افشین زرگر
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

پر سر و صداترین، پرهزینه‌ترین، طولانی‌ترین و تاثیرگذارترین انتخابات ریاست‌جمهوری به مرحله حساس خود رسیده است و تا 5 ماه آینده سرنوشت آن مشخص خواهد شد.

کلینتون یا ترامپ؟ چند ماهی می‌شود که این سوال، ذهن بسیاری از مردم را در گوشه و کنار جهان به خود مشغول کرده و موجب طرح بحث‌ها، گفت‌وگوها، تحلیل‌ها، حدس‌ها و گمانه‌زنی‌های مختلف بوده است. حتی آن زمان که در هر دو جناح جمهوری‌خواه و دموکرات هنوز تعداد نامزدها بیشتر بودند، اکثر صاحب‌نظران و تحلیلگران بر این نظر بودند که نهایتا مردم آمریکا بین دو گزینه تصمیم خواهند گرفت که چه کسی سکاندار هدایت کاخ سفید برای دوره پس از اوباما باشد؛ هیلاری‌کلینتون یا دونالد ترامپ. انتخاب باراک اوباما به ریاست‌جمهوری ایالات‌متحده در سال 2008 نشان داد که جامعه آمریکا آماده هر انتخاب غافلگیرکننده و پر سر و صدایی
است.

باراک اوباما با شعار «تغییر» وارد صحنه شد و توانست به‌عنوان اولین سیاهپوست به مسند مهم ریاست‌جمهوری تاثیرگذارترین کشور در نظام بین‌الملل دست یابد، انتخابی که برای شهروندان آمریکا و بسیاری از مردمان دیگر در گوشه و کنار جهان نویدبخش آغاز عصر جدیدی بود.

حال پس از گذشت ۸ سال دو چهره خبرساز و تاحدود زیادی متفاوت نسبت به دیگر کاندیداها، توانسته‌ا‌ند به‌عنوان نماینده دو حزب اصلی، جایگاه خود را در کارزار انتخابات حفظ کنند و برای ۸ نوامبر ۲۰۱۶ (۱۸ آبان ۱۳۹۵)آماده شوند. این دو در یک ماراتن نفسگیر از هم‌تیمی‌های خود پیشی گرفته‌اند و اکنون برای چند ماه آتی نیز رقابت جدی خواهند داشت تا نهایتا یکی از آنها گام در کاخ سفید بگذارد.

آمریکا بدون تردید کشور انتخابات است، جایی که براساس نوع حکمرانی‌اش از سطح محلی تا دولت فدرال انتخابات مختلف برگزار می‌شود، جامعه‌ای که در آن حتی روسای مدارس‌اش هم از دل انتخابات برگزیده می‌شوند، پس در چنین جامعه‌ای مساله انتخابات نهادینه شده است و مردم تلاش می‌کنند با رای‌شان نشان دهند که چه دیدگاهی نسبت به عملکرد دو حزب اصلی دارند.

دموکرات‌ها یا جمهوری‌خواهان؟ کدام یک می‌توانند خواسته‌ها و انتظارات این مردم را تامین کنند؟ ۸ سال ریاست‌جمهوری اوباما پس از دوره زمامداری جمهوری‌خواهان به رهبری جرج دبلیو بوش، در نگاه مردم آمریکا چگونه به نظر می‌رسد؟ آیا اوباما توانست «تغییر» را برای جامعه آمریکا عملی سازد؟ و کدام یک از این دو کاندیدا اینک می‌توانند نظر مردم قدرتمندترین کشور در صحنه بین‌الملل را به خود جلب کنند؟ در یک طرف هیلاری کلینتون قرار دارد؛ یک زن نیرومند، باتجربه و فعال در صحنه اصلی سیاست.

او که در نقش یک زن فعال در صحنه سیاست در آمریکا، رکوردهای اولی زیادی دارد، حقوق خوانده است، زمانی بانوی اول کشورش بود، و در سال ۲۰۰۸ در رقابت درون حزبی در اردوگاه دموکرات‌ها رقیب اصلی اوباما بود و در مسند وزارت امور خارجه تا چند سال پیش حضور داشت، حال می‌خواهد خود را به‌عنوان اولین رئیس‌جمهوری زن ایالات‌متحده معرفی کند. او گزینه برتر دموکرات‌ها است، دموکرات‌هایی که پس از رو کردن اوباما نشان دادند که برای تغییرات بزرگ آمادگی زیادی دارند و حال با انتخاب هیلاری کلینتون دوباره می‌خواهند متفاوت‌تر از قبل عمل کنند.

اما در سوی دیگر دونالد ترامپ قرار دارد، چهره‌ای حتی عجیب‌تر و خبرسازتر و شاید متفاوت‌تر. او در طول چند ماه گذشته بر رقبای قدرتمندی از جناح جمهوری‌خواه غلبه کرده است و این خود نشان از توان بالای وی در جذب آرای جمهوری‌خواهان داشته است.

برای جامعه آمریکا، ترامپ همه شاخص‌های یک فرد موفق را دارد، کسی که توانسته است از شوهای تلویزیونی گرفته تا ساختن تفریح‌گاه‌ها و سرمایه‌گذاری در بخش مسکن به شخصیت پرآوازه‌ای تبدیل شود.

او اقتصاد خوانده است و با رمز و راز ثروت‌اندوزی کاملا آشنا است، کسی که پدر بزرگ و مادربزرگش آلمانی بودند و مادرش مهاجر اسکاتلندی، می‌تواند نماینده بخش بزرگی از فرهنگ آمریکایی باشد، فرهنگی که در آن کسی مانند ترامپ شخصیت محبوبی برای بسیاری است.

