خودروسازان در انتظار حمایت
این «یا علی، بلند شو» البته برای همه کسانی که زمین میخورند و توان بلند شدن به تنهایی را ندارند نیز کاربرد دارد، اما بیشتر مختص اطفال است، زیرا آنها ناتوان ترند و برای «دست یا علی» مستحق تر.
گروه خودرو - در فرهنگ ما ایرانیها معمولا وقتی طفلی زمین میخورد، برای بلند کردنش دست مان را دراز میکنیم و میگوییم «یا علی، بلند شو.»
این «یا علی، بلند شو» البته برای همه کسانی که زمین میخورند و توان بلند شدن به تنهایی را ندارند نیز کاربرد دارد، اما بیشتر مختص اطفال است، زیرا آنها ناتوان ترند و برای «دست یا علی» مستحق تر. هرچند اولیتر این است که اجازه بدهیم طفلی که زمین میخورد، خودش بلند شود، اما گاهی «طفل» ناتوانتر از آن است که خود به تنهایی روی پایش بایستد. گاهی هم آنقدر نازک نارنجی و نازپرورده است که حتی اگر ساعتها روی زمین بنشیند، منتظر میماند تا بزرگترش از راه برسد و یک «یا علی» بگوید و بلندش کند.
این روزها گویا خودروسازی ایران نیز شبیه همین طفل شده است، ناتوان و نازپرورده و محتاج «دست یا علی» بزرگترش. اما بزرگتر خودروسازان کیست؟ چه کسی باید در این اوضاع دستش را بگیرد و از زمین بلندش کند؟ بدون تردید، بزرگتر خودروسازان ایران، «دولت» است، چه آنکه این طفل پنجاه ساله را خود این گونه بار آورده و حالا هم خودش باید دست طفلش را بگیرد.
حدود نیم قرن از عمر خودروسازی ایران میگذرد و در این سالها دولت چندان اجازه نداده این صنعت روی پای خود بایستد و همواره سعی کرده آن را زیر بال و پرش حفظ کند. محبت دولت به این طفل محبوبش البته چندان سرانجام خوشی را برای هیچ کدام رقم نزد و حالا اوضاع به گونهای رقم خورده که نه طفل از بزرگترش راضی است و بزرگتر از طفلش. دولت میگوید در طول این سالها همواره به واسطه تعرفه واردات از خودروسازان حمایت کرده، اما آنها از این فرصت استفاده نکرده و نتوانستهاند روی پای خود ایستاده و به اصطلاح به جایی برسند. دولت میگوید در طول این سالها بارها به خودروسازان «یا علی» گفته و دستشان را گرفته و از زمین بلندشان کرده و دیگر نمیخواهد طفلش بیش از اینها نازپرورده بار بیاید. طفل پنجاه ساله دولت این روزها بد زمین خورده و از سر ناتوانی یا از سر نازپروردگی، توان ایستادن روی پاهایش را ندارد. اگرچه ادعای دولت مبنی بر اینکه همواره از خودروسازان حمایت کرده، پر بیراه هم نیست و نباید منکر آن شد، اما پرسش اینجا است آیا حالا وقت ادب کردن و تعلیم دادن این طفل است؟ آیا نباید خیلی زودتر از اینها به خودروسازان اجازه داده میشد خودشان از زمین برخیزند، بدون آنکه کسی دستشان را بگیرد؟ اگر حمایتهای دولت از خودروسازی منطقیتر و با برنامهریزی بیشتری بود و در کنار آن، محیط مناسبی از لحاظ اقتصادی برای رشد و توسعه این صنعت فراهم میشد، آیا حالا نتایج بهتری به دست نمیآمد؟
اوضاع و احوال نامناسب و بحرانی این روزهای صنعت خودرو بر کمتر کسی پوشیده است و گویا دقیقا آن کسی که باید حواسش به این وضع باشد، حواسش نیست. هرچند خودروسازی ایران نتوانسته پس از حدود یک دهه فعالیت و برخورداری از حمایتهای دولتی، رضایت مشتریان را به دست بیاورد و محصولاتی با سطح کیفی مناسب را تولید و عرضه کند، اما همین صنعت توانسته هزاران شغل ایجاد کرده و خانوادهای چهار میلیون نفری را نان بدهد. خودروسازان در فضایی فعالیت میکنند که نرخ بهره بانکی بالای ۳۰ درصد است، نقل و انتقال پول به خارج از کشور به سختی صورت میگیرد، تورم عمومی بالاست و ارز هم نوسانهای زیادی دارد، با این حساب باید پذیرفت که فضای کسبوکار برای این صنعت نیز مناسب نبوده و نیست. سطح کیفی نامناسب خودروها، خدمات پس از فروش نامطلوب و قیمت بالا، همه و همه جای خود، اما نگاهی به اوضاع اقتصادی و صنعتی کشور نشان میدهد اگر این صنعت را با همین اوضاع و احوال کمی و کیفیاش باید نگه داشت. خودروسازی ایران زمین خورده، اما هنوز نفس میکشد و جان دارد، پس اگر دستش را بگیریم و بلندش کنیم، نه تنها ضرر نخواهیم کرد، که امنیت زندگی چهار میلیون نفر ایرانی را فراهم آوردهایم. از بین رفتن صنعت خودرو به معنای به خطر افتادن بسیاری دیگر از صنایع داخلی است، به آن معنا که اگر خودروسازی نباشد، صنایعی مانند فولاد، آلومینیوم و مس و... نیز به مشکل خواهد خورد.
