دنیای اقتصاد: موج وحشت قاره سبز را درنوردیده است. شاید این روزها مردمان قاره سبز تلخ‌ترین روزهای خود را پس از جنگ جهانی دوم سپری می‌کنند. داعش کار را به‌جایی رسانده که آرامش و امنیت روانی به تدریج از اروپا در حال رخت بر بستن است. در یک سوی دنیا، جوانی خوش تیپ، با موها و صورت اصلاح شده و کراوات سفیر روسیه را ترور می‌کند. در سوی دیگر دنیا، سایه‌های وحشت در حال پراکنده شدن است. انفجار در بازار کریسمس آلمان ژرمن‌ها را نگران ساخته است. «تیم آرانگو» در گزارشی برای نیویورک‌تایمز می‌نویسد ترکش‌های جنگ در خاورمیانه به اروپا رسیده و زندگی شهروندان معمولی را به‌خطر انداخته و موجب قدرت بخشیدن به جنبش‌های راست افراطی شده است.

خطر در آلمان احساس شده است. هشدارهای این خطر در فرانسه، بلژیک و سایر نقاط اروپا جدی گرفته شده و این نشان می‌دهد که نگرانی، واقعی است. آینده مبهم است: وقتی تهدید به واقعیت تبدیل شود، این ترس افزایش می‌یابد که آلمان - کشوری که به استقبال مهاجران خاورمیانه‌ای رفت- ممکن است در تله راست‌گرایان و جنبش‌های پوپولیستی گرفتار آید. «مایکل کیملمان» در گزارشی دیگر برای این روزنامه آمریکایی می‌افزاید مقام‌های آلمانی ابتدا تردید داشتند که این حمله را «تروریستی» بنامند. اما شواهد نشان داد که چاره‌ای نیست جز اینکه آن را تروریستی بنامند زیرا به اصطلاح «دولت اسلامی» هم به آن اقرار کرد.

«مارک پیرینی»، سفیر سابق اتحادیه اروپایی در ترکیه و محقق در موقوفه کارنگی می‌گوید: «به‌عنوان یک فرانسوی می‌دانم که چنین حملاتی طبیعی است. این تهدیدی است که همگان باید به آن پی ببرند. ما جوامع بازی هستیم. اروپا، اسرائیل نیست. اینجا آزادی وجود دارد». او می‌گوید اروپایی‌ها «به تدریج به این باور نزدیک می‌شوند که تروریسم یک امر طبیعی در دنیای جدید است.» او می‌افزاید: «با این حال، جوامع ما هنوز به آن عادت نکرده‌اند». تیم آرانگو می‌نویسد برخی معتقدند زندگی در آلمان مانند زندگی در ترکیه است. مردم از مکان‌های شلوغ احتراز می‌کنند و نسبت به وقایع پیرامون شان حساس تر شده‌اند. هر کسی چیزی حمل کند به او مشکوک می‌شوند و از وی فاصله می‌گیرند.

به‌نظر می‌رسد داعش به شکلی هدفمند تلاش دارد تا میدان نبرد را به اروپا منتقل کند. این گروه با یک تیر چند نشان می‌زند: ابتدا، آن دسته از مهاجران اروپایی که وارد قلمرو داعش شده و آموزش دیده‌اند و در میادین نبرد هم حضور یافته‌اند تهدیدی برای غرب هستند. این افراد به محض بازگشت به موطن خود همچون بمبی ساعتی هستند که هر لحظه احتمال انفجار آن می‌رود. داعش با بازگرداندن آنها به غرب توپ ناامنی را به زمین غرب می‌فرستد تا انتقام «رقه» و «موصل» را در اروپا بگیرد. دوم اینکه، داعش تلاش دارد تا فضای ناامنی روانی و سوءظن را به جامعه غربی تزریق کند. این گروه که اکنون در عراق و سوریه تحت فشار است و می‌رود که پایگاه‌هایش را از دست بدهد با انجام عملیات در غرب این پیام را می‌دهد که «ما هنوز زنده ایم». ظاهرا پیام داعش به غرب این است:«اگر موصل را بگیرید و رقه هم از دست مان برود، امنیت شما هم می‌رود.» شاید غرب میل داشته باشد که رقه همچنان در دست داعش بماند و این سیگنال امنیتی مثبتی به اروپاست. در نهایت، داعش به دنبال فروپاشی اخلاقی در غرب است. با انجام عملیات انتحاری، دامن زدن به ناامنی‌های روانی، سوء ظن و ... این باور را به افکار عمومی غرب تزریق می‌کند که اگر پایگاه‌هایش از دست برود اولین جایی که آسیب می‌بیند، غرب است. بنابراین، با تزریق حس ناامیدی به شهروند غربی، داعش تلاش می‌کند تا روند فروپاشی اجتماعی در جامعه هدف را تسریع کند. شاید بیراه نباشد اگر بگوییم تداوم حضور داعش در رقه به معنای درگیر شدن طولانی مدت دولت و ملت سوریه با داعش است. این پیام امنیت را برای اروپا به دنبال دارد.