بخش دوم
پارادوکسهای یک اتحاد - ۲۲ تیر ۹۵
آنتونی کوردزمن
محقق مرکز مطالعات استراتژیک
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش اول اشاره شد که آمریکا و عربستان روابط پر فراز و نشیبی داشتهاند. آنها متحدان استراتژیک یکدیگر بوده و این رابطه دستکم به ۷۰ سال قبل باز میگردد.
از زمانی که پرزیدنت روزولت با ملک عبدالعزیز روی کشتی «یو. اس. اس. کوینسی» در ۲۰ فوریه ۱۹۴۵ دیدار کردند آمریکا و عربستان در شکل دادن امنیت منطقهای و امنیت خلیجفارس همکاری نزدیک داشتهاند. هر دو کشور علاوه بر اینکه در بسیاری از بحرانهای منطقهای متحد یکدیگر بودهاند روابط نظامی نزدیکی نیز داشتهاند به گونهای که طی بازه زمانی ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ رقمی بالغ بر ۸۶ میلیارد دلار سفارش تسلیحاتی جدید داده و از این رقم ۲/ ۶۰ میلیارد دلار آن از آمریکا میآید.
آنتونی کوردزمن
محقق مرکز مطالعات استراتژیک
ترجمه: محمدحسین باقی
در بخش اول اشاره شد که آمریکا و عربستان روابط پر فراز و نشیبی داشتهاند. آنها متحدان استراتژیک یکدیگر بوده و این رابطه دستکم به ۷۰ سال قبل باز میگردد.
از زمانی که پرزیدنت روزولت با ملک عبدالعزیز روی کشتی «یو.اس.اس. کوینسی» در ۲۰ فوریه ۱۹۴۵ دیدار کردند آمریکا و عربستان در شکل دادن امنیت منطقهای و امنیت خلیجفارس همکاری نزدیک داشتهاند. هر دو کشور علاوه بر اینکه در بسیاری از بحرانهای منطقهای متحد یکدیگر بودهاند روابط نظامی نزدیکی نیز داشتهاند به گونهای که طی بازه زمانی ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ رقمی بالغ بر ۸۶ میلیارد دلار سفارش تسلیحاتی جدید داده و از این رقم ۲/ ۶۰ میلیارد دلار آن از آمریکا میآید.
بهبود متقابل درک سطح عمومی و سیاسی همکاری استراتژیک میان ریاض و واشنگتن
هر دو کشور باید گامهایی برای بهبود درک عمومی و کارشناسی از سطح شراکت استراتژیک که از قبل وجود داشته اتخاذ کنند و این واقعیت را مدنظر قرار دهند که سعودیها بهطور کلی آمریکا را بهتر از آمریکاییها میشناسند اما عکس آن صادق نیست.
شفاف کردن شراکت استراتژیک آمریکا- عربستان و بالا بردن درک عمومی
هیچ چیز پنهانیای در مورد عمق شراکت استراتژیک عربستان و آمریکا وجود ندارد. هر دو کشور بهصورت مفصل این شراکت را گزارش میدهند و پیوندهای آمریکا با اسرائیل و حمایت سعودی از فلسطینیان - اگرچه جدی و واقعی است اما- حساسیت سیاسی خود را از دست داده است. واقعیت باقیمانده این است که بیشتر آمریکاییها از عمق این شراکت بیخبرند یا درک محدودی از این پادشاهی دارند یا اصلا هیچ درک و شناختی از آن ندارند. در عین حال، بسیاری از سعودیها در بیرون از سیستم حکومتی این کشور آمریکا را به دو شکل میبینند: یا این کشور را بیاراده و بیتصمیم میبینند یا بر حسب مجموعهای از تئوریهای منفی توطئه بر این باورند که آمریکا به سوی ایران چرخیده است.
