داود میرخانی رشتی، دبیر سابق انجمن خودروسازان در واکنش به گزارشی که چهارشنبه گذشته به نقل از قائم مقام معاونت نظارت بر اجرای استاندارد موسسه استاندارد مبنی بر «الزام به استانداردهای مصوب خودرو در برنامه‌ چهارم توسعه» تهیه شده بود، جوابیه‌ای به دفتر روزنامه ارسال کرد که متن آن در ذیل می‌آید: همان‌طور که از نام سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران برمی‌آید، مدیران و کارشناسان این سازمان بر این باورند که در حیطه مسوولیت‌های محوله خود، استاندارد بیندیشند و استاندارد عمل کنند. از بنگاه‌های تولیدی نیز توقع تولید استاندارد داشته باشند و بر تولید آنها به صورت استاندارد نظارت داشته باشند.

هرچند رسالت سازمان استاندارد، ارتقا استانداردهای تولید و توزیع کالا در ایران تا سطح استانداردهای جهانی است، اما با در نظر گرفتن شکاف بسیار زیاد تکنولوژیکی تولیدات ایران با کشورهای صنعتی، اعمال استانداردهای روز جهانی در جامعه صنعتی ایران غیرممکن است. اعمال متناسب و متوازن استانداردها در تمام زیربخش‌های یک مجموعه همگن بایستنی است و نمی‌توان به یک جزء توجه کرد؛ در حالی که جزء دیگر از همان بخش را به فراموشی سپرد.

در بخش حمل‌و‌نقل جاده‌ای ما با ۳ مقوله یا محور، به طور همزمان درگیر هستیم: جاده، راننده، خودرو. می‌دانیم که طراحی و احداث اغلب جاده‌های اصلی ما برای خودروهایی با سرعت ۱۰-۲۰ کیلومتر در ۸ دهه گذشته انجام شده بود و در دهه‌های بعد فقط به پهن کردن آنها پرداخته‌ایم بدون آنکه اصول مهندسی را در شیب پیچ، تقاطع‌ها، نقاط کور و حادثه‌خیر رعایت کنیم. اینکه پس از سال‌ها کوشش و تلاش مسوولین وزارت راه، همان مسوولین هنوز از وجود بیش از ۶۰۰۰ نقطه کور و حادثه‌خیر گله دارند بر کسی پوشیده نیست. توجه به قول چند روز پیش سردار رویانیان، «رانندگان ما در جاده‌های دیروز با خودروهای فردا به قتل می‌رسند.» و مناظره مطبوعاتی چندی پیش ایشان با وزیر جدید راه قابل توجه و تامل است. حتی وزرای سابق و فعلی وزارت راه‌ و معاونان آنان همگی در مصاحبه‌‌های خود اذعان نموده‌اند که چهار بانده کردن جاده‌های اصلی به میزان ۹۵درصد از تصادفات جاده‌ای منجر به فوت می‌کاهد از طرف دیگر دهه‌ها است که برای جلوگیری از تردد خودروهای فرسوده، مخصوصا در ناوگان حمل‌و‌نقل مسافر و بار بین شهری ضوابط مشخصی نداشته و هیچ اقدامی نکرده بودیم؛ در حالی که براساس آمار تصادفات منتشر شده توسط پلیس راهنمایی و رانندگی می‌دانیم که در بیش از ۴۰درصد تصادفات منجر به فوت‌، یک طرف تصادف مینی‌بوس‌ها، اتوبوس‌ها و کامیون‌های کهنه و قدیمی و فرسوده بوده‌اند، در اصطلاح این قبیل خودروها را «قاتل جاده‌ها» نام نهاده‌اند.

همچنین سال‌ها پیش معاونت حمل‌و‌نقل جاده‌ای وزارت راه با اختصاص بودجه سالانه کمر همت بسته بود تا مشوق‌های لازم را برای رانندگان اتوبوس‌ها، مینی‌بوس‌ها و کامیون‌های فرسوده ایجاد نماید تا با اسقاط خودروهای فرسوده خود، به نوسازی ناوگان حمل و نقل جاده‌ای یاری رسانند. اما متاسفانه در ۳ سال گذشته این طرح بسیار مفید و سودمند دچار نسیان و فراموشی دست‌اندرکاران شده و کوچک‌ترین گوشه چشمی به این معضل نداشته‌اند.

حال در محور سوم از ارتقای استانداردهای ایمنی و کیفیت خودرو، مجموعه‌ها (از جمله لاستیک، آلایندگی سوخت و...) صحبت می‌کنیم.

سازمان استاندارد مسوول نظارت بر حسن اجرای ضوابط و مقررات مصوب است یا مستقیما توسط خودش و شرکت‌های آکردیته خودش، یا به‌صورت غیرمستقیم توسط سایر نهادهای مجری قانون. همان‌طور که ذکر شد متاسفانه سازمان استاندارد در دو محور جاده، راننده حالتی کاملا انفعالی داشته و هیچ عکس‌العمل مناسبی از خود نشان نداده است. به عبارت دیگر سازمان استاندارد از سه محور جاده، راننده، خودرو فقط در محور سوم یعنی خودرو فعال بوده و با اقتدار کامل به تدوین استاندارد، ابلاغ کرده و بالاخره نظارت بر اجرای آن عمل می‌نماید.

نویسنده اصلا قصد نفی اثرات مثبت ایربگ و ترمز ABS را که اجباری شده ندارد، اما می‌خواهم تاکید کنیم که تاکید بر اصلاح زیرساخت‌ها مهمتر از تجویز داروی مسکن است. از اثرات اقتصادی سالانه ۱۰۰۰میلیارد تومانی آن هم سخن نمی‌گوییم، بلکه توصیه می‌کنم اجازه دهید مشتری حق انتخاب داشته باشد که یک یا هر دوی این آپشن‌ها را بخواهد یا نخواهد. در عوض آن ۱۰۰۰میلیارد تومان را به بودجه وزارت راه و ترابری اضافه کنید تاجاده‌های اصلی را ۴ بانده کنند و ۶۰۰۰ نقطه کور و حادثه‌خیز را برطرف نمایند؛ یعنی کاری اصولی و اساسی انجام دهند که اثراتش برای چند دهه باقی بماند.