاکستان و دولت اسلامی نوپا وجود داشت اما «دولت اسلامی» از همان آغاز هرگز بهطور کامل به انقیاد القاعده در نیامد. مهمتر اینکه، رهبری مرکزی القاعده اشتیاق اندکی برای تاسیس دولتی نشان میداد که از گذشته خواستار تاسیس آن شده بود؛ احتمالا دلیل این بود که کنترل فرآیند دولتسازی را از دست داده و از ایدئولوژی سختگیرانهای که باعث شده بود «دولت اسلامی» دستورات رهبری القاعده را نادیده بگیرد خسته شده و دل خوشی نداشت.
تاسیس دولت
در 12 ژوئن 2006، «القاعده در عراق» نام جانشین زرقاوی بهعنوان رهبر این گروه را اعلام کرد: یک مصری به نام ابو حمزه المهاجر (آقا ابو ایوب المصری که در سال 2010 کشته شد). رهبر جدید، که دستیار نزدیک زرقاوی بود، عضو سابق «گروه جهاداسلامی» ظواهری در مصر بود. پستی که المهاجر به آن دست یافت عمر کوتاه داشت، زیرا القاعده در عراق عمر کوتاه داشت. در 12 اکتبر 2006، شورای مجاهدین ائتلاف چندین جناح جهادی و رهبران قبایل سنی را اعلام کرد که «ائتلاف المطیبین» [پاکیزگان] نام گرفت. این ائتلاف سه روز بعد تاسیس «دولت اسلامی عراق» را اعلام کرد. حکم یا ورقه این امارت عبور از «بغداد، انبار، دیاله، کرکوک، صلاح الدین، نینوا و بخشهایی از ولایتهای بابل و واسط بود.» به عبارت دیگر، این امارت، مناطق مذکور را در کنترل گرفت و ورقه عبوری برای عبور از این مناطق تهیه کرد. در این بیانیه صوتی از زبان سخنگویش «محارب الجبوری» (که در سال 2007 کشته شد) دولت اسلامی جدید اعلام شد. الجبوری رهبر این دولت را «امیرالمومنین ابو عمر البغدادی» اعلام کرد که در سال 2010 کشته شد. این فرد که نام واقعیاش « حامد داود محمد خلیلالزاوی» بود به رهبر جنبش مجاهدین در عراق تبدیل شد و ابوحمزه را بهعنوان معاون و وزیر جنگ دولت اسلامی منصوب کرد. هیچ یک چهره خود را به رسانهها نشان ندادند اما هر دو بارها از «موسسه فرقان»، آژانس خبری دولت اسلامی، برای خطاب قرار دادن جهان استفاده کردند.
دولت اسلامی عراق یا دولت اسلامی در عراق؟
بیانیهای که در اکتبر 2006 از سوی محارب الجبوری اعلام شد با دو نام معروف است. نام رسمیتر «دولت اسلامی عراق» [به عربی: الدوله العراق الاسلامیه] بود اما با نام «دولت اسلامی در عراق» [به عربی: الدوله الاسلامیه فی العراق] هم معروف شد. بعدها نام خلاصه شده آن یعنی «دولت اسلامی» مورد استفاده قرار گرفت. این تمایز بر دو روشی تاکید مینهد که در آن حکومت جدید مردم عراق و در سطحی بزرگتر جهان اسلام را مورد خطاب قرار میداد. «دولت اسلامی عراق» بهعنوان دولتی برای جمعیت اهل سنت عراق مطرح شد. کردها در مناطقی نیمه خودمختاری حضور داشتند و شیعیان هم پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 نوعی خودمختاری نسبی داشتند. این دولت برای مناطق سنینشین بود. جبوری دولت جدید را به همین نحو در بیانیه خود توصیف کرده بود: «پس از آنکه کردها کنترل دولت خاص خود را در شمال عراق به دست آوردند، شیعیان هم دولتی فدرال در مرکز و جنوب عراق به راه انداختند. برای اهل سنت محترم و آزاد لازم بود که در میان مجاهدین، علما و اشخاص برجسته چیزی برای فرزندان و برادرانشان ارائه دهند بهویژه در پرتو آن چیزی که دولت مالکی نامیده میشود؛ دولتی که در آن اهل سنت خائن نقش ایفا میکنند.»
«دولت اسلامی در عراق» اما دولتی برای مسلمانان جهان بود؛ دولتی حامی خلافت که از سوی زرقاوی و القاعده شکل گرفته بود. در این معنا، جبوری گروه خود را «دنباله روی الگوی پیامبر به هنگام هجرت از مکه به مدینه و برقراری دولتی اسلامی در آنجا» توصیف کرد «که با وجود ائتلاف بت پرستان و اهل کتاب» توانست این دولت را برقرار سازد. جبوری و بسیاری دیگر در «دولت اسلامی» سپس مدعی شدند که «وسعت سرزمینهای تحت کنترل ما با اولین دولت در مدینه برابر است.» به تعبیر دیگر، دولت اسلامی در حال دنبال کردن الگوی دولتی بود که از سوی پیامبر پایهگذاری شد که آنها آن را «خلافت» مینامند. با ملاحظه همه جوانب، عنصر اسلامی در تبلیغات این گروه در عراق غالب بود اگرچه «دولت اسلامی عراق» نام رسمیتر این گروه باقی ماند. ناسیونالیسم سرزمینی با ایدئولوژی جهادی سازگاری ندارد و این در اعلامیه اول این گروه روشن بود.
ارسال نظر