بخش پایانی
نزاع برادرانه - ۱۲ اردیبهشت ۹۵
شیو مالک، علی یونس، اسپنسر آکرمان و مصطفی خلیلی
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش هفتم گفته شد که مقدیسی و بنعلی بهعنوان نمایندگان القاعده و داعش رو در روی هم قرار گرفتند. مقدیسی با وساطت دولت اردن به دنبال آزادی معاذالکساسبه، خلبان اردنی که به اسارت داعش در آمده بود، برآمد اما پاسخ داعش ارسال فایلی رمزگذاری شده بود که رمز آن فحشهای رکیک به مقدیسی بود. وقتی فایل در نهایت باز شد مقدیسی مشاهده کرد که وساطت هم دیگر فایده ندارد، زیرا داعش خلبان اردنی را زنده زنده سوزاند و دولت اردن هم ساجده الرشاوی را که از نیروهای داعشی بود، بلافاصله اعدام کرد.
شیو مالک، علی یونس، اسپنسر آکرمان و مصطفی خلیلی
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش هفتم گفته شد که مقدیسی و بنعلی بهعنوان نمایندگان القاعده و داعش رو در روی هم قرار گرفتند. مقدیسی با وساطت دولت اردن به دنبال آزادی معاذالکساسبه، خلبان اردنی که به اسارت داعش در آمده بود، برآمد اما پاسخ داعش ارسال فایلی رمزگذاری شده بود که رمز آن فحشهای رکیک به مقدیسی بود. وقتی فایل در نهایت باز شد مقدیسی مشاهده کرد که وساطت هم دیگر فایده ندارد، زیرا داعش خلبان اردنی را زنده زنده سوزاند و دولت اردن هم ساجده الرشاوی را که از نیروهای داعشی بود، بلافاصله اعدام کرد.
مقدیسی در خانه اش در حومه زرقا، حدود ۲۵ کیلومتری اَمان، یک قایق بزرگ چوبی روی یکی از قفسههای مملو از کتاب خود دارد. یافتن این شیء در خانه او عجیب است: افراطگرایان اسلامی به جمعآوری آثار شناخته شده دریایی نمیپردازند. این قایق هدیهای از یکی از اعضای بسیار ارشد داعش بود که زمانی که در ابوغریب زندانی بود آن را از مداد و کبریت ساخته بود. در بالای بادبان این قایق آیهای از قرآن نوشته شده که میگوید: «با ما سفر کنید» و این اشاره دارد به توفان نوح که باعث شد پسر نوح در دریا غرق شود. برای مقدیسی، این آیه نمادی است از رستگاری و وحدت. او میگوید این آیه «پیامی برای تمام مسلمانان است»؛ آیهای که اهمیت ویژهای برای جهاد امروزی دارد، زیرا خونریزیهای فرقهای- جناحی بسیار شدت گرفته است. مقدیسی و ابوقتاده همچنان امیدوارند وحدتی که روزگاری در دوران بن لادن غالب بود، بازخواهد گشت اما آنها آشکارا اذعان میکنند که داعش در حال پیروزی روی زمین و همچنین پیروزی در میدان پروپاگاندا است. ابوقتاده امیدوارانه میگوید: «وضعیت سیالی است. اکنون، داعش مست قدرت است.»
اما در مرحلهای ابوقتاده معتقد است که داعشیها بار دیگر مجبور خواهند شد با القاعده به مذاکره بپردازند. او خاطر نشان میسازد که شاخه القاعده در سوریه موفقیتهایی علیه اسد بهدست آورده، در حالی که مقدیسی بر این باور است که شاخههای دیگری مثلا در یمن وجود دارند که در مورد وفاداری آنها تردیدی نیست. مقدیسی میگوید: «وفاداری القاعده در یمن قوی و روشن است. وقتی ظواهری پیامی به یمن میفرستد میداند که فرامینش اطاعت خواهد شد.» اما این دو نفر امیدوارند که حوادث دهه گذشته - به ویژه جنگ با داعش- نشانهای باشد از اینکه القاعده در تاکتیکهای خود بازنگری کند. مقدیسی معتقد است که القاعده دیگر نباید هدفش استخدام پیروان به تعداد گسترده باشد؛ او میگوید القاعده به «افرادی با کفایت» نیاز دارد که کاملا احکام اسلامی را بشناسند و آن را صرفا در پیشبرد اهداف شخصی شان گسترش ندهند.