ترامپ یا کلینتون؟ انتخاب هر یک از این دو کاندیدای کاملا متفاوت نسبت به تمامی نامزدهای این دوره، می‌تواند پیام، آثار و پیامدهای متفاوتی برای مردم آمریکا و دیگر کشورهای جهان داشته باشد.

مردم آمریکا هیلاری کلینتون را به‌عنوان اولین زن وارد کاخ سفید خواهند کرد یا دونالد ترامپی که با صحبت‌های عجیب و غریبش همه مردم جهان را متوجه خود ساخته است؟ اگرچه طبق نظر کارشناسان و تحلیلگران علاقه‌مند به سیاست(داخلی و خارجی) ایالات‌متحده آمریکا، در این کشور نهادها حرف اصلی را می‌زنند و اشخاص نمی‌توانند خارج از ساز و کارهای قانونی مشخص شده نقش غافلگیرکننده و پیش‌بینی نشده‌ای داشته باشند، ولی بدون تردید پیروزی هر کدام از اینها که نمایندگی حزب و جریان فکری و سیاسی خاصی را دارند می‌تواند تاثیرات متفاوتی داشته باشد.

به نظر می‌رسد در شرایط کنونی باد به پرچم دموکرات‌ها وزیده است و امیدهای حزب دموکرات برای تصدی مجدد کرسی ریاست‌جمهوری بیشتر است. اول اینکه هنوز نسبتا رضایتمندی از دولت اوباما و عملکردش بالا است، دوم اینکه کاندیدای آنها چهره نسبتا محبوبی به نظر می‌رسد و می‌تواند بخش زیادی از مردم آمریکا را به سوی خود جذب کند، و سوم اینکه در میان حزب دموکرات یکپارچگی و انسجام نسبتا خوبی وجود دارد، مساله‌ای که در جناح مقابل ضعیف است.

اگرچه انتقاداتی هم نسبت به عملکرد کلینتون در دوره تصدی وزارت امور خارجه و ضعف وی در شرایط بحرانی مطرح می‌شود. اما در سوی دیگر، اگرچه دونالد ترامپ با طرح برخی حرف‌های عجیب، موجب سرازیر شدن انتقادات زیاد نسبت به خود حتی از سوی هم‌حزبی‌هایش(جمهوری‌خواهان) شده است، ولی در بین بخش زیادی از مردم آمریکا او می‌تواند نماد قدرت این کشور باشد، فردی که بی‌محابا صحبت می‌کند و هیچ واهمه‌ای نیز از کسی ندارد.

او می‌تواند نماد ایالات‌متحده در نظام بین‌الملل باشد، کشوری که کماکان به دنبال حفظ برتری‌اش در جهان است، تفوقی که به نظر بسیاری از منتقدان دولت اوباما، در ۸ سال گذشته سست شده است.

ترامپ همچنین می‌تواند نماد اعتراض و انتقاد هم باشد، در واقع شاید بسیاری از ناراضیان و منتقدان به سیاست‌های داخلی و خارجی ایالات‌متحده، با حمایت از ترامپ می‌خواهند اعتراض‌شان را به نمایش بگذارند، همچون به حاشیه رانده‌شدگانی که می‌گویند اگر به حرف ما گوش ندهید رای‌مان را به ترامپ می‌دهیم، تا او کارهای خطرناک‌تری را انجام دهد!

بنابر علل مختلف، در حال حاضر در صحنه انتخاباتی آمریکا و نیز افکار عمومی جهان، از این دو تصویرهای متفاوتی به نمایش گذاشته می‌شود، یک بانو باتجارب سیاسی بالا، معتدل و قائل به رفتارهای منطقی و عقلانی که به‌رغم انتقاد نسبت به برخی سیاست‌های اوباما در کل راه او را ادامه خواهد داد، و در سوی دیگر یک مرد مقتدر و ثروتمند قرار دارد که قابل پیش‌بینی نیست، هیجان‌ها را افزایش می‌دهد و بدون تردید کاملا متفاوت از اوباما عمل خواهد کرد.

و جالب است که این‌بار نماینده جمهوری‌خواهان می‌تواند سمبل «تغییر بزرگ» باشد، تغییراتی که شاید در بیرون از آمریکا کشورهای کمی باشند که از آن استقبال کنند، و احتمالا این‌ کشورها بیشتر در بین کسانی خواهند بود که در میان دوستان آمریکا قرار ندارند، بلکه در جبهه مخالف و دشمنی با آن قرار دارند.

کلینتون یا ترامپ، آری مساله این است. تا روز انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا هنوز حدودا ۵ ماهی مانده است، و این ماراتن پرسر و صداتر و حساس‌تر از قبل ادامه خواهد داشت. آیا جمهوری‌خواهان می‌توانند شرایط را به نفع خود تغییر دهند و ترامپ مقتدر و غیر عادی را وارد کاخ سفید کنند، یا اینکه کماکان باد به پرچم دموکرات‌ها خوش‌تر از قبل خواهد وزید و اولین بانو را به مسند ریاست‌جمهوری خواهند رساند، انتخابی که در نوع خود شاید جالب‌تر از ۸ سال قبل باشد. در حال حاضر که دومی محتمل‌تر است، مگر اینکه ترامپ وجمهوری‌خواهان روند بازی را تغییر دهند و همچون دهه ۱۹۸۰ دونالد چهره شوهای تلویزیونی مثل رونالد چهره سینمای هالیوود همه را شگفت‌زده کند. هنوز که امید بر بودن است تا نبودن، بر بودن دموکرات‌ها در قدرت حداقل برای چهار سال دیگر....