آمریکادر معرض یک تهدید بزرگ قرار دارد
بلای ترامپ - ۲۶ تیر ۹۵
گروه اقتصاد بینالملل، شادی آذری: نشریه اکونومیست این هفته دو سرمقاله اصلی دارد؛ یکی برای نسخه بریتانیایی این نشریه و دیگری برای نسخه آمریکایی آن. سرمقاله نسخه بریتانیایی به موضوع معرفی نخستوزیر جدید بریتانیا اختصاص یافته و سرمقاله نسخه آمریکایی اکونومیست این هفته در مورد انتخابات آمریکا و نامزدی دونالد ترامپ است. اکونومیست در این سرمقاله نوشته است که انتخاب ترامپ در کیلیولند موجب خواهد شد آمریکا، کشوری که اقتصاد آن هنوز در حال شکوفایی است، در معرض یک تهدید بزرگ قرار گیرد، زخمی که باعث و بانی آن خود آمریکاییها بودهاند.
گروه اقتصاد بینالملل، شادی آذری: نشریه اکونومیست این هفته دو سرمقاله اصلی دارد؛ یکی برای نسخه بریتانیایی این نشریه و دیگری برای نسخه آمریکایی آن. سرمقاله نسخه بریتانیایی به موضوع معرفی نخستوزیر جدید بریتانیا اختصاص یافته و سرمقاله نسخه آمریکایی اکونومیست این هفته در مورد انتخابات آمریکا و نامزدی دونالد ترامپ است. اکونومیست در این سرمقاله نوشته است که انتخاب ترامپ در کیلیولند موجب خواهد شد آمریکا، کشوری که اقتصاد آن هنوز در حال شکوفایی است، در معرض یک تهدید بزرگ قرار گیرد، زخمی که باعث و بانی آن خود آمریکاییها بودهاند.
اکونومیست نوشت آمریکا مشکلاتی دارد؛ اما تصویر امروز آن تصویر کشوری است که با اغلب معیارها بیش از هر زمان دیگری در صلح است، در حال شکوفایی است و کمتر نژادپرست است اما تهدید واقعی این کشور از سوی مردی است که خشم ملی را بر انگیخته است و در کلیولند نامزدی حزب جمهوریخواه را برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا خواهد پذیرفت. اکونومیست با اشاره به اینکه خواه ترامپ در انتخابات ماه نوامبر به پیروزی برسد و خواه نرسد، قدرت تغییر شکل آمریکا را دارد، افزود که این تغییر شکل در جهت ناکارآتر شدن و تنزل جایگاه آمریکا خواهد بود. ناهمخوانیها بین تصویر تاریک از آمریکا و عملکرد اخیر این کشور، در آمار اقتصادی آن کاملا مشهود است. احیای اقتصادی آمریکا هماکنون به چهارمین احیای اقتصادی طولانی مدت در تاریخ این کشور تبدیل شده است و از سوی دیگر بازار سهام آن در بالاترین سطح تاریخی خود قرار دارد. نرخ بیکاری به کمتر از ۵ درصد رسیده و دستمزدهای واقعی قشر متوسط سرانجام رو به رشد گذارده است اما مشکلات واقعی هم وجود دارند بهویژه اینکه نابرابری در سطحی بالا قرار گرفته و کارگران کم مهارت بر اثر جهانیشدن جا ماندهاند. البته این مشکلات سالها وجود داشته و نمیتواند توضیحدهنده درندهخویی ناگهانی در سیاست آمریکا باشد. آنچه میتواند توجیهکننده واگرایی بین علائم حیاتی سالم آمریکا و احساس خطری که آمریکا را تهدید میکند، باشد، این است که ترامپ با ویژگی گردنکلفتی نارسیستی خود هر وضعیت خشمآوری را چند برابر بزرگتر میکند و حالا با کشوری مواجه هستیم که بهرغم نقاط قوتش، در معرض یک زخم جدی خودخواسته قرار گرفته است. اگر او رئیس جمهوری این کشور شود، آسیبها به بیشترین حد ممکن خواهد رسید. شاید تهدیدهای او درباره پاره کردن موافقتنامههای تجاری و اجبار شرکتهای آمریکایی به بازگرداندن مشاغل به داخل مرزهای آمریکا تهدیدهایی پوشالی باشد؛ اما حتی اگر او نتواند به این وعدههای خود عمل کند، با مطرح کردن آنها به اعتبار آمریکا در جهان آسیب زده است و وفا نکردن او به این وعدههایش هم حامیان وی را خشمگینتر خواهد کرد. نگرانکنندهترین جنبه ریاستجمهوری ترامپ هم این است که شخصی با خویشتنداری ضعیف او باید تصمیمات آنی در رابطه با امنیت ملی آمریکا بگیرد؛ کشوری که قدرتمندترین ارتش، نیروی دریایی و نیروی هوایی جهان را دارد. اکونومیست نوشته است که آمریکای ۲۰۱۶ در صلح است، در حال شکوفایی است و بهرغم اخبار اخیر به لحاظ نژادی بیش از هر زمان دیگری در تاریخ همگن است. در پاسخ به آنهایی که میپرسند آمریکا چه چیزی را از دست خواهد داد باید گفت: چیزهای بسیار زیادی را.
ارسال نظر