هژمونی آنلاین - ۳۱ خرداد ۹۵

نویسنده: چارلی وینتر
محقق بنیاد کویلیام
مترجم: محمدحسین باقی

در بخش یازدهم به سه مورد دیگر از «سوژه تبلیغ» اشاره شد که عبارت بودند از: اعضای فعال، نیروهای بالقوه و مروجان. داعش با استراتژی رسانه‌ای خود گروه‌های مختلفی را هدف می‌گیرد.

در این بخش به «نوگرویدگان» و «کسانی که نامشان در لیست جذب قرار دارد» اشاره خواهد شد.

به تعبیر نویسنده، این دسته بندی اگرچه ممکن است جامع نباشد و ابهاماتی در خود داشته باشد اما در گام اول می‌تواند راهگشا باشد و نشان دهد که این گروه تکفیری با استراتژی رسانه‌ای خود چگونه به جذب نیروهای جدید می‌پردازد.

در بخش «مروجان» آنچه لازم به ذکر است این است که پرکارترین و بانفوذترین مروجان «مفتیان» هستند که کوشاترین مروجان هستند.

آنها کاری انجام نمی‌دهند جز انتقال نسخه‌ای از پیش تعیین شده و به دقت پالایش شده از حوادث که یکباره نظرات مطرح شده از سوی افراد دیگر را کپی - پیست می‌کنند. در غرب و جاهای دیگر، این مروجان داوطلبانی بدون ارتباط رسمی با دستگاه رسانه‌ای داعش هستند.

این مروجان هر که باشند، حتی اگر حامیان سوگند خورده این سازمان هم که باشند، خیلی از مواقع هیچ قصدی برای مبارزه ندارند؛ «جهاد»‌شان از اینترنت شروع می‌شود.

استراتژی تبلیغاتی به اصطلاح «دولت اسلامی» به شیوه‌ای شکل گرفت که به همان اندازه‌ای که به دنبال حفظ حمایت از حامیان غیرفعال در اقصی نقاط دنیاست به همان اندازه هم نیروهای جدید جذب می‌کند. «پر کردن» یا «اشباع» اینترنت با مطالبی که تمام جنبه‌های «زندگی در خلافت» را مستند می‌سازد نه تنها چشم‌اندازی جامع برای این مدینه فاضله ایجاد می‌کند بلکه مشارکت دائمی تماشاچیان را نیز تضمین می‌کند.

این اشباع‌سازی، ناظر علاقه‌مند را به چرخه خشونت و تحرک اجتماعی وارد می‌سازد؛ این روشی برای فعال کردن افرادی است که از کمپین سیاسی- نظامی «دولت اسلامی» حمایت می‌کنند اما هنوز انگیزه لازم برای پیوستن به این گروه را به‌دست نیاورده و ممکن است هرگز هم به‌دست نیاورد.

نوگرویدگان

می‌توان به جایگاه «مروج» در این گروه از طریق تعهد و التزام ثابت و نه انتصاب مستقیم دست یافت. به همین ترتیب، فرد می‌تواند به «هیات دیپلماتیک» داعش- یعنی نوگرویدگان اینترنتی‌اش- نیز به‌صورت داوطلبانه بپیوندد.

این گروه- که به شکل ارگانیک عمل می‌کند- نامزدهای آسیب‌پذیر را شناسایی و فعالانه در صدد جذب آنها بر می‌آید، تردید آنها درباره وضعیت فعلی شان را تقویت و در نهایت آنها را از طریق دوستی و «شواهد» تبلیغی اقناع می‌کند که «دولت اسلامی» راه خروجی برای برون رفت از این وضعیت به آنها ارائه می‌دهد. «نوگرویدگان بین‌المللی» این سازمان که به شکل ناشناس در اینترنت دست به فعالیت می‌زنند در نوعی «جهاد سبک» درگیر می‌شوند که کمتر مخاطره‌آمیز بوده اما هنوز هم شکلی از حمایت است که از اقصا نقاط دنیا می‌توان در آن مشارکت کرد.

افرادی که در اتاق پژواک حضور دارند به خودشان «خانواده» می‌گویند. آنها از طریق پشتیبانی ارگانیک و متقابل از تعهد یکدیگر اطمینان حاصل می‌کنند.

به لحاظ قراردادی فرد مجبور به انجام این نقش نیست. از این رو، دلیل اینکه چرا بسیاری از افراد درگیر - وقتی شناسایی می‌شوند- تبدیل به جوانانی منزوی می‌شوند که زندگی دوگانه‌ای دارند، نه تنها به این دلیل تعامل می‌کنند که حامیان ایدئولوژیک متعهد «دولت اسلامی» هستند بلکه به این دلیل که این روش طغیان آنهاست.

در قاموس آنها، بشارت برای سازمان روشی برای رد گردهمایی است، شکلی از ضدفرهنگ - که در تعابیر یک نوگرویده سابق- «روشی برای انجام کار» و تضمین «حس تعلق به چیزی بزرگتر است.» هر کجا که باشند، ابزار یا روشی که فرد به واسطه آن در اتاق پژواک ادغام می‌شود، فوری نیست. زمان می‌برد و بسیار سیال است.

با این حال، شکی نیست که تعامل منظم با تبلیغات - گردش آن، ترویج آن و اظهار همدردی با آن- این فرآیند را تسریع می‌کند. همان‌طور که الول می‌گوید اگر یک فرد «عملی را مرتکب شده باشد که با استانداردهای سنتی اخلاق قابل سرزنش باشد» و این کار را با مصونیت انجام داده باشد این عمل می‌تواند سرمست‌کننده باشد: «او برای انجام این کار به توجیه نیاز دارد و با تکرار آن عمل درگیر جنبشی می‌شود که مدام توسعه می‌یابد تا جایی که کاملا عمق وجدان او را به تسخیر خود در می‌آورد.»

این الگو قابل اطلاق به «سوژه‌های تبلیغ» داعش نیست اما برای شایع‌ترین مواردی که «انتشار» یا «تبلیغ» را بر مهاجرت یا مبارزه ترجیح می‌دهند، مساله اغلب همین است. این سازمان نه تنها این را به رسمیت می‌شناسد بلکه از آن بهره برداری هم می‌کند: آنچه در بیشتر تبلیغات این گروه ردی از آن دیده می‌شود همانا تشویق و ترغیب این رفتار است. در مجموع، «برند» جهادی گری این گروه تنها در مورد مبارزه نیست. جهاد حمایت از «خلافت» از طریق روزنامه نگاری یا خدمات درمانی به اندازه «جهاد جنگ» مشروع است.

این ایده به جنگ الکترونیک هم کشیده می‌شود. حامیان آنلاین این گروه این ایده را تغذیه می‌کنند زیرا آنها را قادر می‌سازد تا گردش وسواس‌گونه پیام داعش را به‌عنوان بخشی از جهاد خود تلقی کنند. از آنجا که شناسایی رسمی تلاش هایشان گاهی به چشم می‌خورد اما بیشتر مواقع پاداش اصلی صرفا شهرت است و به‌طور انحصاری از درون دسته حامیان آنلاین این گروه دریافت می‌شود.