در سالهای اخیر، مقدیسی به این باور رسیده است که برداشت القاعده از جهاد - برداشتی که تا حدی با دانش خود به آن رسیده است- شاید نادرست باشد؛ او این جهاد را جهاد «کینه» مینامد نه «توانمند ساختن معتقدان.» حتی مقدیسی میگوید حملات ۱۱ سپتامبر بخشی از یک استراتژی اشتباه بود: «آن اقدامات در واشنگتن و نیویورک مهم نیست که چقدر بزرگ به نظر میرسیدند. مهم این است که آنها کینه ورزانه بود.» مقدیسی اکنون از القاعده میخواهد تا خدمات اجتماعی ارائه دهد مانند کاری که حماس در غزه میکند. او میگوید: «این نوع توانمند ساختن جهاد، دولت اسلامی مان را بهوجود خواهد آورد و باعث میشود دولت مان به پناهگاهی برای ضعفا تبدیل شود.»شاخههای القاعده در تونس و جاهای دیگر این پیشنهاد را عملی کردهاند و جهادیون به سوی محافظت از بیمارستانها، ساخت زیرساختها و جمعآوری زبالهها روی آوردهاند. با این حال، یکی از کهنه سربازان القاعده که بدون ذکر نام با گاردین صحبت میکرد، میگفت فرماندهان محلی گزارش دادهاند که سربازانشان نسبت به این وظایف دید خوبی ندارند؛ بسیاری ترجیح میدهند که هم خودشان و هم ظواهری با البغدادی بیعت کنند.
منیف ثمره، پزشک جهادی و همکار نزدیک مقدیسی و ابوقتاده، نگران است که القاعده ممکن است با دشواریهایی که در جذب نیرو دارد،فلج شود. او میگفت سربازان جوان «اقدام و عمل میخواهند، خون میخواهند، انفجار میخواهند. آنها در کشورهایشان نشستهاند - و خواه در زندان باشند یا چیزی مانند این- و منتظرند القاعده کاری انجام دهد اما القاعده کاری نمی کند.» برای این جوانان، جذابیت داعش قویتر است. القاعده مدتها اعلام میکرد که در حالی که تشکیل خلافت هدف نهاییاش است؛ اما شرایط هنوز آماده نیست: مسلمانان معمولی باید در مورد «اسلام واقعی» برای چند سال آموزش داده شوند. اما یک سال است که البغدادی خلافت خود را اعلام کرده و هرچه داعش بیشتر بتواند سرزمینهایی را تسخیر کند و موفقیتهای نظامی به دست آورد، بیشتر و بیشتر از اعتبار القاعده میدزدد و اعتبار این گروه کمتر و کمتر میشود. هرچند ایدئولوگها غرق قرائت خود از اندیشه اسلامی هستند؛ اما مقدیسی و ابوقتاده دیدگاه بلندمدتتری دارند. برای آنها چشمانداز درستتر در مورد بحران فعلی القاعده بحرانی چند دههای است نه چند ماهه که ممکن است خوشبینی نسبی شان در مورد امکان بازتجدید حیات القاعده را توضیح دهد. هم اکنون، حملات شدید آنها به داعش نتوانسته کار چندانی برای متوقف ساختن پیشرویهای آنها انجام دهد. با توجه به بیرحمی داعش و تحقیر منتقدان، تصور این چندان دشوار نیست که در صورت ادامه جنگ، ممکن است این دو نفر هم در تیررس حملات داعش قرار گیرند.
ارسال نظر