قطار ترامپ نمیایستد
حاتم بازیان
مدرس مطالعات خاورمیانه
در دانشگاه کالیفرنیا
نتایج انتخابات مقدماتی «سهشنبه بزرگ» مسالهای غیرقابل تصور را برای جمهوریخواهان به ارمغان آورد: احتمال نامزدی دونالد ترامپ در اردوگاه جمهوریخواهان برای انتخابات ۲۰۱۶. هرچند زود است اکنون به اظهارنظر بپردازیم اما روشن است که کسی را یارای متوقف کردن قطار ترامپ نیست. میتوان گفت ترامپ نماینده پیروزی تعصب و ظهور دوباره جناح «بیگانههراس» در سیاستهای ایالاتمتحده است.
حاتم بازیان
مدرس مطالعات خاورمیانه
در دانشگاه کالیفرنیا
نتایج انتخابات مقدماتی «سهشنبه بزرگ» مسالهای غیرقابل تصور را برای جمهوریخواهان به ارمغان آورد: احتمال نامزدی دونالد ترامپ در اردوگاه جمهوریخواهان برای انتخابات ۲۰۱۶. هرچند زود است اکنون به اظهارنظر بپردازیم اما روشن است که کسی را یارای متوقف کردن قطار ترامپ نیست. میتوان گفت ترامپ نماینده پیروزی تعصب و ظهور دوباره جناح «بیگانههراس» در سیاستهای ایالاتمتحده است. در مقابل، هیلاری هم احتمالا نامزد دموکراتها خواهد بود. پدیده ترامپ از سالها پیش در حال شکلگیری بود. خشمی که پس از انتخابات باراک اوباما در سال ۲۰۰۸ در تی پارتی به وجود آمد،نیروی محرکی در پس حمایت جدی از نامزدی ترامپ است. در واقع، تی پارتی میخواهد با نامزدی ترامپ شکست خود را جبران و «اوباماییسم» را پایان بخشد.
یادآوری این نکته مهم است که تی پارتی باعث شکاف در حزب جمهوریخواه شد و این شکاف از انتخابات ۲۰۰۸ آغاز شد. مخالفت جمهوریخواهان با اوباما زمین مساعدی برای ظهور افراطیگری و نژادپرستی در این حزب فراهم کرد و به همین دلیل، براساس بیگانههراسی و برنامه کاری پوپولیستی به پیش رفت. حزب جمهوریخواه منابع را تامین کرد و کمکدهندگان بزرگ در پس فعالان تی پارتی صف کشیدند تا یک پایگاه سفیدپوست و طبقه متوسط ناراضی را به وجود آورند که در بحران مالی از عرصه کنار زده شده بود. آنها بر تاکتیکهای مختلکننده متمرکز بودند که دولت اوباما را هدف گرفته بود. کمکدهندگان بزرگ میخواستند مانع اصلاحات واقعی پس از بحران مالی شوند و به دنبال تضمین این بودند که ساز و کارهای موثر به اجرا در نیاید. ریشه تحولات فعلی و نامزدی ترامپ را میتوان به سال ۲۰۰۸ بازگرداند. در واقع، ترامپ نامزدی حزبی است که به دنبال دهنکجی به میراث اوباما و جبران شکست سال ۲۰۰۸ است.
حمایت اصلی از ترامپ از سوی طبقه متوسط سفیدپوست و کارگران یقه آبی است که شاهد افت پیوسته در درآمد و ثروتشان بودند که از اواسط دهه ۷۰ شروع شده بود که در دهه گذشته سرعت گرفت آنگاه که ایجاد شغل کمتر شد و بخش صنعتی آب رفت و باعث شد آنها بیکار شوند. ترامپ در حال بازی با تودهای خشمگین است؛ درست همان گونه که در شوهای تلویزیونی این کار را انجام میداد. ترامپ بخشی ازصنعت برونسپاری است و با میل مدیران اجرایی برای ارسال مشاغل به خارج از کشور با پایینترین هزینه ممکن نیروی کار اشتراک نظر دارد.
ترامپ انگشت اتهام را به سوی چین نشانه میرود، آفریقایی- آمریکایی را محکوم میکند، مهاجران مکزیکی و مسلمان را تقبیح میکند و هیچ راهحلی ندارد جز مشتعل کردن آتش تعصب. سیاستمداران پوپولیست از زمانهای قدیم از استراتژی «مقصر دانستن دیگران» بارها و بارها استفاده کردهاند و نتیجه این رویکرد خونریزی و تخریب و در نهایت شکاف در جامعه است. پیروزی ترامپ اشارهای جدی به سوی فاشیسم است و پاسخهای بیقید و بند او و محکوم نکردن رهبر کوکلاکس کلانها نشانههایی هستند که ما وارد دورانی بسیار خطرناک شدهایم: فاشیسم آمریکایی. فاشیسم همیشه سوار بر موج پوپولیسم است و یک پیام ساختگی در مورد رفاه ارائه میدهد. فاشیسم وعده اصلاح مشکلات موجود را میدهد، میخواهد به شکوه گذشته بازگردد و در مقابل دشمنان متعدد به زور متوسل میشود: هم زور داخلی و هم خارجی.
به محض اینکه فاشیسم مسلط شود، صداهای منتقد خاموش میشوند، از خشونت علیه مخالفان استفاده میکند و روی نظامیگری برای سرکوب داخلی و ماجراجویی خارجی سرمایهگذاری میکند. خواه ترامپ نامزد نهایی جمهوریخواهان شود خواه نشود اما حزب جمهوریخواه از میوه تلخ پوپولیسم نژادپرستانه که علیه اوباما راه انداخته بود میوه میچیند. هشت سال گذشته شاهد عادیسازی گفتمان نژادپرستی با استفاده از تصویر اوباما بهعنوان سیبل بودیم در عین حالی که بهدنبال برانگیختن خشم سفیدپوستان به امید اختلال در عملکرد دولت و حرکت دوباره به سوی اسب قدرت است. ترامپ اکنون سوار بر موج نژادپرستی است و حتی در فرآیند ایجاد شکاف در میان جمهوریخواهان هم قرار دارد. نژادپرستی سر زشت خود را در سراسر آمریکا نشان داده است. امروز باید یک ائتلاف ضدنژادپرستی تشکیل دهیم که با ترامپ و ترامپیسم به مقابله برخیزد و آنها را به موزه تاریخ بسپارد.
ارسال نظر