هم اکنون طبق آمارها، تولید انواع خودرو در کشور طی شش ماه ابتدایی امسال و در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته باز هم کاهش یافته تا نشان داده شود خودروسازان داخلی در حال سپری کردن سالی سخت و نفسگیر هستند. شاید این کاهش تولید برای برخی خوشایند بیاید و اینگونه تصور شود که چون کیفیت خودروهای داخلی قابل قبول نیست، پس همان بهتر که تیراژ افت کند و واردات بیشتر شود، اما نباید فراموش کنیم «خودروسازی» به نوعی صنعت اول ایران به شمار میرود و کلی اشتغالزایی در آن صورت گرفته است.
خودروهای داخلی کیفیت مناسبی ندارند، قیمتشان بالاست و خودروسازان نیز در مباحث تحقیق و توسعه و دستیابی به علم روز دنیا، کم کاری کردهاند، اما این فقط یک سوی ماجراست و سوی دیگرش را باید در اهمیت فراوان صنعت خودرو جستوجو کرد. شکی نیست که خودروسازان کشور نتوانستهاند محصولاتی با کیفیت و قیمت مناسب تولید و عرضه کنند و مشتریان از این اوضاع راضی نیستند، اما در بخش تولید و افزایش تیراژ در گذشته کارهایی کردهاند که نباید آنها را فراموش کرد. حال همین تیراژ نیز به خطر افتاده و به نظر میرسد خودروسازان کمترین تقصیر را در آن دارند، زیرا مشکلات داخلی و خارجی گریبانشان را گرفته و راه نفسشان را تنگ کرده است.
آن طور که از شواهد امر پیداست، تاخیر در تامین قطعات، دلیل اصلی افت تیراژ خودروهای داخلی است و در این شرایط عاقلانه و منصفانه آن است که دولت باز هم دست خودروسازان را بگیرد و اجازه ندهد تولید در صنعت اول کشور زمین بخورد. مشکلات خارجی به جای خود، اما فراهم شدن امکانات و برداشتن موانع داخلی از سر راه صنعت خودرو، کاری است که این روزها خودروسازان حسابی محتاج آن هستند و اگر دستشان را نگیریم، ممکن است زمین بخورند و دیگر روی پا نایستند. یادمان باشد خودروسازی با همه عیب و ایرادهایش، صنعت پیشرو مملکت به شمار میرود و نقش مهمی در تولید ناخالص ملی و اشتغالزایی دارد، پس باید بیشتر حواسمان به آن باشد. کار سختی نیست، میتوان تعرفه را پایین آورد و راه را برای ورود خودروهای خارجی اتوبان کرد، اما آن زمان، «تولید ملی» و «اشتغال» را چه خواهد شد؟ خودروسازی ایران این روزها شدیدا محتاج «دست یا علی» است و اگر دستی دراز نشود، شاید تا چندی دیگر، صنعتی به نام خودرو در کشور وجود خارجی نداشته باشد. به نظر میرسد در این اوضاع کمک مالی به خودروسازان میتواند سبب بلند شدن دوباره آنها شود و تولید روند عادی خود را از سر بگیرد. دولت اگر همان هزار میلیاردی را که وعده داده، در اختیار خودروسازان قرار دهد، میتوان به حل مشکلات فعلی آنها امیدوار بود و تولید و تیراژ را به سمت عادی شدن سوق داد. خودروسازی ایران شاکی و منتقد زیاد دارد، اما بگذاریم بلند شود و روی پایش بایستد، بعد با آن تسویه کنیم.
ارسال نظر