شفافتر کردن سطح همکاری سعودی- آمریکا و تلاش عمومی گسترده برای برقراری ارتباط در جزئیات عمومی همکاری در زمینههای امنیتی، مبارزه با تروریسم، ترغیب صلح و ثبات منطقهای، آموزش، تجارت و امنیت انرژی میتواند کمک بزرگی به بهبود سطح درک عمومی در هر دو کشور داشته باشد. دیدارهای متمرکز رسانهای از کشورهای یکدیگر، جلسات مفصل و دقیق آنلاین، استفاده از شبکههای آموزشی و اجتماعی، جلسات کارشناسان و دانشگاهیان تنها مواردی معدود از حوزههای همکاری است که میتواند به راحتی و به سرعت تقویت شود. گزینههای دیگر شامل گزارشهای مشترک در مورد تمرینهای نظامی و سایر فعالیتهای نظامی مشاورهای و حمایتی، اهمیت بده بستانهای مهم نظامی و همکاری در زمینه مبارزه با تروریسم است. این موارد میتواند با برقراری گفتوگوهای عمومی سالانه در مورد همکاریهای امنیتی در USCENTCOM در آمریکا و در وزارت دفاع در ریاض مورد حمایت قرار گیرد.
تبیین عربستان و اسلام سعودی
سعودیها درک بهتری از آمریکا دارند تا آمریکاییها از سعودیها. بسیاری از آمریکاییها هیچ برداشتی از پیشرفتهایی که عربستان سعودی در حوزههایی مانند آموزش، توسعه اقتصادی و تغییرات اجتماعی کرده، ندارند. بیشتر پوشش رسانهای از عربستان سعودی بر مسائل حقوق بشری و خصلت محافظهکارانه اسلام سعودی متمرکز است. با سعودیها اغلب بهگونهای برخورد میشود که گویی آنها به افراطگرایی اسلامی نزدیک هستند و این مشکلی است که ناشی از جهل عمومی آمریکاییها از اسلام است. عربستان سعودی تلاش چشمگیری برای توضیح و تبیین پیشرفت خود پس از ۱۱ سپتامبر انجام داد و این تلاشها را با دیدارهای رسانهای و کارشناسی از این پادشاهی تقویت و مورد حمایت قرار داد. این تلاش متوقف شده و باید از سر گرفته شود. در عین حال، آمریکا باید هم تلاشهای رسمی و خصوصی را برای بهبود درک عمومی از اسلام انجام دهد و اینکه افراطگرایی اسلامی خشن - مانند همتایان مسیحی و یهودیاش- بازتاب ارزشهای راستین این مذهب نیست.
تبیین مبارزه مشترک علیه افراطگرایی اسلامی و تروریسم
مراودات بهتر در مورد سطح همکاری آمریکا و عربستان در مبارزه با افراطگرایی و تروریسم نیازمند اولویتی برابر است. آمریکا و عربستان سعودی مدتهاست در زمینه مبارزه با تروریسم همکاری دارند؛ واقعیتی که در گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا در مورد تروریسم شفاف بیان شده و روی وبسایت سفارت عربستان در واشنگتن نیز به خوبی مستند شده است. با این وجود، باید تلاشهای بیشتری صورت گیرد تا هم این جنبه از شراکت سعودی- آمریکا را توضیح دهد و هم تلاشهای مشترک را تقویت کند. بسیاری از آمریکاییها - از جمله برخی از چهرههای سیاسی و اعضای کنگره- بهخاطر میآورند که برخی شهروندان سعودی حملات ۱۱سپتامبر را انجام دادند. آنها درک اندکی از این واقعیت دارند که از مدتها قبل از این حادثه، فشار سعودیها بر افراطگرایی باعث شد بن لادن این کشور را ترک و در نهایت از یمن به افغانستان برود. درک محدودی وجود دارد که عربستان سعودی در سال ۲۰۰۳ با ۱۱سپتامبر خاص خود مواجه و مجبور شد نبرد داخلی علیه القاعده در شبهجزیره عربستان (AQAP) را از سال ۲۰۰۳ آغاز کند.
افکار عمومی در هر دو کشور بهطور کلی از سطح همکاری دو کشور بیخبرند؛ همکاریای که براساس آن نیروهای ضد تروریسم عربستان AQAP را از این کشور بیرون کرده و باعث شدند آنها به یمن بروند. افکار عمومی بیخبر از این واقعیت است که آمریکا و عربستان در مبارزه علیه افراطگرایی به حدی شریک کلیدی یکدیگر بودهاند که آمریکا اکنون یک دفتر مشاورهای جداگانه در وزارت کشور عربستان دارد. همچنین دو کشور مجموعهای مجزا از تعاملات تسلیحاتی دارند که هدفش کمک به این پادشاهی است.
ارسال نظر