پس از انگلستان نوبت ایتالیا است
دومینوی بحران در کنسرت اروپایی
گروه جهان: خروج بریتانیا اقدامی برای ترساندن دیگران نیست؛ اما بیایید بدترین سناریوی ممکن را بررسی کنیم. در اقصی نقاط جهان کارشناسان سیاسی و چهرههای مالی در حال بحث و بررسی در مورد تاثیرات اقتصادی خروج بریتانیا از اتحادیه هستند. بسیاری از آنها محاسبات مختلفی داشتند، اما اکنون که این تصمیم محقق شده است سناریوهای جدیدی سر بر آورده است. بیشتر تحلیلها ضربات خروج بر اقتصاد بریتانیا را بررسی کردهاند. بله. البته اقتصاد بریتانیا در کوتاه مدت آسیب خواهد دید؛ اما نهادهای دولتی این کشور بازسازی خواهند شد و طلاق خود از اروپا را به مذاکره خواهند گذاشت.
گروه جهان: خروج بریتانیا اقدامی برای ترساندن دیگران نیست؛ اما بیایید بدترین سناریوی ممکن را بررسی کنیم. در اقصی نقاط جهان کارشناسان سیاسی و چهرههای مالی در حال بحث و بررسی در مورد تاثیرات اقتصادی خروج بریتانیا از اتحادیه هستند. بسیاری از آنها محاسبات مختلفی داشتند، اما اکنون که این تصمیم محقق شده است سناریوهای جدیدی سر بر آورده است. بیشتر تحلیلها ضربات خروج بر اقتصاد بریتانیا را بررسی کردهاند. بله. البته اقتصاد بریتانیا در کوتاه مدت آسیب خواهد دید؛ اما نهادهای دولتی این کشور بازسازی خواهند شد و طلاق خود از اروپا را به مذاکره خواهند گذاشت. بله البته که ارزش پوند افت خواهد کرد و ابهام در روابط بریتانیا با اروپا سرمایهگذاریها را فلج خواهد کرد تا زمانی که قواعد جدید وضع شود.
تمام اینها باعث میشود که بازارها در سراسر جهان به لرزه در آیند و بهطور کلی همچون نوجوانان زودرنج رفتار کنند. برخی کارشناسان میگویند «سهام و بورسها وارد عرصه جدیدی از نوسانات شدهاند. به آن عادت کنید.» اما اشتباه است که فقط بر بریتانیا تمرکز کنیم. در یک سناریوی واقعی، بریتانیا به درستی یک دومینوی واقعی است. البته این دومینوی بعدی است که اهمیت دارد. «فلیکس زولوف» سرمایهگذاری که در سوئیس سرمایهگذاریهایی دارد روز دوشنبه نوشت: «بریتانیا اولین گام در فرآیندی است که اجتنابناپذیر است و احتمال همهپرسیهای دیگر در سایر کشورها برای خروج از اتحادیه هست.» او میافزاید: «لطمات برگزیت برای اروپا به مراتب بیشتر از بریتانیا خواهد بود.» به گزارش نیویورکتایمز، مهمترین نگرانی این است که سایر کشورهای اروپایی - حتی اگر تلاش هایشان موفقیتآمیز نباشد- به راه بریتانیا بروند. نمود بیشتر عدم اعتماد در میان کشورهای اروپایی زمانی بروز خواهد کرد که به بحرانی بینجامد که فراتر از اروپا خواهد رفت.
این مورد را در نظر بگیرید: دولت ایتالیا در نظر دارد ۴۵ میلیارد دلار به نظام بانکی خود پس از خروج بریتانیا تزریق کند. از زمان اعلام نتایج ارزش بزرگترین بانکهای ایتالیایی بیش از ۲۰ درصد افت کرده است. اگر برگزیت باعث کند شدن سرعت رشد اقتصادی در قاره شود، بانکهای ایتالیایی - بدون طرح نجات- به شدت متاثر خواهند شد.
بهخاطر داشته باشید که اکنون جای ترس نیست- لااقل هنوز نیست. اما اگر اقتصاد ایتالیا دچار لغزش شود و به کمک اتحادیه اروپا نیاز داشته باشد و کمکهای این اتحادیه کافی نباشد- با بهخاطر داشتن ماجرای یونان- میتوانیم شاهد تسلیم شدن ایتالیا باشیم که پس از آلمان و فرانسه سومین عضو این کنسرت اروپایی (البته با خروج بریتانیا) است. این میتواند به یک فاجعه بینجامد: ایتالیا مجبور میشود به لیر بازگردد که ارزش آن به شدت افت کرده است. یکلیر بیثبات موجب مشکلاتی بزرگ برای سرمایهگذاران و بانکها در تمام جهان خواهد شد که در ایتالیا سرمایهگذاری کردهاند. همچنین باعث بحران اعتبار در داخل این کشور خواهد شد. میتوان در این سناریو اسپانیا یا پرتغال را هم قرار داد.
هلند هم در زمره کشورهایی است که از پتانسیل خروج برخوردار است. پس از خروج بریتانیا، «گرت ویلدرز»، رهبر پوپولیست و ضدمهاجرت حزب آزادی، در توییتر این پست را فرستاد که «آفرین بهبریتانیا.» او افزود: «اکنون نوبت ماست. وقت آن است که دولت هلند هم همه پرسی برگزار کند.» او از این هشتگ استفاده کرده بود: ByeByeEU#. هلند یک کشور با ساختار نسبتا سالم است. بنابراین، پیامدهای خروجش- بهعنوان یک کشور اقتصادی محض- از اتحادیه تا حد زیادی مسکوت خواهد ماند، زیرا وزن اقتصادی آن به اندازه بریتانیا نیست. اما اگر برگزیت به اندازه کافی برای سایر بخشهای به شدت ملیگرا و کشورهای به لحاظ اقتصادی سالم برای دنبال کردن خروج کافی نباشد، مشاهده کشوری مانند هلند که از یورو استفاده میکند (برخلاف بریتانیا که هرگز از پوند به یورو روی نیاورد) میتواند مدلی اقناعکننده باشد.
ریچاردهاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا، پیشبینی کرده بود که ظرف ۵ سال آینده چند کشور دیگر اتحادیه را ترک خواهند کرد. این مساله در حال تبدیل شدن به یک باور عمومی است. با توجه به رشد اقتصادی اندک بسیاری از کشورهای اتحادیه، تصور اینکه یک شورش پوپولیستی سر برآورد دشوار نیست.
«مریل لینچ»، در یادداشتی برای سرمایه گذاران نوشت: «اقتصاد جهانی در چنبره گسترش تورم و رشد حداقلی باقی خواهد ماند. رایدهندگان بطور فزایندهای در کشورهای توسعهیافته علیه کاهش نرخ دستمزد، بیکاری بالا و نابرابری و مهاجرت رای میدهند.» جیمز پتوکولیس (مفسر موسسه آمریکن اینترپرایز) و ویلم بوتر (اقتصاددان ارشد جهانی در سیتیگروپ) از نابودی اتحادیه اروپا سخن به میان میآورند: «از همگسیختن منطقه یورو مثل نسخه طلاق در فیلم «نبرد رُزها» خواهد بود:مخرب، ویرانگر و بدون برنده.» بوتر مینویسد: «حتی بیرون رفتن یک کشور ضعیف به لحاظ اقتصادی واقعا هرج و مرج بار خواهد بود.» آنچه رخ میدهد این است: «خروج - نصفه نیمه یا کامل - احتمالا در کشورهای عضو که به لحاظ اقتصادی ضعیف و غیررقابتی هستند تسریع میشود؛ کشورهایی که بانک هایشان به شدت ضعیف شده و دچار شکست خواهند شد.»
بوتر میافزاید: «اگر اسپانیا و ایتالیا خارج شوند، فروپاشی سیستماتیک و مالی چشمگیری در سراسر اتحادیه اروپا و آمریکای شمالی رخ خواهد داد و سالها رکود اقتصادی جهانی دامنگیر این کشورها خواهد شد.» باید امیدوار باشیم که بدترین سناریوها برای اروپا رخ ندهد، در غیر این صورت دیگر نهادی به نام اتحادیه اروپا از موجودیت تهی خواهد شد.
ارسال نظر